«قبل از بیان هر مطلبی خواستم یادآور شوم که نگارش بخشی از خاطراتم برای سرمشق صرفنظر از همکاری دیرینی که در فصلنامه کرمان شناسی جناب سید احمد آقا سام عزیز داشتیم و از همان زمان به کوشش مطبوعاتی شما احترام میگذارم، برای ثبت گوشههایی از تاریخ نانوشته شهر و دیارمان است که به هر حال باید برای آیندگان ثبت و ضبط شود. امیدوارم هیچکس این اندیشه را به خود راه ندهد که خدای ناکرده نویسنده در سن هشتاد و چهار سالگی در هزاران کیلومتر دور از یار و دیار قصد خودنمایی دارد یا بهرهبرداری خاصی در کار است. به خصوص ...
ما چه از علاقهمندان فناوریهای نوین ارتباطی باشیم و چه نباشیم اثرات آن را نمیتوانیم نادیده بگیریم. فناوریهای جدید نسبت به قبل، در ابعاد مفهومی و فنی، گسستهایی را ایجاد کرده و به عبارتی ما را به فضای ارتباطی تازهای وارد کردهاند
وقتی از یک وسیله نقلیه استفاده میکنیم توانایی آن در انجام کار و جابهجایی سرنشینان بر ظاهر و ویژگیهای دیگر باید ارجحیت داشته باشد. حالا درباره اینترنت هم همینگونه است.
در خصوص اینترنت هم عملکرد ارتباطی آن مهم است در واقع نمیتوان به عنوان یک سامانه ارتباطی مستقل به آن نگاه کرد بلکه ابزاری برای استفاده از سامانههای ارتباطی مختلف ...
دنیای مطبوعات جذابیتهای خاص دارد. بعضیها با شور و شوق فراوان وارد کار مطبوعاتی میشوند و میخواهند که در مدتی کوتاه، دنیا را عوض کنند
محمدعلی علومی (هیرمند) - در شماره قبل به این جا رسیدیم که من به خاطر علاقه فراوانم به فرهنگ مردم و قصهها، از محل کار خود، دو هفته مرخصی گرفتم و به کرمان آمدم. با این تصور که دو هفته، زمان زیادی است و من میتوانم تعداد زیادی قصه گردآوری کنم اما دو هفته، تبدیل به یک ماه شد، چونکه کار گردآوری فرهنگ مردم اصلاً کار راحتی نیست. آنوقتها من که دانشجو هم بودم و ضرورتاً ...
«غمانگیزترین وجه نویسندگیِ ساعدی آنجاست که خلاقیت و تعهد به هم گره میخورند. جایی که ساعدی مجبور است چیزی بیش از نویسنده نشان دهد که یکجور پیامآور باشد، که قلمش را در تهییج و تحریک و مبارزه بگرداند. وجه تراژیک ساعدی در این است که هی مجبورش میکنند تا از تخیلش کم کند و بیشتر به تعهدات تحمیلی بپردازد. او از هر طرف با توقعاتِ رنگارنگی روبهروست. هی باید از قالبِ خودش درآید و به قالب دیگری برود. از چریک و دانشجو و ناشر گرفته تا ساواک، همه به شکلی مزاحمِ خلاقیتش هستند. در تفکر غالبِ زمانۀ ساعدی داستاننویس نمیتوانست ...
«به پیرامونش نگریست؛ هیچچیز جز خودش ندید. نخست فریاد برآورد: من هستم!... آنگاه هراسید، زیرا انسان میهراسد... هنگامی که تنهاست.»
بریهادارانیاکا (Brihadaranyaka) / اوپانیشاد*
-برای انسان هیچ چیز هراسآورتر از نبودن پاسخ نیست.
میخائیل باختین*
-در میان رویکردهای گوناگون نسبت به انسان و هستی، گویی «مسئلۀ پوچی» که در پی آگاهی از تنهایی و بیپاسخ ماندن پرسشهای انسان در سیر مواجهاش با جست و جوی حقیقت سر برمیآورد و به تکراری مدام و هولناک بدل میشود، در فرآیند تجربههای انسانِ مدرن بیش از پیش به دغدغهای فلسفی تبدیل شده است. کما اینکه همواره این برداشت و درک انسانی، در مواجهه با هستی، از نخستین ...
اساسیترین تعریفی که از «کلاسیسیسم» میشود، بازگشت به هنر قدیم یونان و روم بهتبع نهضت اومانیسم و رنسانس است.
واژه «کلاسیک» به معنی وسیع خود همه آثاری است که نمونه ادبیات کشوری شمرده میشود و مایه افتخار ادبیات ملی آن کشور است. مثلاً ما میتوانیم همه آثار جاودانی شاعران بزرگمان را کلاسیکهای ادبیات فارسی بنامیم.
آئولوس جلیوس محقق رومی، نویسندگان را به دو گروه «کلاسیک» و «عامه» تقسیم میکرد. او کسی را نویسنده کلاسیک میدانست که آثار او شایسته مطالعات طبقه بالای جامعه باشد. بهتدریج این تعریف معنی وسیعتری به خود گرفت و به آثاری اطلاق شد که شایسته تدریس در کلاسها ...
در مقدمۀ آغازین شمارۀ نوروز امسال، اشارهای به این زبانزد کهن شد که «سالی که نکوست، از بهارش پیداست.» شوربختانه از آغازین روزهای نوروز سال ۹۷ شاخههایی برومند و پر بار و بر از درخت کهنسال فرهنگ ایرانی جدا شدند؛ تا به امروز... .
آخرین روز تابستان، خزانی تازه بر این درخت فرهنگی ورق خورد و باد اجل، شاخهای دیگر از این درخت تنومند را شکست. ۳۱ شهریور ماه، «پرویز تأییدی»، مترجم، نویسنده، مستندساز و کارگردان سرشناس سینما و تئاتر، رخت از جهان خاکی بربست. او تا واپسین ماههای زندگانیاش، همچنان در اندیشۀ نگارش فیلمنامه، ساخت فیلم و ترجمۀ کتابهایی در ...
یادداشتی بر فیلم «Land of Mine» ساختۀ «مارتین زاندولیت»
همۀ حوادث از دو نیروی خیر و شر وجود آدمی آغاز میشوند. از اینکه نیروی شر بهقدری در وجودمان غالب میشود که به نبرد و جنگ علیه انسانیت میرویم. این قصه، قصۀ دیروز و امروز نیست بلکه قرنهاست آدمیان سر ستیز و نابودی با یکدیگر را دارند. دولتهای نخستین از همان ابتدا دستگاههایی برای نبرد با یکدیگر طراحی و تولید میکردند که در زمان معاصر تبدیل به جنگافزارهای ماشینی با قدرت نابودی زیاد آدمیان شدهاند. این ابزارهای جنگی تمام اخلاقیات مذهبیون و فلسفیون را زیر سؤال بردهاند.
یکی از وسایل نابودی که به ...
برای نوشتن یک قطعۀ موسیقایی نخست باید به موضوع آن توجه کرد تا بر اساس آن فواصل موسیقایی (مد، دستگاه، گوشه) سازبندی، فرم و سایر ملزومات را در ذهن انتخاب و پیریزی کرد. در زمینۀ موسیقی محرم یا همان موسیقی عاشورایی نخستین سؤالی که پیش میآید این است که آیا واقعۀ کربلا حرکتی حماسی بوده است یا تراژیک؟ یا تلفیقی از این دو که خود جای بحث بیشتری دارد. مسلماً این واقعه یک حماسۀ بزرگ و تکرارناشدنی است که بعد از قرنها هنوز در اذهان آزادگان ماندگار است و درسهای انسانی آن منبع و الگویی است درخشان، برای کسانی که ...
موسیقی مذهبی در استان کرمان سابقۀ طولانی دارد. عکسهایی مربوط به اوایل دورۀ رضاشاه در دست است که گروه موزیک ارتش را در حال اجرای موسیقی در مراسم عزاداری صفۀ عزاخانۀ کرمان نشان میدهد. موسیقی نظامی به شکل امروزی، اولین نوع موسیقی بود که در زمان قاجار از دیار غرب وارد ایران شد. نوازندگان علاوه بر نوازندگی در مراسم نظامی در مراسم مذهبی هم به اجرا میپرداختند. قبل از این گروهها، نوازندگان بومی با سازهای محلی مثل سرنا، دهل، نقاره و نی، مراسم مذهبی را همراهی میکردند. هنوز هم در مناطقی از کشور و حتی استان کرمان از سازهای محلی ...
شیوههای سنتورنوازی از دوران قدیم تا به امروز تفاوتهای بسیار داشته و دستخوش تغییرات فیزیكی در ساختار مضراب و حالات نوازندگی و اجرایی و لحنهای متفاوت بسیار شده، نوازندگان دورههای قدیم و معاصر ایران با تكنیكهای اجرایی دگرگون و مطابق با لحن و بیان موسیقی ساختهشدۀ دوران خودشان، این ساز را شخصیتی متفاوت و مستقل بخشیدند.
شكست فرمهای متداول موسیقی ایران در دورههای مختلف و مکاتب گوناگون توسط هنرمندان نوگرا شیوههای بنیادینی را به موسیقی ایران نمایانده است؛ این شیوهها با توجه به پشتوانههای فكری و آگاهی موسیقایی در بداههنوازیها به وجود آمده، اما آنچه از ذهن نوازندۀ بداههپرداز خطور میكند ...
معادل انگلیسی کلمۀ «نظریه» (theory) که از اواخر قرن شانزدهم به این صورت به کار میرود و عمده معنای آن در آن زمان «اشاره به طرحی ذهنی برای انجام کاری» بوده است، از ریشۀ یونانی «theoros» به معنی تماشاگر و ناظر گرفته شده که به مرور تغییر شکل داده و پس از تبدیل به «theoria» ، به معنی تأمل و گمانهزنی، به صورت امروزین درآمده است. ریشۀ کلمۀ تئاتر «Theatre» نیز پیش از «Theatron» واژه یونانی «theasthai» به معنی تماشا و نظاره است که با تغییرات در طول زمان به این صورت درآمده است.
جالب است که باوجود قرابت ریشهشناختی میان ...
این گفتوگو، آخرین روزهای تابستان ۱۳۹۴ در دفتر دانشگاهی جناب فرهاد مهندسپور (کارگردان و مدرس دانشگاه) و در زمانی اندک و محدود انجام شده است. حاضران این نشست افزون بر ایشان، رضا سرور (نمایشنامهنویس و مترجم)، فارس باقری (نویسنده و مدرس دانشگاه) و رضا کوچکزاده (کارگردان و پژوهشگر هنرهای نمایشی) بودهاند. امید که این گفتوگوها تداوم داشته باشد.
کوچکزاده: معمولاً در فلسفه یا دیگر دانشهای دانشگاه، نظریه خصلت «پیشین»ی دارد؛ در بسیاری از علوم، نخست نظریهای پیدا میشود و در پی آن پدیدهای شکل میگیرد. آیا میتوان چنین انتظاری از هنر هم داشت؟ تا آنجا که بیشتر رایج بوده ...
الف: مقدمه
از زمان قدیم تا کنون پیوند میان نظر و عمل همواره یکی از دشوارترین پرسشهای ذهن بشر بوده، به طوری که هر گاه خواستند با دقت به آن پاسخ دهند به تناقض سختتری دچار شدند. دو نمونه آن یکی سعدی است و دیگری هابرماس.
سعدی در گلستان میگوید:
جز به خردمند نفرما عمل
گرچه عمل کار خردمند نیست
و یا هابرماس که در یکی از کتابهای خود به نام تئوری و پراکسیس، بعد از دقتهای فراوان در درک این رابطه چندان پاسخ روشنی ارائه نکرد و نهایتاً به همان پارادوکس سعدی رسید.
شاید علت دشواری در فهم رابطه تئوری و عمل از آنجا ناشی ...
رهبر فرزانۀ انقلاب حضرت آیـت اللّه خامنهای آنچه که از هـنرمندان دفـاع مقدس انتظار میرفته را اینگونه بـیان فرمودهاند: «مـن غالب این آثار هنری جنگ را یا دیدم یا شنیدم، قطعاً چیزهای باارزش در بین ایـنها وجـود دارد لیکن همه اینها در مقابل آن گـنجینۀ عـظیمی کـه در این دفاع هـشت سـاله به وسیلۀ ملت ایـران بـه وجود آمد، چیز کمی است. همۀ جنگ، داخل جبههها نیست، بسیاری از مسائل جنگ، داخل خانههاست، توی راههاست، دو قطب بـزرگ دنـیای آن روز -یعنی قطب آمریکا و قطب شوروی سـابق-مشترکاً بـا همۀ سـاز و بـرگشان بـه کمک عراق آمدند آنـها کجا و ...
با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران تحولات شگرفی در ساختارهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مردم ایران رخ داد. بیشک این تحولات در هنر (شعر، ادبیات داستانی، سینما، موسیقی، تئاتر، عکس، گرافیک، نقاشی و غیره) محرز بوده است.
هنر نقاشی، هنری است که از دیرباز ایرانیان در دورههای قبل از اسلام و بعد از اسلام با آن به تصویرسازی متون ادبی کهن میپرداختهاند، بنابراین میتوان گفت که نقاشی در میان ایران جایگاه ویژهای از منظر روایتگری داشته است.
سرآغاز نقاشی جنگ تحمیلی با نقاشیهای دوران انقلاب و هنرمندان نقاش آن منجمله: حسین خسروجردی، ناصر پلنگی، کاظم چلیپا، حبیبالله صادقی، ایرج اسکندری، علی ...
حمد انجمشعاع متولد ۱۳۲۵ و یکی از فعالترین عکاسان کرمانی قبل و بعد از انقلاب است که دعوت گفتوگوی ما را پذیرفت.
با اینکه جنگ موضوع اصلی این شماره است، اما سر زدن به یکی از پیشکسوتان عکاسی کرمان، کسی که تقریباً میشود گفت در سه دهۀ ۶۰، ۷۰ و ۸۰ جزو فعالترین عکاسان کرمان بوده و سه دهه از تاریخ تصویری کرمان را در آرشیو عکسهایش دارد، نهتنها خالی از لطف نیست، بلکه باعث شناخت بهتر عکاسی از زبان کسی که تمام زندگیاش را وقف این هنر کرده است، میشود.
هادی جلال پور -هنرمند عکاس - بهواسطۀ دوستی نزدیک با محمد ...
در ادامه مطلب شماره قبل، بهرغم آنکه با مسئولان و مداحان چند تکیه قدیمی کرمان هماهنگی شده بود، متأسفانه به دلیل گرفتاری، بیماری و بدقولی برخی از بزرگواران امکان مصاحبه با آنان فراهم نگشت و از این رو، در قسمت دوم تنها به منزل سادات خوشرو پرداخته خواهد شد.
خانه خوشرو از جمله اماکن مشهور، مهم و قدیمی کرمان است که اشتهار آن نهتنها محدود به شهر و استان کرمان میباشد، بلکه در اکثر نقاط ایران نامی آشنا دارد و هر ساله تعدادی از دوستداران اهل بیت (ع) از اقصی نقاط ایران در دهه اول محرم به کرمان و این منزل ...
در آغاز مطلب لازم میدانم ابتدا به دو نکته اشاره نمایم:
ـ نخست اینکه «آلفرد وایتهد» فیلسوف و ریاضیدان برجستۀ انگلیسی ـ و همکار برتراند راسل که خود فیلسوفی در مکتب افلاطونی بود ـ با کمی اغراق گفته است: «تمام فلسفه اروپایی عبارت است از یک سری تحشیههایی بر کارهای افلاطون»
بنده نیز بدون اغراق عرض میکنم در پنجاه سال اخیر هر چه دربارۀ تاریخ کرمان نوشته و میگوییم، تحشیهای است بر کارهای زندهیاد استاد باستانی پاریزی؛ و به تعبیری دقیقتر؛ هیچ تاریخنویسی مستغنی از خوان گستردۀ این روستازادۀ دانشمند نیست.
البته به قول معروف بر شانۀ غولها ایستاده بود. غولهایی همچون: استاد ...
این قصه، یکی از قدیمیترین قصههای ایرانی است که قهرمان آن نه بر اساس زورآزمایی بلکه بر اساس محبت و همدلی با دیگران است که سرانجام پیروز میشود.
اصولاً در بینش ایران باستان جدالی مداوم میان نیک و بد، اهورا و اهریمن بر پا بود که سرانجام، پیروزی نهایی از آنِ نیکی بود. من این قصه را در خردسالی از بیبی خودم و همچنین از پیرزن همسایهمان شنیدم. حکایتی شیرین و فراموشنشدنی است؛ اما جلوتر این توضیح ضروری است که اسامی قهرمانها، قبل از اسلام چیز دیگری بوده، مثلاً جمشید یا مانند اینها بوده که بعدها بیآنکه ساختار قصه تغییر کند، ...
ققنوس،
مرغ خوشخوان،
آوازۀ جهان،
آواره مانده از وزش بادهای سرد
بر شاخ خیزران، بنشسته است فرد
نیما یوشیج
ققنوس اما در میان پرندگان افسانهای در فرهنگ تودۀ مردم، بهاندازۀ سیمرغ و همای که بیش در ترکیب همای سعادت میآید، بر سر زبانها نیفتاده است.
بهتقریب میتوان گفت: که سیمرغ، بهویژه و همای نیز تا حدی در بسیاری از افسانهها و قصههای کلاسیک در ادبیات فولکلور جوامع ایرانی، ردی دارند و جایگاهی؛ اما ققنوس تا این حد، در فرهنگ عمومی و در میان مردمی که اهل کتاب و عرفان نبودهاند، شهره نشده است. در عوض تا آن حد که ققنوس، شهرتی جهانی و همگانی در فرهنگعامۀ ...
یکی بود یکی نبود، غیر از خدا هیچکس نبود، پادشاهی بود که به مردم خیلی ستم میکرد و همه از دستش به ستوه آمده بودند، کاری هم نمیتوانستند بکنند. حرف هم که میزدند آنها را یا شکنجه میکرد و یا میکُشت. خلاصه همه او را لعنت میکردند و آرزو داشتند از سر راهشان کنار برود تا آنها نفس راحتی بکشند.
خلاصه مردم اینقدر نفرین کردند که خدا درد لاعلاجی را به او داد که دیگر نه شب داشت و نه روز، ولی عوض اینکه رفتارش بهتر بشود بدتر شد. شبها که خواب نمیرفت، بلند میشد، وزیرش را میخواست و هر ...
هر چه قدر بخواهیم پایبند به توصیههای روانشناسان و فعالان این حوزه برای گریز از استرسها و تنشها که ما را با افسردگی مواجه میکند باشیم در نهایت شنیدن و خواندن اخبار روزمره، سر زدن به مراکز خرید، گفتوگو با همکاران و اعضای خانواده و اقوام در محاورههای روزمره مجموعهای از مطالبی را به ذهنمان متبادر میکند که بار منفی آن بهصورت معناداری بیش از نکات مثبت و خوشحال کننده آن است.
البته قصد این نوشتار منفیبافی و گریز از روحیه مثبتگرایی نیست اما تجارب شخصی هر کسی در این روزها مؤید این مطلب است که به این راحتیها نمیتوان ...
این روزها کافیست چند دقیقهای در کوچه و خیابان راه بروی و به چهرۀ مردم نگاه کنی تا بفهمی ناامیدی، هراس و ناتوانی بیش از همیشه جای امید، نشاط و شادی را در جامعۀ ما گرفته است. مردمی که فقط از جلوی مغازهها رد میشوند و میشود حسرت و نگرانی را در چشمهایشان دید و مغازهدارانی که چشم به در دوختهاند و آنها هم با نگرانی و بیحوصلهتر از همیشه منتظر معجزهای هستند که شاید گشایشی باشد بر بخشی از قفلها و گرههای این روزهایشان.
بدتر از همۀ اختلاسها، فسادها و دزدیهایی که این روزها جامعۀ ما را در برگرفته، دزدی ...
در حالی که نمیتوان انتظار داشت که رأی و خروجی یک دادگاه جزایی همیشه همه افراد درگیر در پرونده را راضی نماید اما با تمهیدات اندیشیده شده قانونی و خصوصاً گنجاندن امکان تعیین مجازاتهای جایگزین حبس، شاهد صدور آرایی هستیم که تأثیرات مثبت اجتماعی فراوانی بر جای گذاشته و میگذارد. حتی فراتر از آن دیدگاه بسیاری را نسبت سیستم قضایی که معمولاً تصویری انعطافناپذیر و مبتنی بر مجازات و زندان از آن دارند تغییر داده است. هر از چند گاهی خصوصاً در شبکههای اجتماعی نمونه آرایی از دادگاههای جزایی منتشر میشود که فرد متهم پس از اثبات ارتکاب جرم به ...
یکی بود یکی نبود زیرآسمون کبود. یه عمه طاهرهای بود که از شانس بدِش عمۀ من شده بود. برای اینکه از بابت من خیلی حرف میشنید. البته ذهنتون جای بدی نَره منظور من کارهای بد من و حرف و لقبهای اونجوری که به من نسبت بدَن نیست. چون غیر از اون من چهار تا عمۀ قد ونیم قد دیگه هم داشتم ولی هیچ کدومشون به اندازۀ این یکی مورد غضب مادرم نبود. کسی هم نمیدونست چرا؟!... البته مادرم به فامیل پدرم نگاه خوبی نداشت و اون موقعی که هنوز ژن خوب مد نشده بود مادر من خودش و فامیلش رو ...
همکارمان آقای کمال تعجب، این روزها هر چیزی را که میبیند تعجب میکند، در حالی که وقایع و اتفاقات بهقدری عادی شده که دیگر، هیچگونه تعجبی را برنمیانگیزد؛ به عبارت دیگر، اگر این اتفاقات نیفتد، تعجبآور است. به هر حال غزلی را که اخیراً آقای کمال تعجب سرودهاند، به زیور طبع میآراییم:
دزدی
ای که میگویی شراب ناب را دزدیدهاند
از میان دبهی ما آب را دزدیدهاند
هر که هر چیزی که بیند، میزند روی هوا
سارقان حتی شب مهتاب را دزدیدهاند
داشتم اسبابی و بودم بدان دلخوش، ولی
آمدم دیدم که آن اسباب را دزدیدهاند
خواب دیدم در خیابان پول پیدا کردهام
از کنار چشمهایم خواب را دزدیدهاند ...
برداشت اول
الف-چایی میخوری؟
ب- خیلی ممنون!
الف-یعنی میخوری!
ب-خیلی ممنون!
یک استکان چای روی میز عسلی مقابل مهمان گذاشته میشود.
برداشت دوم
الف-چایی میخوری؟
ب- خیلی ممنون
الف-یعنی نمیخوری؟
ب-خیلی ممنون!
میز عسلی هست؛ اما از چای خبری نیست.
همه چیز به تجربه ایرانی بودن شما برمیگردد؛ اما برای زندگی در کرمان باید تجربیات بیشتری کسب کنید.
فارسی ازجمله زبانهایی است که در آن چند واژه، یک معنی میدهند. مثلاً خانه و مسکن و منزل و اقامتگاه و منزلگاه و سرا و دار و بیت و کاشانه و چاردیواری و سراچه و سرپناه (و شاید چند واژه دیگر همه و همه یک معنی میدهند)، برخلاف زبان انگلیسی که یک واژه چند معنی ...