ماهنامه فرهنگی، اجتماعی سرمشق
ماهنامه فرهنگی، اجتماعی
سال هشتم :: شماره شصت و چهار :: بهمن و اسفند ۱۴۰۱
ماهنامه فرهنگی، اجتماعی سرمشق
[سرمشق]
رورݩݐگار مردمانِ سخت‌جان

و هم چنان دوره می‌کنیم

شب را و روز را

و هنوز را...*

سال ۱۴۰۱ سال عجیبی بود، هرچند به روال همیشه باز هم در چشم به هم زدنی گذشت، اما این بار در دل و دیده‌اش نه آن بود که پیش از آن!

انگار هزاران رمز و راز ناگفته و نانوشته پنهان داشت و سال هنوز به نیمه نرسیده به یک‌باره عقده‌گشایی کرد و شد آنچه که دیدیم، حس کردیم، شرمسار شدیم، سوگوار شدیم و بر دردهای انباشته گریستیم.

سال سختی را پشت سر گذاشتیم، سالی پر افت‌وخیز با تجربه‌ای فشرده از رنج و درد، از اتفاق‌های بیشتر تلخ و کمتر شیرین که در ...

نوروز؛ عیدِ امید و گفت‌وگو

همچنان که نوروز هر سال تکرارمی شود و تکراری نمی‌شود. نوشتن از گفت‌وگو و امید هم همین‌طور. در حالی که سال گذشته از آغاز قرن جدید و هزاران امید و آرزو گفتیم و نوشتیم اما اوضاع کنونی حکایت از آن دارد که ما بیش از هر زمان دیگری به بی گفت‌وگویی و ناامیدی مبتلا شده‌ایم. نه تنها از چالش‌ها، بحران‌ها کم نشد با سرریزشدن و شرایط انفجارگونه آن‌ها نیز مواجه گشتیم. آنقدر انکار و انکار کردیم که خود را به عیان‌ترین شکل ممکن نمایان ساختند گرچه باز هم به تعبیر و تفسیر ناقص و بر سیاق قبل و با همان ...

سالی که تمام روزهـایش جشن بود!

با جمله‌ای عجیب سریالی در دی‌ماه سال ۱۳۵۵ آغاز شد که خیلی زود محبوبیتی بی‌نظیر یافت و انبوه طرفداران پروپاقرصش را برای تماشا در ساعت ۹ شب‌های جمعه پای معدود تلویزیون‌های موجود در خانه‌های محلات جمع می‌کرد، شاهکار تلویزیونی فوق ساخته «ناصر تقوایی» و برگرفته از داستان کتاب فراموش‌نشدنی «ایرج پزشکزاد» با نام «دایی جان ناپلئون» بود.

«من یک روز گرم تابستان، دقیقاً یک سیزده مرداد، حدود ساعت سه و ربع‌کم بعدازظهر عاشق شدم.»

اما در عالم واقعیت برای من این رویداد بی‌مانندِ زندگی حدود دو ماه قبل‌تر و در اواخر خردادماه همان سال رقم خورد!

سال ۱۳۵۵ پر از شگفتی بود از ...

[ادبیات]
پس از من شاعری آید

کودکان دیری است در خوابند

در خواب است عمو نوروز

می‌گذارم کنده‌ای هیزم در آتشدان

شعله بالا می‌رود پرسوز

شاید این یادداشت یک ادای دین باشد. ادای دین به شاعری خوش‌کلام و خلاق که به شعر نو نیمایی ادبیات ایران ریتم و موسیقی و تصویرسازی ویژگی خاصی بخشید. یادمانی است از سیاوش کسرایی شاعر معاصر. زاده ۱۳۰۵ اصفهان و درگذشت ۱۳۷۴ وین (اتریش).

سال ۱۳۴۵ وقتی که کلاس پنجم دبستان بودم، شعر تلخیص شده «آرش کمانگیر» در کتاب فارسی درسی‌مان بود شعری به زبانی روشن و ساده اما سرشار از ریتم و موسیقی درونی و کلامی و آمیخته‌ای از اندوه و شادمانی مردمان ...

زیبایی‌شناسی: از هنر تا سیاست

زیبایی‌شناسی (Aesthetic) مفهومی منعطف و تناقض‌آمیز است. ممکن است به علت تقوی و پرهیزکاری‌اش از مبتلا شدن به تفکر و مفاهیم، به انزوای مطلوبِ قدرت سیاسی تن دهد و یا خود‌آیینیِ خود را در انکار رادیکال وضع موجود بیابد؛ اما وجه غالب آن که در متعالی‌ترین شکل خود «دریافتِ حسی از امر زیباست»، غلبۀ قلمرو تنگی است که سپهر هنر را پایین می‌آورد و آن را به همان انتزاع و فرمالیزاسیونی وا‌می‌دارد که مشخصۀ یکسان‌سازِ نظریه‌های هنری در عصر مدرن است.

اگرچه در آغاز، برای «کانت» پرداختن به زیبایی‌شناسی با هدف پیوند «طبیعت» و «انسان» بود تا برای آن‌چه در نقدهای ...

من دیگر نمی‌نویسم؟

این روزها، فضای جهان مجازی و واقعی تحت تأثیر اخبارِ «چت جی.پی.تی» است؛ پلتفرمی مبتنی بر هوش مصنوعی که به نظر می‌رسد به سرعت الکترون‌های برق، جهان ما را دگرگون و خلق انواع محتوا را وارد فاز جدیدی خواهد کرد. این ربات هوش مصنوعی در تعامل با کاربر در سریع‌ترین زمان دستورهایی مثل نوشتن یک برنامه کامپیوتری، یا خلق یک عکس و البته ایجاد یک متن با جزییاتی مثل موضوع و ژانر و سبک و ... را ایجاد و خلق می‌کند. تفاوت این نسخه رباتی با نسخه‌های قبلی‌اش در آن است که آنچه این ربات - بر اساس حجم عظیمی ...

[سینما]
سر آید زمستان

باز هم فرهاد... نمی‌دانم، چه رازی در میان است که هرگاه بهمن از نیمه می‌گذرد و کمرِ زمستان می‌شکند؛ این ترانۀ «کودکانه»، با صدای گرمِ «فرهاد مهراد» و موسیقی تکرارناپذیرِ «اسفندیارِ منفردزاده» است که خلوتِ مرا پر می‌کند. می‌کوشم حال و هوایی که هنگامِ شنیدنِ این ترانه به من دست داده است را، بر سپیدی کاغذ بنگارم. نیک می‌دانم که تلاشی است بیهوده و بی‌فرجام. مگر می‌توانی حسِ بی‌واسطۀ شنیدن را با نوشتن نقش بزنی؟! اما من، از سال‌های خردسالی‌ام، شیفتۀ کارهای محال بوده‌‌ام. پیشِ خود می‌گفتم: «خدا را چه دیدی؟! شاید هم شد.» این بار هم هنگامِ نگارشِ این ...

لوپتو، شروع یک جریان؟!

ورود به وادی هنر، یعنی گام برداشتن در هفت‌خوان رستم! دشواری این وادی، به‌گونه‌ای است که به محض ورودتان به این حیطه، گویی از خانواده گرفته تا کائنات، همگی دست‌به‌دست یکدیگر داده‌اند تا یا شما را دلسرد کرده و یا مجبورتان کنند دور هنر را خط بکشید. هرکس که بتواند از این سدهای پیاپی گذر کند، یا بسیار شجاع است و یا بسیار عاشق؛ اما آن‌چه پس از این تصمیم با آن روبه‌رو خواهد شد، این جمله است: «اگر می‌خواهی در هنر موفق شوی، باید به تهران بروی!» این جملۀ به ظاهر ساده تا سال‌ها ذهن هرکسی که به هنر ...

این قالیِ پرندۀ کرمانی

وقتی سومین پیام صوتی مرضیه را شنیدم، دلم هُرّی فروریخت. از پیام اوّل و دوّمش، کلّی خوشحال شده بودم. چون معمولاً وقتی آدم‌ها، به تماشای انیمیشن‌هایی که معرفی می‌کنم، می‌روند؛ خیلی خوشحال می‌شوم. مرضیه در پیام اوّل احوال‌پرسی کرده و در پیام دوم گفته بود که بالاخره با تعریف‌های من، حریف تردیدهایش شده و به همراه پسرش رضا، به سینما رفته تا با هم «لوپتو» را ببینند.

با شناخت چندساله‌ای که از مرضیه دارم، باید وقتی که گفت: «تردید»، شَستم خبردار می‌شد. دلم باید زودتر فرومی‌ریخت، اما خوشحالی حواسم را پرت کرد. برای همین، وقتی مرضیه گفت: «خب، می‌دانی؟! بعد از ...

[موسیقی]
نغمه‌هایی به نام اقوام

بحث پژوهش در موسیقی اقوام هنوز که هنوز است با چالش‌های بسیاری روبروست. فوزیه مجد، محمدتقی مسعودیه و محمدرضا درویشی را می‌توان پیش‌قراول‌های پژوهش در موسیقی اقوام ایران دانست. دهه پنجاه خورشیدی را می‌توان شروع موسیقی‌شناسی قومی در کشور دانست. پژوهش‌هایی که توسط محمدتقی مسعودیه به عنوان پدر اتنوموزیکولوژی ایران در نقاط مختلف کشور آغاز شد تقریباً هم‌زمان با برگشت فوزیه مجد از کشور فرانسه به ایران بود. فوزیه مجد هم با سفر به خراسان، هرمزگان، بوشهر و سیستان و بلوچستان به جمع‌آوری و ضبط نغمات اقوام ایرانی پرداخت.

محمدرضا درویشی هم از دهه شصت تاکنون پژوهش‌های بسیار ارزنده‌ای در نواحی ...

سُپرانُ (حسود هرگز نیاسود)...

هیچ‌کس به سپرانُ حسادت نکنه!

فاصله تونُ با سپرانُ حفظ کنین!

سپرانُ با اون صدای آسمانی همیشه مورد توجه همه است و نقش‌های اصلی رو می‌خونه اگر برای سپرانُ می‌نویسی حواست باشه که شترسواری دُلّا‌دُلّا نمیشه یعنی هر کار کنی باز سپرانُ شنیده می شه خیلی باید کارت درست باشه جوری بنویسی که هم شنیده بشه و هم شنیده نشه منظورم اینه که در کنترملودی‌ها (نغمه‌های متقابل) باید دقت کنی برنده بشی. معمولاً توی این حالت‌ها آلتو به کمک سپرانُ میاد و براش سایه می‌زنه و یا زنگ آمیزیش می کنه. سپرانُ شنونده‌ها رو پرتوقع کرده و همیشه انتظار دارن وقتی گروه ...

سیاست ترانه

در شهر اصفهان، قصرهای متعددی از دوران حکومت سلسله صفویه بر جا مانده‌اند. این سلسله در فاصله سال‌های ۱۵۰۱ تا ۱۷۲۲ بر فلات ایران حکومت می‌کرد. صفویان سرمایه‌گذاری زیادی روی نشان دادن وجه ظاهری شخصیت‌شان به دنیا انجام دادند. در همین راستا، طی این دوره، بناهایی عظیم با نظارت خاص صفویان ساخته شد و شاهد وقوع رنسانسی در هنرهای تصویری بودیم که باعث شد، این سلسله، از حکومت‌های پیشینش، یعنی تیموریان، مغول‌ها و ترکمن‌ها، در این حوزه پیشی بگیرد. در کاخ عالی‌قاپو که از بناهای دوره صفوی است، اتاقی موسوم به اتاق موسیقی قرار دارد. این اتاق که پر از ...

[تئاتر]
گفت‌وگو در تئاتر و در جامعه

گفت‌وگو چیست و از کجا آغاز می‌شود؟ آیا برای گفت‌وگو هدفی وجود دارد؟‌گفت‌وگو در دنیای واقعی چه تفاوتی با دیالوگ در تئاتر دارد؟ در این نوشته من می‌کوشم به این‌ پرسش‌ها پاسخ‌هایی بدهیم که به ذهن من رسیده است. اگر در زبان انگلیسی دنبال واژهٔ دیالوگ بگردیم به این تعریف برمی‌خوریم: «مکالمه‌ای که در آن به شکل گفتاری یا نوشتاری تبادل افکار و اندیشه صورت می‌گیرد.» در واژه‌نامه‌های فارسی برای گفت‌وگو معانی مباحثه، مکالمه، گفت‌وشنود و گاهی جدل و های و هوی آمده است. در واقع دو فرهنگ با دو رویکرد مختلف به این کنش میان آدمیان نگاه می‌کنند. همین ...

برهم زدن صحنۀ مجازات

از آنجا که گفتن و نوشتن از اهمیت «گفت‌وگو» و مسئلۀ «دیالوگ» در حیات اجتماعی شبیه نوشتن از اهمیت طلوع خورشید برای زیستن بشر است، به‌سرعت از آن گذر کرده و تنها به همین بسنده می‌کنم که بنیاداً «دیالوگ» تأسیس کنندۀ یک رابطۀ حقوقی است. همین به آن معناست که در جهان پس از تجربۀ مدرنیته دیگر نمی‌توان هیچ رابطه‌ای را فارغ از دیالوگ و در چارچوبی غیرحقوقی درک کرد و هرگاه تلاشی برای تأسیس چنین رابطه‌ای آغاز شود محکوم به شکست و رهایی خواهد بود؛ چونان که در تاریخ دیده‌ایم، می‌بینیم و خواهیم دید.

برای قرن‌ها چهرۀ میدان بزرگ تمام ...

گفت‌وگـو کردن برای ما یکی از سخت‌ترین کارهای دنیاست

زمانی که دانشجو بودم و مشغول لیسانس گرفتن در دانشگاه سوره، استادی داشتیم که به ما نمایشنامه‌نویسی درس می‌داد. اتفاقاً این استاد، چند نمایشنامه چاپ شده داشت و به نوعی به عنوان نمایشنامه‌نویس در ایران مطرح بود. اسم و رسمی داشت نه به بزرگی بسیاری دیگر اما تا حدودی شناخته شده بود. ایشان در یکی از کلاس‌هایی که با او داشتم مسئله‌ای را مطرح کرد که می‌خواهم از آن استفاده کنم برای این نوشته‌ای که در حال خواندن آن هستید. ایشان گفت: یک تعداد نویسنده هم هستند که شخصیت‌هایی را به وجود می‌آورند و اتفاقاً آن شخصیت‌ها را نیز می‌کُشند ...

[تاریخ]
از دارالایتام تا بنیاد فرهنگی

در شماره قبل مجله، گوشه‌هایی از نشیب و فرازهای «دارالایتام کرمان» یا همان «بنیاد خیریه فرهنگی و تربیتی حاج علی اکبر صنعتی» فعلی در طول بیش از یک قرن حیات خود ـ با تکیه بر مطالب مندرج در مطبوعات محلی ـ پرداخته شد. در ادامه این موضوع و این شماره، این مهم را با توجه به تعدادی از اسناد در سنوات متعدد مورد بررسی قرار گرفته است.

• همان‌گونه که در شماره قبل نیز ذکر شد، بی‌تردید افزون بر همت و تلاش خستگی‌ناپذیر حاج علی‌اکبر صنعتی در تأسیس و ثبات این مجموعه، توجه ویژه اهالی و همیاری مسئولان و خیّرین، نقشی ...

از تبارِ تاریخ

خوشبختانه چندی پیش کتاب «تاریخ ایل لک بافت» (از دوران صفویه تا دوران پهلوی) به همت و تلاش دکتر «داود سلطانی‌نژاد» در ۸۰۴ صفحه منتشر و در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفت.

داود سلطانی‌نژاد که تحصیلات عالیه خود را در رشته پزشکی انجام داده است و حتی به گواه مندرجات مجموعه، چند نوبت در این زمینه نیز به عنوان پزشک نمونه در سطح کشور شناخته شده است. وی در جوار تخصص اصلی و اشتغال در این عرصه، به‌واسطه تعلق خاص به تاریخ، فرهنگ و مردم‌شناسی، به ویژه منطقه زادگاه خود بافت، تحقیقات و تألیفاتی در این حوزه چون: بررسی نام‌های بافت در ...

[فرهنگ]
فرهنگ‌عامه

«نه خوش‌نام را در رنج و نه مرد بخرد را بر نیاز دیدم»

ترجمه از متن پَهلَوی (خیم و خرد فرخ مرد)

در بخش نخستین این بحث در شمارۀ پیشین به پای‌بندی و گرایش ایرانیان باستان به خرد و خرداندیشی با توجه به اندرزنامه‌های کهن پی بردیم و نمونه‌هایی از ترجمۀ عبارت‌های این نوشتارهای پَهلَوی در ستایش و یادکرد از جایگاه بلند خرد و هم‌چنین خردگرایی خرداندیشی را یاد کردیم و اشاره‌ای کوتاه کردیم به گفت‌وگوهای آمده در کتاب «مینوی خرد» میان دو نماد (شخصیت‌ها) در آن کتاب، اینک ادامۀ همان مقاله در بخش دوم را می‌خوانیم.

در دنبالۀ همین گفت‌وگوی دو نمادِ ...

[جامعه ]
ما سبز خواهیم شد... سبز خواهیم شد

هر چه تلاش کردم مقدمه‌ای برای بخش جامعه نوروز ۱۴۰۱ بنویسم بیشتر دریافتم که عینیات را بدل به کلمه کردن و کاهیدن از حجم آن، دور شدن از اصل بیان و واقعیت است چه اینکه مردمان این سال آن‌چنان روزهای پرهیاهویی را از سر گذراندند که هیچ‌گاه از ذهن آن‌ها دور نخواهد شد، اما آنچه که عیان است شرایط دوران سخت اقتصادی در کنار همه اتفاقات امسال است که خود کتابی ست بزرگ از رویدادها، کاستی‌ها، برنامه‌ریزی‌های نامناسب، کوچک شدن سفره‌ها و گرانی بیشتر تقریباً همه کالاها...

در این شرایط برنامه‌ریزی اقتصادی برای افراد و خانواده‌ها عملاً کاری بیهوده تلقی می‌شود ...

شنیدن و گفتن در شرایط برابر

شاید یکی از کارهای دشوار ترتیب دادن زمینه گفت‌و‌گویی پیرامون گفت‌و‌گو بود. چراکه مشخص نبود ما به‌عنوان میزبان بتوانیم تمامی الزامات گفت‌و‌گویی با محوریت گفت‌و‌گو را رعایت کنیم و از ماندن در بند کلیشه‌های معمول میزگردهای مطبوعاتی هم جلوگیری کنیم. شاید همین باعث شد تا با مشاوره‌های نفر اول میزگرد یعنی رضا علوی همه در این بحث به مشارکت بنشینیم. رضا علوی مدرس سازمان مدیریت صنعتی و پژوهشگر در زمینه توسعه فردی و روابط اجتماعی است و چندین کتاب در حوزه روانشناسی ترجمه کرده است که یکی از جذاب‌ترین آن‌ها کتاب مغز افشاگر نوشته ویلایانور راماچاندران است. نوید فردوسی‌پور یکی ...

گفت‌وگو به مثابه گرانش

روابط انسانی روابط پیچیده‌ای است و به تعبیری برخورد دنیاهای متفاوت است. این برخوردها می‌تواند در یک بازه زمانی کوتاه روی دهد و منجر به فاصله بیشتر شود یا چنان درهم تنیده گردد که هویت فردی افراد در آن گم شود و یا در فاصله‌ای متعادل و موازی پایا بماند. آنچه پیشگویی‌کننده فرم روابط انسانی است نوع «گفت‌وگو» است. از این حیث گفت‌وگو در روابط انسانی را با نیروی گرانش در علم فیزیک شبیه می‌بینم که منجر به برهم زدن، برای رسیدن به یک موقعیت پایدار میان اجرام آسمانی می‌شود. همه ما در طول زندگی روابط متعددی را با کیفیت ...

[جُنگ]
نوروز اومدما لُختیم

قسمت اول: تحلیل تاریخی

مصرع دوم بیت اول هم روشن است، هر چی به بابا گفتیم!

اختلاف عمده در بیت دوم است. در واقع این که بابا چه گفته باشد؟ مورد اختلاف‌نظر محققان، مصححان و ارباب تذکره‌هاست. خوشبختانه اصل موضوع آن‌قدر قدمت دارد که بتوان این‌همه اختلاف‌نظر را توجیه نمود. مباحث باستانی عموماً موضوع اختلاف‌نظرهای فراوانی است؛ و این اصلاً چیز بدی نیست!

جواب پدر (به خوانید بابا) در شرایط مختلف تاریخی،‌ اجتماعی، سیاسی و اقتصادی (شرایط اقتصادی پررنگ‌تر است) می‌تواند طیف وسیعی از پاسخ‌های متنوع، متناقض و حتی غیرقابل‌باور را پوشش دهد.

احتمالاً شروع اختلاف باید از زمان پیدایش نوروز باشد. اساساً این ...

پشمینگی در قرن بیست‌ویک

آورده‌اند (از کجا آورده‌اند مهم نیست!) که روزی شیخ سیروس با پالتویی پشمین از پارکی می‌گذشت و مریدان، موبایل به دست از پی او روان بودند. ناگاه شیخ را رعشه‌ای در بدن افتاد. جمله مریدان جامه از تن بدریدند و آسفالت‌های کف پارک را جویدند که ایّها العُرَفا! شیخ سیروس به فنا رفت.

یکی از مریدان که یک ترم در دانشکده‌ پزشکی طبابت آموخته ‌بود با طمأنینه پیش رفت. جمعیت را شکافت و بر سر شیخ که چشم به تاق آسمان دوخته ‌بود، حاضر شد. یا یک دست، گریبان پالتوی پشمین شیخ را کنار زد و دست دیگرش را در آن ...

دیدارِ آشنا

چندی قبل سعادتی دست داد و به‌طور کاملاً اتفاقی (که البته از کم سعادتی بنده بوده است) با جناب آقای مجید باغینی‌پور استاد فرهیخته رشته زبانشناسی که در این زمینه خصوصاً معرفی لهجه و گویش و فرهنگ سرزمین مادری‌شان کرمان، تألیفات و مقالات متعدد و ارزشمند را ارائه کرده‌اند آشنا شوم. عزیزی بزرگوار، متواضع و بدون ادعا که نشانگر انسان‌هایی بزرگ و این‌گونه است، برای آشنایی بیشتر علاقمندان و پژوهشگران این حوزه، ساعاتی دل‌نشین را با ایشان به مصاحبه نشستیم که حاصل این گپ و گفت خودمانی و صمیمانه را به خوانندگان سرمشق تقدیم می‌کنم با این توضیح که پاسخ‌های ...

[مبل راحتی]
سفرۀ سینمایی کُره جنوبی

معرفی چهار فیلم «انگل»، «خلافکار، پلیس، اهریمن»، «مهتاب زمستانی» و «کارتر»

در شماره‌های پیشین این مجموعه نوشتار به سینمای کُره جنوبی و اهمیت آن در ارتقا جایگاه جهانی این کشور پیشرفته آسیایی پرداخته بودیم، بی‌تردید در دنیای امروز این کشور توانسته است با برنامه‌ریزی صحیح متولیان و سیاستمداران در دوره‌ای کمتر از پنجاه سال خود را از رده ممالک فقیر و کم برخوردار جهان با شتابی فزاینده به رأس قدرت‌های اقتصادی جهان برساند، جالب‌توجه اینکه این اوج گرفتن مستمر در دستور کار دولتمردان کُره‌ای به‌صورت متوازن و هماهنگ در تمامی زمینه‌ها مدنظر بوده است، جدا از جهش‌های عظیم اقتصادی در جنبه‌های ...

من آن پرندۀ رهایم...

۱... پرنده آمد و بر تن آرام و پر موج ساحل خود را رها کرد آن‌قدر دلش برای بغل بزرگ دریا تنگ شده بود که با دیدنش تاب نیاورد... آمد تا برای این آغوش مادرانه درد دل کند از سفرش بگوید از آسمان آبی که شاهد اوج گرفتنش بود... دریا همیشه پر از غوغا بود حتی وقتی آرامشش همان آرامش قبل طوفان بود... ثابت بود و متین اما دل‌آشوب که می‌شد ذهنیتش را فریاد می‌کشید آن‌قدر موج‌هایش را به ساحل می‌کوبید تا تمام دلخوری‌اش را به بیرون پرت کند... پرنده اما وقتی از آن بالا مهربانی‌اش، لبخندش، آغوش بازش را ...

بازداشتِ معاونِ ساواك توسط قاضى رفسنجانى

مدتی قبل قسمت‌هایی از كتابى تحتِ عنوانِ «جنایتى كه كرمان را تكان داد» به دستم رسید كه مشتمل بر بازخوانى یك پرونده قتل در كرمان و چندین مقاله است. نویسنده آن یك قاضى بازنشسته و وكیل دادگسترى است كه اكنون ساكن ایران نیست و در خارج از كشور به نگارش آن پرداخته است. این نویسنده آقاى احمد پاكزاد اهل رفسنجان است كه از سال ١٣٣٨ در كسوت قاضى قرار داشته و اكنون ٩٠ ساله است.

اما در خصوص كتابِ مذكور و قسمتِ اول آن به بیان خاطره‌ای تاریخى از یك پرونده قتل در كرمان پرداخته كه نگارنده (آقاى پاكزاد) بازپرسِ آن ...