ماهنامه فرهنگی، اجتماعی سرمشق
ماهنامه فرهنگی، اجتماعی
سال هشتم :: شماره شصت :: شهریور ۱۴۰۱
ماهنامه فرهنگی، اجتماعی سرمشق
[سرمشق]
مطالبه‌گری از مســیرِ آگاهی و شــــفافیت می‌گذرد

مطالبه‌گری از مســیرِ آگاهی و شــــفافیت می‌گذرد

سرمقاله

قدیم ترها می‌گفتند یک کار تحقیقی توسط استادی از اساتید بخش علوم تربیتی دانشگاه کرمان انجام شده که نشان می‌دهد شرایط اقلیمی شهر کرمان در روحیات مردمانش موثر و باعث شده است بسیار قانع به وضعیت موجود بوده، اعتراض آنچنانی به ظلم‌هایی که گاهی به آن‌ها می‌شود نداشته باشند... حتی می‌گفتند همین شرایط اقلیمی و آب و هوایی و ارتفاع زیاد شهر کرمان باعث رخوت و کرختی عمومی و حتی آمار بالای مشکلات قلبی در میان شهروندان کرمانی‌هاشده است. بنده شخصاً هیچگاه این تحقیق و یا مقاله را مطالعه نکرده‌ام و حتی نمی‌دانم چنین ...

بی‌تفاوتی کرمانی‌ها به داشته‌ها

کرمانی‌ها، سرمایه نمــــادین، کم دارند

در استانی که صاحب قدیمی‌ترین پرچم فلزی جهان معروف به درفش شهداد است یک تابلو یا نماد از آن وجود ندارد

***

یادداشت

شهر و استان کرمان داشته‌ها و سرمایه‌های ارزشمند و فراوانی دارد که از گذشته تا به امروز مایه افتخار و غرور کرمانی‌ها و ایرانیان هستند. اما آن‌چنان که انتظار می‌رود شناخته‌شده نیستند و اگر هم هستند آن‌چنان که باید با بدنه جامعه ارتباط و تعامل ندارند. به سخن دیگر با زندگی و زیست ساکنان دیار کریمان پیوندی کامل ندارند.

سرمایه‌ها را می‌توان به اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، انسانی و نمادین تقسیم‌بندی کرد و ممکن است تقسیم‌بندی‌های دیگری ...

ما کرمانی‌ها خلق‌وخوی خود را بهتر از دیگران می‌دانیم و می‌شناسیم.

عموماً در نصیحت دیگران ید طولانی داشته‌ و برای این و آن تعیین تکلیف می‌کنیم اما قدرت نوآوری نداریم

***

یادداشت

واقعیت تأسف‌باری است که در مقایسه با دیگر استان‌ها و حتی استان‌های همسایه همچون شیراز، یزد، اصفهان، مردم کرمان در اغلب اوقات و در بیشتر زمینه‌ها قدردان داشته‌های مادی و معنوی خویش نیستند.

همه می‌دانیم که این استان از بسیاری جهات، ثروتمند است. معادن و منابعی بی‌نظیر یا کم‌نظیر دارد. استادانی در زمینه‌های مختلف فرهنگ و هنر و دانش پرورده است که باز باید گفت متأسفانه اغلب این استادان به تهران یا به شهرها و حتی به کشورهای دیگر کوچیده‌اند. ما کرمانی‌ها خلق‌وخوی ...

[ادبیات]
زبان در دو ســطح از آگاهی

پیش‌نویس

به نظر می‌رسد جایگاه پوئتیکِ همۀ شعر‌ها در زبان است و مصادرۀ آن تحت نام هر پروژه‌ای اعم از زبانیت یا بازی‌های زبانی، مصادرۀ عام به خاص است؛ زیرا شعر در زبان است که خلق می‌شود و بدون زبان اساساً شعر وجود ندارد؛ بنابراین تفاوت بنیادین در شیوه‌های گوناگون شعر سرایی مبتنی بر درک و دریافت متفاوت از زبان است و منشایی زبان‌شناختی دارد تا سبک‌شناختی. در یک صورت‌بندی می‌توان از دو نوع زبان‌شناسی یاد کرد: یکی زبان‌شناسی صوری و لوژیک و دیگری زبان‌شناسی وجودی و اُنتولوژیک. در نوع اول، زبان صورت یا ساختاری انتزاعی تلقی می‌شود که نسبتی عینی ...

قرائتی تازه از «رستم و اسفندیار»

کلاسـیک‌خوانی

***

در ستون «کلاسیک‌خوانی»، بنا است قطعاتی از آثار ادبیات کلاسیک، برای بی‌خوابی‌های شبانه‌مان‌ راوی «معانی» باشند. اینجا، به وسیلۀ یک تیغ، از زیر بافت لطیفِ باستانیِ ادبیات کلاسیک، به رگ‌ها و عروق تپنده‌ای خواهیم رسید که می‌تواند ما را به شریان اصلی «متن» برساند. متنی که ممکن است بارها آن را خوانده باشیم اما به دلیل ابتلا به روزمرگی، فرصت جذب و دریافت آن را نداشته‌ایم. اینجا جایی است که رویکردهای آکادمیک (در معنای تحلیل‌های مکانیکی و ماشینیِ آماری)، بیرون، پشت درهای بسته قرار می‌گیرند و مختصات هنریِ ممتاز و متمایزِ نهفته در هر متن، از بُنِ دل مرور می‌شود. ...

داسـتایفسکی و تولســتوی را چـگونه باید خواند

در طولِ جنگِ روسیه علیه اُکراین، داســـتایفسکی و تولســـتوی را چــــگونه باید خواند؟

برگردان | بر گرد ادبیات داستانی

***

آنی کوکوبوبو استادیار و صاحب کُرسی زبان و ادبیات اسلاوی در دانشگاه کانزاس (آمریکا) است که ادبیات و فرهنگ روسیه را هم در همین دانشگاه تدریس می‌کند. مقالات وی دربارۀ ادبیات قرن نوزدهم روسیه در ژورنال مطالعات تولستوی، اسلواک ریویو، راشِن ریویو و چندین نشریه دیگر منتشر شده‌اند.

به عنوان کسی که ادبیات روسی تدریس می‌کند، نمی‌توانم به جز از دریچۀ رمان‌ها، داستان‌ها، اشعار و نمایشنامه‌ها به رویدادهای جهان بپردازم، حتی در روزگاری که تولید آثار فرهنگی روسیه در جای‌جای دنیا دارد متوقف می‌شود. ...

[سینما]
دور از جــــریان آموزش

به همراه نگاهی کوتاه با رویکرد آسیب‌شناسی، به آموزش فیلم‌نامه‌نویسی در کرمـان و ایران

***

مقدمه

سایه هم به جهان نور و روشنایی سفر کرد و به دو یارِ دیر و دورِ دیگرش: «محمدرضا لطفی» و «محمدرضا شجریان» پیوست. برای من، هر نشانه‌ای از حضورِ او، یادآور آن دو یار دیگرش بود که روزگاری، با محوریت «امیر هوشنگ ابتهاج»، گرد هم آمده و هستۀ مرکزی نیرومندی را در بخشِ موسیقی رادیوی ملی ایران شکل دادند. یکی می‌سرود؛ یکی می‌نواخت و آن دیگری با آوای بی‌همانندش می‌خواند. با رفتن لطفی، دلم به بودن شجریان و ابتهاج خوش بود. شجریان هم که رفت، دل به ...

پافشاری روی استمرار

گفت‌وگو با: «نسیم سیفی پور»

فیلم‌نامه‌نویس و داور بخش فیلم‌نامۀ دومین جشنوارۀ ملی فیلم کرمان

***

سینما هنری میان‌رشته‌ای است؛ یعنی رد پای اکثر هنرها در آن پیدا خواهد شد. ادبیات، یکی از مهم‌ترین آن‌ها است که تأثیر زیادی در تاریخ سینمای جهان داشته است. در دیدگاه عامه، ادبیات فقط بر فرم نگارش فیلم‌نامه تأثیر گذاشته، در صورتی که علاوه بر فرم، بر محتوای آن نیز تأثیر به سزایی داشته و مفهومی با عنوان اقتباس را به وجود آورده است. فیلم‌نامه همچون نقشۀ راهِ فیلم عمل می‌کند. خلق درست فیلم‌نامه، می‌تواند تأثیر به سزایی در خروجی اثر بگذارد.

فیلم‌نامه‌نویس حرفه‌ای، اصول درست فیلم‌نامه‌نویسی ...

باید از کلیشـه‌ها فاصله گرفت

گفت‌وگو با: «نسیم محمدی فارسانی»

فیلم‌نامه‌نویس و داور بخش فیلم‌نامۀ دومین جشنوارۀ ملی فیلم کرمان

***

هر اتفاق و موضوعی تفسیرپذیر است. هر کسی هم می‌تواند تفسیر خود را داشته باشد. چراکه هیچ‌چیز مطلق نبوده و این امری منطقی است؛ اما زمانی وجود این تفسیرها بحث‌برانگیز و غیرمنطقی می‌شود که برخی سعی می‌کنند با اجبار، تفسیر شخصی خود را به عنوان امری مسلم (Fact) به جامعه بقبولانند، که اغلب همین مسئله، باعث و بانی بسیاری از مشکلات حل نشده و اتفاقات جبران‌ناپذیری در طول تاریخ شده است.

یکی از حیطه‌هایی که تفسیرخیزی زیادی دارد، سینما است. برخورد تفسیرها از آغاز سینما وجود داشته ...

[موسیقی]
نغـمه در انبان

نگاهی به نی‌انبان نوازی در جنوب استان کرمان

***

نی‌انبان سازی است بادی که به‌واسطه سونوریتۀ جذاب و جادویی در نقاط مختلف دنیا با نام‌ها و اشکال گوناگون اجرا می‌شود و دارای طرفداران بسیاری است. در مورد تاریخ حضور این ساز در کشور ایران نظرات گوناگونی وجود دارد. این ساز در استان کرمان نیز حضوری پررنگ و تاریخی دارد و یکی از چهار استان اصلی نی‌انبان نوازی کشور است.

در سال ۱۳۹۴ با تلاش محسن شریفیان نی‌انبان به طور مشترک در چهار استان کرمان، هرمزگان، خوزستان و بوشهر در فهرست میراث فرهنگی ناملموس کشور ثبت شد. این ساز در نقاط مختلف استان کرمان ...

موســـیقیِ آتش

بررسی موسیقی مردمی جامعه زرتشتیان کرمان (بخش دوم)

***

۶. نگاهی به موسیقیِ مردمی در جشن‌های زرتشتیان کرمان

موسیقی همیشه بخش مهمی از جشن‌ها و مراسم مذهبی زرتشتیان و ایرانیان بوده است. این نکته را می‌توان از نوشته‌های تاریخی و اسناد باستان‌شناسی متوجه شد. ولی شوربختانه هیچ نوشته مکتوبی از نوع و لحن این موسیقی باقی‌ نمانده است. در قرن اخیر، زرتشتیان ایران همیشه در برگزاری جشن‌ها و مراسم خود از موسیقی به عنوان یک عامل مهم فرهنگی استفاده کرده‌اند.

زرتشتیان کرمانی تمام جشن‌های دینی را به صورت دسته‌جمعی برگزار می‌کنند. آغازگر این مراسم‌، خوانش بندهایی از سرودهای گات‌ها با صدا و آوای خوش ...

بررسی محتوا و ساخــــتار موسیقایی منظومۀ خُرم و زیبا

منظومه به مثنوی‌های بلند داستانی، حماسی، عاشقانه و تمثیلی گفته می‌شود (توحیدی ۱۳۹۷: ۱۱۳) که سرتاسر نقاط کشور رایج بوده و هست؛ که یکی از اصلی‌ترین سنت‌های موسیقایی و غیر موقعیتی کرمان است. این سنت بیشتر بر رویکرد تاریخی و سلحشورانه تأکید می‌کند شاید به همین دلیل است که این سبک را حماسه نیز می‌نامند. منظومه‌ها از نظر مضمون به چند دسته تاریخی، حماسی، عرفانی و عاشقانه تقسیم می‌شوند. اسامی برخی منظومه‌های رایج در استان کرمان بر اساس بدین قرار است: «خُرم و زیبا»، «نیک‌بخت و بدبخت»، «کِلو»، «فتنه خونریز»، «سبزه و پری»، «کامران و جنگجو»، «اصلی و کرم»، «باقر ...

[تئاتر]
زایش

پندار شهری - دیدار شهری (قسمت دوم)

***

در مطلب شمارۀ قبل مجله صحبت ما پیرامون بخش پنهانی از کار هنرجویان یا بازیگران ِ رشتۀ بازیگری بود به‌نام دیدار شهری که از زبان اساتید هنر شهر کرمان اهمیت یا غیرمفید بودن آن در پرسه یادگیری بازیگری بررسی شد و با اختلاف‌نظرهایی هم مواجه شدیم که کاملاً طبیعی ست و ایرادی بر آن وارد نیست. طبیعتاً مرجع تمام نظرات موافق و مخالف در خصوص پرسه دیدار شهری برای هنرجوی بازیگری و تماشای یافته‌های متفاوت از کردار و گفتار شهروندان، به سال‌ها تجربه و مطالعه مدرسین بازیگری برمی‌گردد که هوشمندانه در پی توقف بازیگر ...

از درآکـــولا تا شهر و روستا

نگاهی به پروژه شهر و روستا کارگاهای بازیگری گروه تئاتر «زا»

***

زمانی که تمرینات نمایش «گاهی بخند درا کولا»(۱۳۸۴) را انجام می‌دادیم نمایشی که شیوه اجرایی آن مبتنی بر بدن و تئاتر فیزیکالیته بود، در فرآیند تمرین با توجه به نیاز گروهی قرار شد نوعی از تمرینات را در یک فضای خارج از شهر و در یک روستا انجام دهیم. بر این اساس و با توجه به تعریفی که شده بود دو جلسه تمرین را در یکی از روستاهای کرمان با گروه بازیگران نمایش انجام دادیم. این تمرینات که از غروب آفتاب شروع می‌شد و تا طلوع به طول می‌کشید استوار ...

وقتی تمرین در تن و جان تو می نشیند

کارگاه «بدن، تماشـــا و شهر»

***

کارگاه دائمی بازیگری گروه تئاتر زا با هدف ارتقاء کیفیت مسیر بازیگری اعضاء، موضوعات مختلفی را در زمینه بازیگری مورد بحث قرار داده است. بحث‌های مختلفی که به شکلی حالت پژوهشی به خود گرفته‌اند و نمونه آن پژوهش‌ها، پروژه "بدن و اشیاء "بود که به صورت تئوری در کتابچه‌ای به چاپ رسیده و به صورت ارائه و اجرا در سال ۱۳۹۵ در مجموعه تئاتر قشقایی به ثمر رسیده است.

این مسیر برای گروه تئاتر زا همواره پر بود از کشف و شهودهایی که توسط اساتید و بازیگران گروه صورت می‌گرفت.

کارگاه "شهر و روستا "در این مجموعۀ کارگاه‌ها، ...

[هنرهای تجسمی]
هنر راه میان‌بُر ندارد

مصائب «عـکاس‌باشی» شدن

گفت‌وگوی «سید فؤاد توحیدی» با «مظفّر طاهری»؛ عکاس

***

«مظفّر طاهری» معروف به «عکاس‌باشی»، متولد آذر ۱۳۳۷ در کرمان است؛ او عکاسی را از سال ۱۳۵۴ و از ۱۷ سالگی آغاز کرد. طاهری از همان سال‌های شروع حرفه‌ای عکاسی، به‌عنوان عکاس وابسته به روزنامه اطلاعات با این روزنامه همکاری داشت. او سابقه ۱۵ سال تدریس عکاسی در دانشکده هنر و معماری صبا دانشگاه شهید باهنر کرمان از سال ۱۳۷۸، تدریس عکاسی در دانشگاه بین‌المللی امام خمینی قزوین از سال ۱۳۹۸ به مدت سه سال را دارد و در حال حاضر، استادیار دانشکده هنر دانشگاه سوره تهران است.

برگزاری بیش از ...

هنرجویان دنبال عـــکاسی هنری نیستند

گزارشی از وضعیت آموزش عکاسی در سایر شهرها

***

بازار آموزش عکاسی این روزها در کرمان داغ است و این کلاس‌ها در مراکز مختلف و توسط اساتید زیادی برگزار می‌شود. اینکه آموزش عکاسی چقدر توانسته تأثیرگذار باشد و این بازار داغ چه چالش‌ها، آسیب‌ها و مزایایی دارد، بهانه‌ای شد که در شمارۀ پیشین «سرمشق»، این موضوع در میزگردی با حضور فعالان این حوزه، مورد بحث قرار گیرد. برآیند آن نشست نشان داد این قصه سر دراز دارد و همان‌طور که فکر می‌کردیم با چالش‌های فراوان همراه است. برای شنیدن و واکاوی بیشتر موضوع، با فعالان دیگر شهرها هم صحبت کردیم. ابتدا فقط ...

[تاریخ]
پادشاه رنگ‌ها و نقـــش‌ها

نظری به کتاب سلطان قالی؛ «دربارۀ محمّد ارجمند کرمانی»

***

بی‌شک یکی از مهم‌ترین و معروف‌ترین شخصیت‌های کرمان از اواخر قاجاریه تا دوره پهلوی دوم، زنده‌یاد محمّد ارجمند کرمانی است. شخصیتی که به واسطۀ نبوغ و فعالیت در عرصه قالی، باعث شد تا نام کرمان در اقصی نقاط جهان معروف‌تر گردد. اقدامات عام‌المنفعه و خیرخواهانه او در داخل استان، توجه جدی به عرصه کشاورزی، حضور در حوزه‌های اقتصادی و اجتماعی، نقش و تأثیرگذاری در رخدادهای سیاسی این مقطع زمانی و ... باعث شده تا علاوه بر اشتهار، منش و سبک زندگی او نیز الگوی بسیار خوبی برای تمامی اقشار جامعه گردیده و ...

[فرهنگ]
تجددپذیری و تجددگریزی در فرهنگ همگانی (مردمی) ایران

فرهــنگ‌عامه

***

زندگی آب است،

آب اگر راکد بماند، چهره‌اش افسرده می‌گردد

و بوی گندمی گیرد.

در زلال آب گیرش چهرۀ لبخندمی میرد.

زندگی یعنی؛ شب نو، روز نو، اندیشۀ نو

زندگی یعنی؛ غمی نو، حسرتی نو، پیشۀ نو،

زندگی بایست سرشار از تکان و تازگی باشد.

در این مقاله برآنیم تا چگونگی برخورد ایرانیان را با پدیده‌های نو و رویکردهای نوین مادی و معنوی د ر روند زندگی فردی و اجتماعی و گذر تاریخی آن به بررسی بنشینیم. نخست یک بار دیگر هدف نگارنده و کسانی دیگر را از گروه واژۀ «فرهنگ‌عامه، مردمی» برای خوانندگان روشن می‌سازم تا با برداشت رایج از فرهنگ‌عامه که به برخی کارکردهای فرهنگی ...

[جامعه ]
با روش‌های تســـــت‌زنی به خوشبختی نمی‌رســـیم!

ماندانا نظامی، دکترای روانشناسی تربیتی در گفت‌وگو با سرمشق از نقشه راهی می‌گوید که می‌تواند جامعه‌ای پرسشگر و مطالبه جو به وجود آورد

***

همیشه یک موضوع مهم برایم این بوده است که چگونه خانواده‌های ما می‌توانند نسل مطالبه گر، منتقد و پرسشگری تحویل جامعه بدهند. جامعه‌ای که این روزها بیش از همیشه به این پرسشگری و مطالبه گری احتیاج دارد تا کسانی که به هر طریقی پا به مناصب اجرایی و تقنینی و قضایی می‌گذارند با آن‌چنان شهروندان منتقد و پرسشگر و مطالبه جویی مواجه باشند که نتوانند پا به بیراهه بگذارند و کشور را از مسیر عدالت و توسعه و ...

پیش‌داوری یا مطالــــبه‌گری؟

شروع مطلب را با داستانی که به احتمال زیاد شنیده باشید شروع می‌کنم: شخصی وسیله‌ای الکتریکی‌اش را برای تعمیر، پیش تعمیر‌کار می‌برد. تعمیرکار متوجه می‌شود وسیله موردنظر ایراد خاصی ندارد و تنها با بستن پیچ، بدون آنکه هزینه‌ای از شخص دریافت کند، آن را تحویل می‌دهد. شخص، رفتار تعمیرکار را ناشی از مهربانی می‌داند و بجای پول جعبه‌ای شیرینی به تعمیرکار می‌بخشد و از او خواهد می‌کند همیشه خوب و مهربان بماند!

با یک‌بار خواندن این داستان احساسات سطحی ما طغیان می‌کند. به‌طوری‌که ما هم رفتار تعمیر‌کار را ناشی از مهربانی و خوبی او خواهیم دانست و به او برچسب مهربانی ...

فصل مطالــبه‌گری

مطالبه و مطالبه‌گری کلیدواژه‌ای که این‌روزها به‌وفور در افواه عموم در حال تکرار است. در مقیاس کشوری ضرورت آن بیش از پیش احساس می‌شود. در پهنه کرمان دوست‌داشتی نیز کمبود و نیاز به آن بسیارمحسوس است. در مورد مطالبه‌گری کرمانی‌ها در محاورات بسیار شنیده‌ایم .

آنچه در بین عموم جا افتاده است این است که اساساً مردم شریف کرمان بر سبیل مطالبه‌گری نبوده و در این راه قدمی بر نمی‌دارند. نمی‌دانم این گزاره صحیح است است یا خیر؟ اما فقر مطالبه‌گری در استان کرمان غیرقابل کتمان است.

در مقام ریشه‌یابی می‌بایست با نگاه جامعه‌شناختی و تاریخی به این موضوع پرداخته شود ...

[جُنگ]
گِز کسی را به در آوردن

با قصۀ ضرب‌المثل‌های شیرین کرمانی بیشتر آشنا شوید

***

در گویش کرمانی «گِز کسی را درآوردن» یعنی تقلید کردن رفتار یا گفتار فردی که به علت نقایص حرکتی، رفتار یا گفتاری دارد که موجب خنده دیگران می‌شود. کسی که گز دیگری را درمی‌آورد، با توجه به نقص حرکتی و یا لکنت زبان او، به منظور هجو و تمسخر و خنداندن دیگران در تقلید گفتار یا رفتار او، راه اغراق و بزرگ جلوه دادن نقایص جسمی وی را می‌پیماید که در اغلب موارد، موجب کدورت و دشمنی می‌شود و به همین لحاظ در دین مبین اسلام و به ویژه در آموزه‌های پیشوایان شیعه ...

یک دستورِ غـــذا از قرنِ ششم

راوندی در کتابِ معروفِ خود «راحۀ‌الصدور و آیۀ‌السرور در تاریخِ آلِ سلجوق» در سببِ تألیفِ کتاب (ص ۵۷ چاپِ امیرکبیر ۱۳۶۴) که درست در آستانۀ ورود به قرنِ هفتمِ هجری نوشته شده است (۵۹۹ - ۶۰۳ ه ق) می‌گوید:

امیرالشعرا و سفیرالکبرا شمس‌الدین احمد بن منوچهرِ شصت کله که قصیدۀ تُتماج گفته است، حکایت کرد که سید اشرف به همدان رسید و در مکتب‌ها می‌گردید و می‌دید تا که را طبعِ شعر است. مصراعی به من داد تا بر آن وزن دو سه بیت گفتم، به سمعِ رضا اصغا فرمود ……

از این گفتار فهمیده می‌شود که کسی به نامِ «شمس‌الدین احمدِ ...

حسب‌حالی ننوشتی و شد ایامی چند...

محرمی (دارای صیغه محرمیت) کو که فرستم به تو پیغامی چند؟

***

ای نامه که می‌روی به سویش

از جانب من ببوس رویش

با سلام و عرض ادب خدمت شما شاعر گرانقدر و گرانمایه! امیدوارم حال شما خوب باشد و کسالت گرمازدگی که حاصل سفر به خطه یزدان بوده رفع و رجوع شده باشد. همچنین احوالپرس خانواده محترم سرکار خانم شاخه نبات بوده و هستیم و امیدواریم ایشان بتواند با سرفرازی فرزندان زیادی برای اسلام و مسلمین بیاورد. همچنین آرزو دارم که کارو کاسبی همه دوستان شما اعم از ساقی و الباقی! رونق داشته و چرخ عرفا و رُقصا! حسابی بچرخد! استاد گرانمایه! آنچه ...

[نقد]
ورود به جهـان شگفتی‌ها

معرفی مجموعه فیلم‌های «ارباب حلقه‌ها» و «هابیت»

***

در سال ۲۰۱۷ شبکه تلویزیونی «آمازون» خبر از آماده‌سازی مقدمات برای ساخت سریالی عظیم بر اساس بخشی از داستان‌های مرتبط با دنیای خیالی خلق شده توسط «جی آر آر تالکین» نویسنده نامدار بریتانیایی را داد. انتشار این خبر از دو جنبه باعث شادی زائدالوصف طرفداران این مؤلف بزرگ و آثار نوشتاری خلق شده از سوی وی شد، اول اینکه از زمان پخش دو مجموعه شش قسمتی سینمایی بر اساس کتاب‌های «ارباب حلقه‌ها» و «هابیت» به ترتیب بیش از ۱۹ سال و ۸ سال گذشته بود و با توجه به کیفیت خارق‌العاده این مجموعه آثار ...

یادش رفته بود چقدر این بار سنگین است

۱. واسه خودم خوشحال وبی هوا تو خیابون سنگ‌فرش شده قدیمی محله بازار گوشی به دست و طبق معمول چرخ زدن تو اینترنت بودم که یهو در یک آن به کله خوردم تو شونه یه آدم نقش زمین شدم و گوشیمم پرت شد رو سنگ‌فرش بلند شدم داد زدم هوووو حواست کجاست؟ اما نه تقصیر خودم بود حواس خودم کجا بود؟ رفتم گوشی رو برداشتم طوری نشده بود برگشتم به سمتش گفت خوبی طوری نشدی؟ دست‌پاچه شده بود عصبانی بودم اما یهو به خودم اومدم خجالت کشیدم از دیدنش... یه کارگر ساده بود و یه چرخ‌دستی که روش کلی بار ...

زیر تیغ ستارۀ جبّـــــار

برای رژیم‌های توتالیتر کار سختی نیست که مردم را نادان نگه دارند.

وقتی برای «درک ضرورت‌ها» از آزادی‌ات دست می‌کشی، یا به خاطر انضباط حزبی برای تطبیق دادن خودت با رژیم، برای عظمت و شکوه میهن یا هر گزینۀ دیگری که به انجام دادن آن مجاب شده‌ای، دیگر از تلاش برای مطالبۀ حقیقت صرف‌نظر می‌کنی. آرام‌آرام، قطره‌قطره، زندگی‌ات، مثل زمانی که رگ دستت را زده باشی، می‌چکد و هرز می‌رود؛ و تو خودخواسته خودت را از پا درمی‌آوری.

از همان اول از واژۀ «توده» متنفر بودم، واژه‌ای که از خلال هر جزوه‌ای که می‌خواندم بیرون می‌زد. هر جا این واژه را می‌شنیدم ...