چه گونه
با کدام زبان
با کدام الفبا
از زندگی بگویم
آنجا که مرگ
این گونه
واژهها را پر کرده است
«ضیا موحد»
چهارشنبه ۱۳ دیماه ۱۴۰۲، شهر کرمان به مناسبت سالگرد شهادت سردار شهید قاسم سلیمانی تعطیل است. من و همکارم برای اینکه کار مجله عقب نیفتد مجبوریم به دفتر برویم، باید مجله را به موقع برسانیم تا دوباره دچار مشکلات عدیدهای! که شرح آن مفصل است و به موقع به آن خواهم پرداخت، نشویم.
تا ظهر دفتر هستیم، همه چیز آرام است و شهر هم. غافل از این که روز آبستن فاجعه غمانگیزی است. ساعت ۳ به خانه میرسم. موبایلم را که باز میکنم خبر کوتاهی آمده ...
وقتی قوری چینی ترک برمیداشت آن را میبردند و با نوارهای فلزی نازک، بند میزدند تا از هم نپاشد. این حکایت جامعه ماست که ترکخوردگیهایی پیدا کرده است. ترکهایی مو مانند که از تعداد اندک و طبیعیشان به سوی فراوانی میروند؛ ترکهایی که گذشت و گذشت و عمق برداشتند.
بارها شاهد بودیم هر از چند گاهی که به بزنگاه حساس میرسیم. بندزنها پیدایشان میشود و به جانش میافتند: از روی دلسوزی، اصلاح، وطندوستی، ترس از هرج و مرج و ناامنی، فرصت سازی و تمدید وضع موجود، امید به آینده، یا هر نیت دیگری دست به کار میشوند.
مناسبتهای سیاسی بیش از رویدادهای ...
در آن دوران کودکی سرشار از بیخیالی و آکنده از شور زندگی در دهه پنجاه شمسی بخش بزرگی از ایام فراغت من و دوستانم در شبانگاه و زمانی که با تاریک شدن هوا بهناچار بساط بازیهای دستهجمعی ما در کوچهها جمع میشد با مطالعه کتاب و مجلاتی از هر نوع که در دسترسمان بود سپری میشد. اکنون که به گذشته میاندیشم به این باور میرسم که بخش قابلتوجهی از شخصیت و هویت من در ادامه زندگیام تا به امروز نه ساخته و پرداخته آموزشهای والدین و معلمینم که ناشی از برداشتهای خودم در کودکی از شخصیتها و قهرمانان داستانها و ...
رنسانسی که هماکنون در متن جامعۀ ایران در جریان است گسلهای فکری، سیاسی و بهویژه نسلی را فعال کرده است. نسلهایی که از دهههای ۱۳۳۰ تاکنون کنشگر عرصۀ اندیشه و تاریخ این مرز و بوم بودهاند به ناگاه خود را در خلأیی بیمخاطب یافتهاند و اگر گاهی هم کسانی به تاریکخانۀ آنان سر میزنند جز برای انکار و لعن و نفرین نیست. کافی است نوشتۀ بلندبالای دکتر رضا داوری اردکانی را در شمارۀ ۲۷ فصلنامه، سیاستنامه (تابستان ۱۴۰۲) بخوانیم. همان عنوانش نشانگر سرنوشت محتوم نسل او است: «من شکست خوردهام و این شکست را میپذیرم.» پیشتر نیز داریوش شایگان گفته ...
«کلیلهودمنه» یکی از سیاستنامههای بازمانده از ایران باستان است که در سه قرن اول هجری از زبان پهلوی به زبان عربی برگردانده و بعدها، در قرن ششم هجری ـ احتمالاً در سال ۵۳۶ ـ توسط «ابوالمعالی نصرالله منشی» به فارسی ترجمه میشود. ذبیحالله صفا ترجمه نصرالله منشی را نخستین نمونه از آثار نثر مصنوع فارسی میداند. کلیلهودمنه جدا از ارزشهای ادبیِ و جایگاهی که در تاریخ ادبیات ایران دارد، در تاریخ اندیشه ایران و بهویژه در تاریخ اندیشهی سیاسی نیز اثری در خور توجه است. «نامههایی درباره کلیلهودمنه»، تأملات و جستارهایی است حاصل پرسه زدنهای گاه و بیگاه در باغ ...
یادداشتهای کوتاهی که تحت عنوان «کرمانیّات» عرضه میشود، حاصل نسخهگردیهای من است؛ نکاتی است که هنگام مرور و مطالعۀ کتابها و رسالههای خطی و چاپی یا برخی مقالات مییابم و به نحوی به گذشتۀ ادبی و تاریخی کرمان پیوند دارد و کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
۳۱) شمسالدین خبیصی
پیشتر در یادداشت نوزدهم از یک شمسالدین خبیصی یاد کردیم که در دورۀ صفویه به صدارت رسید و با تخلص «فهمی» شعر میگفت. اینک باید از یک شمسالدین خبیصی دیگر یاد کنیم که ۲۵۰ سال قبلتر از شمسی موصوف میزیست و نامش بهواسطۀ شرحی که بر کافیۀ ابن حاجب (د. ۶۴۶ ق) ...
از همان زمانی که حافظۀ بشر وقایع را ثبت کرده، داستانگویی نیز وجود داشته است. بشر با این ابداع خلاقانۀ بود که توانست افکار و اعتقادات خود را مؤثر بیان کند و حس همزادپنداری طرف مقابل را برانگیزد. امروزه سینما یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین راهها برای بیان داستان است. اگر بخواهیم به سرآغاز سینما بازگردیم، درخواهیم یافت که ذهن مخاطب آن زمان همچون زمینی بکر برای کشت بوده است؛ کافی است تا نگاهی به واکنش اولیه تماشاگران نسبت به فیلمهای مهمی مثل «ورود قطار به ایستگاه» ساختۀ «برادران لومیر» بیندازیم. شدت تأثیرگذاری صحنۀ نزدیک شدن قطار به سمت لنز ...
«رفتن به سالن سینما شبیه بازگشت به محل نرم و گرم رحم مادر است!» گفتهای از سینماگر نامدار ایتالیایی «فدریکو فلینی» که شاید برای هر عاشق سینهچاک سینما، ملموسترین تشبیه از این معشوق مفرح باشد. برای هر سینمادوستی، تماشای فیلم بر روی پردۀ عریض سالن سینما تجربهای مسحورکننده است که کمتر پدیدهای توان رقابت با آن را دارد. برای درنگی دور ماندن از تلخی پُرتلاطم روزگار، رفتن به سینما همان سفر خیالانگیز و شیرینی است که هرکسی پیش از بازگشت به صحنۀ مشقات و مشکلات زندگی، بدان نیاز دارد! ما با سینما فرصت این را پیدا میکنیم تا دوباره عشق ...
اولین فیلمی که در سینما دیدم، فیلم «توبۀ نصوح» اثر «محسن مخملباف» در سینمای شهر سرچشمه بود. اصلاً پای من با همین فیلم به سینما باز شد و با این فیلم بود که بعد از انقلاب سینمای سرچشمه بازگشایی شد. محل سینمای سرچشمه آن موقع انتهای خیابان یاس بود اما بعدها که سینما به محل کنونیاش یعنی آمفیتئاتر آزادی آمد؛ سالن قبلی را به فروشگاه یاس تبدیل کردند و بعد از آن تبدیل به سالن ورزشی شد. الآن نمیدانم چه کاربری دارد! اگر حافظهام یاری دهد، ماجرای نمایش فیلم «توبۀ نصوح» مربوط به سال شصت و دو است که خانوادههای ...
برگزاری جشنوارۀ موسیقی کیش بهانهای شد برای حضور جناب صدری موسیقیشناس و پژوهشگر موسیقی اقوام و دبیر چندین دوره جشنواره موسیقی اقوام، در جزیرۀ زیبای کیش. این گفتوگو برخلاف عرف رایج در یکی از سواحل جزیره و در کنار آبهای فیروزهای خلیجفارس انجام گرفت
به عنوان اولین سؤال وضعیت امروز موسیقی اقوام را چگونه میبینید؟
-با توجه به حجم اجراهای موسیقی نواحی و افزایش چشمگیر آنها هم خوشحالم و هم نگران. خوشحال به سبب توجه به این هنر، چه از لحاظ اجرایی و چه مالی و نگران به سبب آسیبهای احتمالی. معتقدم قبل از برگزاری هر جشنوارهای نخست باید بدانیم به ...
خواندن در میانِ دوتارزنهای خراسان در چنان مرتبهای از اهمیّت قرار داد که اگر کسی دوتار دست گرفته و فقط بنوازد به او «لالبخشی» میگویند. دوتارزن باید بتواند با لحنی خوش، سازش را همراهی کند. تأثیرِ صوتِ آدمی بر دیگران آنچنان بوده که اعجازِ داودِ نبی (ع) نیز الحان خوش او به شمار میآمده؛ و مگر خسروِ خوبان در روزگارِ ما بر بلندایِ اریکۀ گلبانگِ آزادی و آزادگی، تکیه نزده است؟
استاد ابراهیم شریفزاده را عمومِ مردمان پس از انتشارِ آلبومِ «خونپاش و نغمهریز» شناختند. آلبومی که نامش برگرفته از قصیدۀ استوارِ اخوان ثالث در ثنایِ استاد غلامحسینِ سمندری بود:
خونپاش و ...
جامعه دوران قاجار جامعهایدهقانی، وابسته به زمین و کشاورزی که از منظر طبقهبندی اجتماعی شامل طبقات اقلیت حاکمه و طبقه اکثریت مطیع و فرمانبردار است، سخن میگوید. بیش از نود درصد مردم در روستاها ساکن بودند و ده درصد باقی مانده که در شهرها زندگی میکردند نیز آشنایی چندانی با فرهنگ و دستاوردهای جوامع مدرن و پیشرفته نداشتند. (شمیم ۰۹۷۹: ۹۶۲) از ویژگیهای فرهنگی این جامعه میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: وجود خرافه، آیینهای برجامانده از دورانهای کهن و آمیختگی آنها با رسوم و سنن هر قوم و قبیله، جمعیت کثیر بیسواد چنان که در منابع مختلف این رقم ...
جستجو دربارۀ پیشینه استفاده از صورتک و چهرهپردازی و شناخت ابزار مختلف آن را میتوان در مراسم و آیینهای انسانهای اولیه یافت که بر مبنای ترسها، امیدها، لذایذ و پیروزیهایشان اجراهایی برای قبیله داشتند و یا برای ارتباط یا مواجهه با نیروهای ماورا طبیعی و ناشناخته از تغییر چهره خویش جهت انتقال پیام به اطرافیان یا مخاطبینشان استفاده میکردند.
در یونان باستان؛ تسپیس (Thespis) را مبتکر صورتک و چهرهپردازی میدانند. زمانی که اولین بازیگران در قرن ۶ قبل از میلاد وارد صحنه تئاتر یونان شدند، چهره خود را با سرب سفید و یا دارچین قرمز و سایر مواد طبیعی آغشته میکردند. ...
هرچند گریم از عناصر بسیار مهم در اجرای تئاتر است، اما در بیشتر موارد آخرین چیزی است که به آن فکر و توجه شده و شاید کمترین انرژی برای آن صرف میشود. وضعیتی که کمابیش در کل تئاتر ایران جاری است و قطعاً با وضعیت گریم در تئاتر جهان فاصله بسیاری دارد؛ با این حال، هنرمندان گریم (گریمورها) اغلب از جدیترین و پیگیرترین هنرمندان تئاتر بوده و مدام در حال آموزش هستند و دانش خود را به روز میکنند.
با این مقدمه کوتاه، گفتوگوی مختصر ما با سه هنرمند گریم تئاتر کرمان را بخوانید.
مهدیه پورشعبان
از خودتان و سابقه فعالیت هنریتان برایمان ...
بیتردید وجود رشته دانشگاهی گریم و چهرهپردازی در ۱۰ سال گذشته در دانشگاه علمی و کاربردی کرمان تأثیر شگرفی در رشد هنر چهرهپردازی در استان کرمان و حتی استانهای اطراف داشته و حضور دانشجویان مستعد با نگاه علمی به مقوله رنگشناسی، زیباشناسی، تاریخ هنر و تاریخ نمایش و تمرین انواع گریم بهصورت آکادمیک، گامهای مؤثر و مفیدی در فرایند توجه کارگردانان به این هنر بهعنوان شغلی مجزا و تخصصی داشته است.
بهواسطه رشد آموزش این رشته در دانشگاه و آموزشگاههای هنری و مطالعه و خوانش نمایشنامههای مهم جهان، تماشای فیلمهای برتر جشنوارهها، تحلیل و تفسیر بازیگری شخصیتهای مهم تاریخ توسط دانشجویان ...
ابتداییترین سالهای زندگی را در اعماق رنگها و نقاشیهای خیالانگیزش گذراند؛ همیشه مجذوب کاراکترهای کارتونی بود و ساعتها با دفتر نقاشی جلوی تلویزیون مینشست تا کاراکترهای دائماً در حال حرکت را نقاشی کند؛ در مدرسه هم مجبور بود برای تکتک همکلاسیهایش آنها را بکشد که البته خیلی هم برایش لذتبخش بود. رفتهرفته نقاشیهایش تحت آموزش معلمی مهربان «مریم مظهری» جدیتر شد و جوایزی در رده سنی خودش در حوزه هنرهای تجسمی دریافت کرد. باوجود علاقهاش به نقاشی و هنر تحت تأثیر خانواده، جامعه و شرایط مدارس آن زمان رشتۀ ریاضی را در دبیرستان انتخاب کرد ولی توانست در کنکور هنر ...
نوشتن در مورد هویت بصری و ارتباط تصویری و تأثیر آن بر مقولات شهری در این شهر، شاید مصداق آب در هاون کوبیدن است. انگار که قرار نیست اتفاق خوبی بیفتد یا صدایت به گوش کسانی که فرمان هویت و زیباسازی دستشان است برسد، اما باز رسالت رسانهای و هنری اجازه نمیدهد که در قبال برخی مسائل که روح و روان بصری شهر و مخاطبانش را میآزارد ساکت بمانی و بگذری.
اگر بخواهیم یک مثال واضح و ساده در مورد هویت بصریِ فراموش شده و محتضرِ کرمان بیاوریم، ساختمان «اباصالح المهدی» است. کپی دست چندمی از برج «العرب»؛ این بنا مانند ...
زنده یاد بانو مکرمه قنبری در سال ۱۳۰۷ در دری کنده بابل در استان مازندران به دنیا آمده و بعد از گذراندن دوران پر نشیب و فراز کودکی و نو جوانی و سختی های بسیاری که متحمل می شود، در سن ۶۷ سالگی به نقاشی روی می آورد. شاید عامل و انگیزه اش ماجرایی باشد که خواهید خواند.
وی آثار بسیاری در هنر نقاشی خلق کرده و با وجود سن بالا توانایی خود را به منصه ظهور می رساند و شهرتی جهانی پیدا می کند.
با کمک تابلوهای راهنما به منزلش رسیدهام. بالای در قهوهایرنگی که نو اما به سبک و سیاق ...
محمد بن احمد خوارزمی، مشهور به «ابوریحان بیرونی»، چون در بخش شرقی خوارزم ـ یا همان «کاث» و بیرون از محدوده شهر به دنیا آمد ـ «بیرونی» شهرت یافت، چنان در درون سینه تاریخ جای گرفته است که بعد از گذشت هزار و صد سال، هنوز نامش ورد زبان اصحاب دانش و ارباب فرهنگ و هنر است تا آن جا که نهتنها ناموران ایرانی، هم چون جلال همائی، او را بزرگترین نابغۀ جهان اسلام میشناسد، بلکه دیگر دانشپژوهان جهان مانند «آرتور پوپ»، او را یکی از متفکران همه قرون و اعصار میداند و بر این باور است که هر کتاب ...
کتاب «محققالتاریخ» یا به تعبیر صحیحتر «تاریخ کرمان و پادشاهی ساسانیان» نوشتۀ اسکندر پسر ملا گشتاسب زرتشتی در دوره قاجاریه است که با تصحیح و تعلیق دکتر شمسالدین نجمی و توسط مرکز کرمان شناسی در مهر ۱۴۰۲ منتشر گردیده و در این شماره مجلۀ سرمشق به معرفی این منبع تاریخی کرمان میپردازیم.
قبل از پرداختن به معرفی این اثر، لازم است در ابتدا به چند نکتۀ مهم و قابلتوجه در این رابطه اشاره نمود:
نخست این که به رسم ادای دین بایستی در ابتدا از استاد بزرگوارم زندهیاد دکتر محمدابراهیم باستانی پاریزی یاد نمایم. چراکه اگر تحقیقات جامع و ارزندۀ ایشان ...
در بخش نخست این مقاله که با نام «حافظه، یادگیری، فراموشی» در شمارۀ هفتادویک بررسی شد، به چگونگی فرایندهای عالی مغز و از آن میان، به حافظه، تعریف و چگونگی کارکرد آن، انواع حافظه و مراحل آن و فرایند یادگیری در کارکرد حافظه پرداختیم پس از آن فراموشی و نظریههایی در پیرامون زمینههای پیدایش آن را به بررسی نشستیم. اینک به بخش دوم این مقاله در پیرامون «فراموشی» میپردازیم.
یکی از زیرساختهای یادگیری برای پیشگیری از فراموشی، تمرکز حواس در هنگام یادگیری است؛ یعنی؛ توانایی بهکارگیری همۀ حواس، دقت و توجه بر روی موضوع، مسئله یا کاری که در پیش رو ...
مراسم تشییع سردار سلیمانی در کرمان برای گرفتن عکس، از مسیر خیابان بهمنیار خودم را به میدان آزادی رساندم. جمعیت موج میزد... آن روزها هنوز کرونا نیامده بود و مردم بسیار مستحکم و با حضور پرشمار نسبت به ترور موضع گرفته بودند... با پایان سخنرانیها و دیدن موج نامتعارف جمعیت از همان مسیر بهمنیار از میدان آزادی دور شدم. در راه بازگشت به خانه بودم که کمکم خبر و فیلم مرگ دهها نفر از شرکتکنندگان در مراسم در تراکم جمعیت در فضای مجازی پخش شد... روزهای اول همه داغ و در حال موضعگیری! انتظار میرفت با کسانی که در آن ...
مشکلات روحی و روانی در زمان وقوع حوادث و بلایا بهصورت تصاعدی افزایش مییابد و وقتی فردی تمام زندگی یا برخی از اعضای خانواده و قوم و خویش خود را از دست میدهد این احتمال بیشتر هم میشود. خودآزاری و از دست دادن کنترل در برخورد با دیگران و محتملترین نوع مشکلات روانی برای فرد حادثه دیده است که روانشناسان باصلاحیت با استفاده از علم روانشناسی و تکنیکهایی چون درمان اکت، درمان پذیرش و روشهای تمدد اعصاب و ریلکس کردن و صحبت از ترسها و ناراحتیهای درونی میتوانند درد روحی را کاهش دهند. با وجود حادثه انفجار تروریستی کرمان و ...
در این جستار به این موضوع خواهیم پرداخت که ابزارها و روشهای بسیار کمهزینهتر و ارزانتری وجود دارد که تأثیرات و نتایج بمب اتم را در پی خواهند داشت. در آخر به این نکته خواهیم رسید که برخی رخدادهای درون کشور بهمثابه انفجار بمب اتمی هستند، به همان اندازه مخرب و به همان اندازه خطرناک.
در جنگ جهانی دوم، زمانی که هنوز پروژه منهتن آمریکا به مدیریت مهندس اوپنهایمر تکمیل نشده بود، شهر درسدن آلمان متحمل سنگینترین بمباران هوایی قرار گرفت، شهری که نه استحکامات نظامی مهمی در آن بود و نه تأسیسات صنعتی قابلاعتنایی. در زمستان ۱۹۴۵، هزاروسیصد فروند ...
دُشتیم زندگی خودمونه میکِردیم و سِرمون تو بال خودمون بود تا ایکه پیرارسال یه مسئولی اومد تو تلویزیون و گفت؛ هر پسری که تا سی سالگی ازدواج نکنه میبا جمع کنه از ایران بره. روز بعدش که از سِرِ کار به خونه رفتم مادرم وَشم سِرِهُج گِرُف که:
- حاشا و کلا میبا دومات بِشی، مَ اِشنَفتم که هرکی دومات نِشه و ذاتی باشه از کشور بِدِرِش میکنَن مِنَم حساب کِردم شیش ماه دِگِه بیشتر وَخ نِداری بعدش سی سالِت بود می شه و اگر دومات نشِده باشی از کشور بِدِرت میکُنَن اووَخ مَ میبایه چه گورِمه بِکِنم. خندوئی کِردم و ...
نیمهشبان بود که شیخ سیروس برای نوشیدن جرعهای آب سر از بالین برداشت و به سوی یخچال رفت. هنوز لیوان آب را به لبهایش نرسانده بود که صدایی از پنجره شنید. گمان برد که نوایی از عالم غیب است و او را به خود فرامیخواند. لیوان آب را بر زمین نهاد. در یخچال را به هم کوبید و به جانب پنجره رفت و آن را گشود. سر از پنجره بیرون کرد. صدایش را در سر انداخت و فریاد زد: «تو را به حقیقت عشق سوگند در این نیمهشب از من چه میخواهی؟ آیا آمدهای تا آب حیاتم بدهی؟ بده! من ...
پشمک! بارون میاد جَرجُر/پشت خونۀ هاجر/هاجر عروسی داره /تاج خروسی داره /جادۀ کهکشون کو؟ /زهرۀ آسمون کو؟ /چراغ آسمون چه سرده! تو سیاهیها میگرده! /
جرجر آسمون تموم شده بود ولی از ناسارها (ناودان) هنوز آب چکه میکرد. ازخونه هاجر خانم دلاک که سفیداب و لیف میفروخت هم رد شدیم، ولی نه خبر از عروسی بود، نه دمب خروس! فقط چراغ آسمون سرد سرد بود! سرما از نیم تنه پشمی و ژاکتی که مادرم برام بافته بود، عبور میکرد. یخ کرده بودم ولی دستهای بزرگ پدرم گرم بود. دستهای کوچکم را در دستانش میفشرد و ها میکرد تا گرم بشوم! گفتم ...
معرفی فیلم این شماره را به اثری اختصاص دادهایم که در زمان اولین اکران خود قدر ندید و آنطور که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفت اما گذر زمان این جواهر بیبدیل را تراش داد و هر سال بر خیل مشتاقان و دوستداران آن افزود بهگونهای که در سالیان اخیر همواره نام این فیلم را میتوان در لیست آثار برتر سینمایی همه دورانها مشاهده کرد. فیلم در خصوص بررسی موضوعی میباشد که به انسانیت و تعریف هر یک از ما از این مقوله ارتباط دارد. شخصیتهای اثر را میتوانیم با خود و یا با هریک از افرادی که در ...
زندگی من؟ زندگی من الان شبیه پاییه که قبلاً شکسته و بعداً جوش خورده. سالمه، اما دیگه نمیشه بهش تکیه کرد.
خیلیها فکر میکنن همۀ وجودم شبیه قد و هیکلم معیوبه، اما اشتباه میکنن.
تو خیلی چیزا که به چشم نمیآد شبیه به آدمای دیگهام. اینو هم میدونم عزیزم، میدونم که سحر پشت شبهای سیاهه.
میدونم، میدونم این طور نمیمونه. درسته که شانسم از روز اول تو سرازیری بوده، اما این طور هم نیست که همیشه همهچیز یه طور بمونه.
خاله خمار می گه: «امید همه چیزه. درسته که واسه ماها بیشتر وقتا کال و نارسه، اما یه وقتایی هم هست که میوه می ...
۱- پدرش را محکم در آغوش میکشد... حالا او راهی پر از اتفاقات هیجانانگیز برای رسیدن به جایی که در ذهنش سالها رویایش را ساخته دارد و خداحافظی با خانواده، سلامی به روزهای قشنگ اوست... خیلی زحمت کشید تا در رشته مورد علاقهاش در دانشگاه قبول شود و حالا شیرینی آن روزهای سخت... روزهایی که اختلاف و جدایی پدر و مادرش قسمت خیلی سخت آن بود. دور شدن از مادر و زندگی در کنار پدر و همسر پدرش...با اینکه همسر پدر با او رابطه چندان خوبی نداشت اما از اینکه بالاخره آن پسر شرایط جدیدی را تجربه میکند چندان ناراضی ...