حكایت امسال ما حكایت جانهای از دست رفته و حسرتهای برجای مانده است، حكایت تلخیهایی است كه جانمان را فرسود و بر قلبهایمان زخم عمیق بر جای گذاشت.
وقایع سختی را از سر گذراندیم، سال از همان اول با غم و اندوه شروع شد، شاید بتوان بخشی از آن را به حساب سرنوشت و تقدیر گذاشت اما بدون شك وجه غالب آن به کماهمیت گرفتن جان مردم و سوء مدیریت برمیگردد كه خانمانبرانداز است از پنجم فروردین با وقوع سیلی وحشتناك در خوزستان و لرستان و ایلام و شیراز فاجعه روی زشت و پلید خودش را نشان ...
در اتاقم نشسته ام، دارم چیزی میخوانم. مسیحا با توپش وارد اتاق میشود و پر سر و صدا توپ را به در و دیوار شوت میکند. دست از خواندن میکشم و نگاهش میکنم. میگوید: «بیا با من بازی کن.» میگویم: «کمرم درد میکند.» میگوید: «پس بیا بنشینیم روی زمین یک بازی دیگهای بکنیم.» میگویم: «باشد. ولی تا چند دقیقۀ دیگر. بگذار این مطلب را تمام کنم. بعد میآیم.» نوهی ۶ سالهام در عوالم خودش زیر لب چیزی زمزمه میکند و باز به توپبازی ادامه میدهد. میگویم: «آقا مسیحا، لطفاً برو بیرون بازی کن. من این مطلب را که خواندم، میآیم ...
آن چه رفته است بد و خوب به یک لحظه گذشت
و آنچه مانده است به یک لحظۀ دیگر گذرد
***
در شش قسمت یادداشتهای گذشته اشاره به وقایع روزهای اول و دوم بعد از اتهام شرکت در کودتای معروف به کشک و بادمجان در جنگل قائم ـ بیستم تیرماه ۱۳۵۹ خورشیدی ـ زندانی بودنم در زندان کرمان را تا حدی که حمل بر زیاده نویسی نشود یادآور شدم و فقط گفتنیها را نقل کردم و از حواشی صرفنظر نمودم؛ زیرا هدف نویسنده روایت یک حادثه تاریخی است که میرفت مسائل ناگواری به بار آورد و بدنامی آن به نام مردم نجیب شهر ...
حسن رجبی بهجت متولد ۱۳۳۲ در کشکوئیه رفسنجان، شاعر و معلمی است که تاکنون توانسته با انتشار ۳ مجموعه شعر، نظر تعدادی از شعردوستان و منتقدان را به سوی خود جلب کند. رجبی بهجت با انتشار مجموعه شعر اولش «با دشنه و ماه» توسط نشر «گردون» در اوایل دهه ۷۰ چیرگی خود بر زبان را به رخ کشید. مجموعهای که در زمان انتشار در ردیف اشعار تغزلی؛ اما مسلط به زبان و نیز آوانگارد محسوب میشد. این شاعر بعد از انتشار این مجموعه، چندین سال از چاپ اشعار خود به صورت مجموعه شعر فاصله گرفت و سعی در راهاندازی پویشهای ...
باز هم نوروز از راه رسید. نوروزی که پشت آن التهابهای فراوانی است. سالِ خسته، زخمی و خونآلود، تن بیجان خود را کشانکشان بر سر سفرۀ هفتسین میکشاند. سفرۀ هفتسین امسال، بوی خون گرفته است... . انگار سرمای زمستان امسال، تمامی ندارد! نمیدانم فرا رسیدن نوروز را باید شادباش گفت یا نه؟! اگر باید شادباش گفت، چگونه؟! سال خسته و زخمی و پر از خون که دیگر شادباشگویی ندارد! باید گفت غم آخرتان باشد؛ اما از سویی دیگر، با خود میاندیشم که اگر با وجود این همه تلخکامی، همین شادباشگویی را هم از یکدیگر دریغ داریم؛ پس دلخوش به چه ...
۱ و ۲- نمیدانم از کجا شروع کنم. فرقی هم نمیکند. از هرکجا که شروع کنم یادداشتم شبیه غر زدن میشود. کاری که اصلاً دوست ندارم. نمیدانم باید بگویم سینما رفتن، دلودماغ میخواهد. وقت آزاد میخواهد یا جیب پر از پول؟!
دوست و همکار عزیزم کورش تقی زاده شب عید نوروز ۹۸ از من خواسته بود که بهیادماندنیترین خاطرهام را از سینما رفتن بنویسم. کار دشواری نبود. بالاخره هر آدم غمگینی در طول چند دهه، چهار تا خاطرۀ خوب و بهیادماندنی هم توی زندگیاش پیدا میشود. برای همین در چشم به هم زدنی چند برگه A۴ را سیاه کردم؛ اما امسال ...
۱- از فروردین امسال تا به امروز اگر اشتباه نکنم در مجموع هشت فیلم در سالن سینما دیدهام.
۲- اینکه چرا بیشتر از این تعداد، فیلم در سالن سینما ندیدهام به چند دلیل است:
_ به غیر از فیلمهایی که گاهاً در خانه یا با دوستان میبینم، در جلسات هفتگی نمایش فیلم که توسط گروهی از علاقهمندان به سینما برگزار میشود شرکت میکنم.
_ ما امروزه بهواسطۀ تصاویر متحرک احاطه شدهایم. ویدیوها همواره در جلوی چشمان ما قرار دارند از تلویزیونِ همیشه روشن در خانه گرفته تا گوشی همراه در حال نمایشِ این تصاویر هستند. این وضعیت ما را اشباع کرده است و ...
«سعادت ارجمند» یکی از کهنهکاران موسیقی کرمان است که بعد از انقلاب نخستین گروه موسیقی کرمان را در اوج محدودیتهای آن زمان و شرایط جنگی کشور، تشکیل داد. او همچنین سابقۀ ده سال ریاست انجمن موسیقی کرمان و مشاور موسیقی مدیرکل ارشاد و کارشناس موسیقی صداوسیما را در پروندۀ فعالیتهای خود دارد و سالهاست مدیر آموزشگاه موسیقی رامتین کرمان است.
آکاردئون، سنتور، تار و قانون سازهایی است که ارجمند برای آنها آموزش دیده اما ساز تخصصیاش سنتور است. ارجمند، معتقد است با توجه به بالا رفتن هزینههای زندگی و بهتبع آن هزینههای آموزش موسیقی، نیاز به حمایت جدی دولت است تا ...
کرمان را شاید به لحاظ فرهنگ و تنوع فرهنگی، بتوان به تنها جایی که مشابه دانست خود کرمان است. سرزمینی پهناور که بخشی از آن هم اقلیم با خراسان است، بریدهای از آن در خاک بلوچستان، بخشی در سینۀ سرزمین هرمزگان و قسمتی هم پیوند با پهنۀ پهناور شیراز.
کرمان اقلیم گستردهای است با ترکیب و تنوع کمنظیر به لحاظ قوم و زبان، گویش و پوشش، آداب و عادات و البته: موسیقی! سرزمینی که ضمن درآمیختگی و بده بستانهای فرهنگی هنری مدام در طی هزارهها و سدههای متوالی با نواحی همجوار خود، اصالت و دیرینگی خود را حفظ کرده است.
از ...
فردی:
• سُلیست آواز کلاسیک (اپرا، اُپِرِت، آریا، ...): تکنیکهای ذکر شده مربوط به موسیقی سازی و آوازی غربی است که معادل اکثر آنها در موسیقی ایرانی با نامهای معادل وجود دارد و تمامی این تکنیکها در آواز تکخوانی کلاسیک اجرا میشوند.
• آواز ایرانی: تکنیکهای آوازی ایرانی شامل تحریرها، غلتها، تاکیدها، مالشها و بسیاری موارد دیگر برگرفته از طبیعت و صدای پرندگان و آواهای حین کار و زندگی بوده است و این تکنیکها همچنان در آواز ایرانی جایگاه خود را حفظ نمودهاند اما این تحریرها در آوازهای گروهی کاربرد ندارند زیرا امکان اجرای این حالتهای سریع بهصورت همزمان و هماهنگ توسط ...
از یکسو، نوشتن و نشر خاطرات امری سهلِ ممتنع است. چراکه بخش عظیمی از خاطرات ما آنقدر شخصی است که جزو محرمات است و آنها را تنها میتوان برای کسانی که در ساختن آن خاطرات شریک بودهاند، بازگو کرد. از سوی دیگر، بسیاری از تئاتریها، فعالیت در این هنر را به «زندگی» تشبیه میکنند و بله زندگی هم که سرشار از خاطره است، تلخ و شیرینش هم فرقی ندارد و هر خاطره هم تجربهای است برای ادامه «زندگی». در این شماره که ویژهنامه نوروز ۹۹ است، از دوستان تئاتری خواستیم که برای خوانندههای نشریه از خاطرات دوران فعالیت تئاتریشان بنویسند. ...
زمانی که به تئاتر فکر میکنیم و دربارهاش حرف میزنیم؛ به فرایندش؛ به تمرین و اجراهایش؛ مدام واژه تجربه را تکرار میکنیم. در واقع در تئاتر بودن و تجربه کردن در فضای تئاتری همراه با خاطرات گستردهای است. خاطراتی که از یادآوری آنها گاه احساس خوشایندی داریم و گاه احساس افسوس. من هم در طول این سالها به علت مشارکتی که در فضای تئاتری داشتم لحظات و اتفاقات خوب و بدی را تجربه کردم و امروز که قصد دارم مابین اینهمه تصویر و لحظه، انتخابی داشته باشم، برایم مشکل است. چه زمانی که در تهران مجوز اجرای عموم یک نمایش ...
عزیزان در مجله سرمشق از من خواستهاند که یکی از خاطرههای بهیادماندنی در تئاتر را برایشان بنویسم. به نظر من هر اجرایی در تئاتر خود یک خاطره است، چه در مقام بازیگر و چه در مقام کارگردان؛ اما خاطرهای دارم از سفر به جشنواره دانشجویی بوشهر برای اجرای «فروبسته چشم»، نوشته آقای آقا عباسی که فکر کنم هیچوقت از خاطرم نرود. اواخر زمستان سال هفتاد و دو بود (اگر اشتباه نکنم) و من آنوقتها در دانشگاه آزاد واحد کرمان تدریس میکردم. در بین دانشجویان، بهخصوص دانشجویان فنی که با من درس انگلیسی عمومی داشتند، به سختگیری شناخته شده بودم. همزمان ...
«شهر یک اثر هنری بزرگ است که آفرینندگانی به وسعت خود و به تعداد جمعیتش دارد.» این جمله را کریستفر الکساندر، استاد معماری گفته است؛ آنچه از آن برمیآید، مسئولیت تکتک شهروندان و اقشار مختلف جامعه و اهمیت هنر در زیباسازی شهر است. در دنیایی که همۀ کشورها در رقابت برای ارتقای کیفی شهرهای خود هستند، چرا ما هنوز از ابتداییترین معیارهای زیبایی شهری عقب هستیم؟ نه شهرمان حس زیبایی را در ما برمیانگیزد و نه ما دغدغۀ زشتی و زیبایی آن را داریم. شهر را از آنِ خود نمیدانیم و حس تعلقمان کمتر از همیشه است شاید به این ...
از آخرین باری که از بنده خواسته شده بود مطلبی در مورد زیباسازی شهر ارائه کنم، تقریباً سه سال یا بیشتر میگذرد که اتفاقاً آن دفعه هم از طرف نشریه سرمشق بهصورت یک مصاحبه انجام شد. خاطرم هست که آن مصاحبه هم در ادامۀ موضع و دیدگاهی که همواره از سوی نگارنده در سخنرانیها، یادداشتها و نشستهای مرتبط، ارائه شده و میشود، با این مضمون بود که «زیبایی برچسبی نیست که آن را بتوان به شهر چسباند»... این بار هم مثل موارد مشابه، طرح چنین موضوعی، به خاطر آنچه که نتیجۀ عدم شناخت درست و معرفت کافی از مفاهیم شهر ...
ابوالقاسم هرندی از مشهورترین تجّار و خیّرین کرمان متولد ۱۳ اسفندماه ۱۲۷۶ ش/ ۳ مارس ۱۸۹۸ م.۱ شهر یزد است. نسب او بهپیر جمالالدین محمد اردستانی (قرن نهم هجری) اردستان اصفهان میرسد که گفته شده است بزرگانی چون: حكیم مولانا محمدصادق اردستانی، حكیم ملا محمد شفیع اردستانی و آیتالله شیخ مهدی پاشنه طلای یزدی هم از اعقاب همین شخص هستند.
آیتالله شیخ مهدی پاشنه طلای یزدی (جد خاندان هرندی یزد و كرمان) كه میان فضلا و علمای شهر یزد شهرت، احترام و موقعیت خاصی داشته، دارای چهار پسر بوده كه كوچكترین آنها محمد اسماعیل معروف به میرزا آقا، پدر مرحوم شیخ ...
بیشک بخش مهمی از تاریخ هر منطقه و کشور را ـ بهویژه در گذشته ـ تاریخ سیاسی آن تشکیل میدهد و اگر تاریخ سیاسی را تاریخ تحول قدرت سیاسی نهادینه در قالب دولت بدانیم، آنوقت نقش حکام و استانداران بهعنوان نمایندگان دولت در هر عصر و دورهای بیش از پیش مشخص میگردد.
هرچند کرمان در تمامی ادوار از اهمیت خاصی برخوردار بوده، اما این مهم در دو قرن اهمیتی مضاعف داشته است. قبل از پرداختن به موضوع اصلی در ابتدا جهت آشنایی خوانندگان محترم بایستی به این نکته اشاره نمود که منظور از کرمان در دو قرن اخیر، یعنی ولایت کرمان ...
جشن نوروز، جشنی دیرینه است. چنانکه بسیاری بر این باورند که این جشن دیرینهترین یادگار از جشنهای انسان در درازنای تاریخ پرفرازونشیب اوست؛ و از همین روی در همۀ سرزمینهای ایرانی در فلات بزرگ ایران، این جشن یادگاری کهن است، در حدود چهارده کشوری که جشن نوروز را برپا میدارند، همه به دیرینگی آن در میان مردم خویش باور دارند؛ و میدانند که برگزاری آن در آنجا، به روزگاران کهن میرسد.«آوا» چنین بیان میکند که تجلیل از سال نو و نوروز یک تکرار دیرینۀ تاریخی در افغانستان است که ریشۀ آن نزدیک به شش هزار سال پیش میرسد، (خبرگزاری صدای ...
یك سؤال مهم در ذهنم بود و اینكه تغییر شرایط روحی و روانی ما در این شرایط چگونه ممكن است. شرایطی كه به نظر میرسد بخشهای زیادی از آن از كنترل ما خارج است. سؤال را از طریق واتساپ با دكتر ماندانا نظامی، روانشناسی كه در اینستاگرام هم مخاطبان قابلتوجهی دارد مطرح كردم. پاسخ او به این سؤال مبسوط بود و به ریشهها پرداخت، شاید خواندنش و دانستنش برای هر شهروندی لازم باشد.
فهیمه رضاقلی زحمت تنظیم آن را كشیده است.
***
در سالهای اخیر مرتباً اتفاقهایی در عرصههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی افتاده که روحیۀ جمعی مردم را تحت تأثیر خود قرار ...
«قهوه خوب باید ترش باشد نه تلخ»، وقتی این جمله را از یک باریستا میشنوی که قرار است با او مصاحبه کنی، متوجه میشوی خیلی چیزها درباره قهوه وجود دارد که تو از آن بیخبری و حالا یک فرد حرفهای قرار است از رمز و رازهای آن پرده بردارد.
اگر بسیاری از مردم در نقاط مختلف کشور چند سالی است به نوشیدن قهوه روی آوردهاند، اما کرمانیها با «قهوه» غریبه نیستند، از گذشتههای دور قهوه جایگاه ویژهای نزد مردم کرمان داشته است به طوری که قهوه یکی از مواد اصلی در تهیه قوتوی کرمانی است.
سجاد عسکری هم که یکی از باریستاهای ...
لهجۀ غلیظی دارد، لهجۀ شیرین و دلنشین کرمانی. هر بار که اسم عادل فردوسیپور به زبان ما یا خودش آمد، زد زیر گریه، برای هر مثالی که میآورد یک ربطی به نود و عادل هم پیدا میکرد. عاشق عادل فردوسیپور، عاشق زبان و تدریس، عاشق لهجۀ کرمانی، عاشق ترجمه و البته عاشق یوگا؛ اینها توصیف من از «محسن شمس» است. عشق و شادی در کلام او موج میزند بهجز وقتیکه نام عادل را بر زبان میآوریم که عشق میماند و اشک؛ گریه جلوی حرف زدنش را میگرفت آنقدر که یکبار گفتم من نمیدانستم تا این حد ناراحت میشوید، میخواهید اصلاً ...
سلام آقای ایرانمنشپور. از ایکه دعوت ما رِ وَر یه گفتگو و سُنجو بُنجو خودمونی پذیرفتن و وَختِتونه در اختیار ماهنومه سرمشق گذُشتِن اَشِتون تِشکر میکنم. اول از همه وَر خوانندههای شماره مخصوص نوروز ۹۹ بِفرمایِن که کُ - جُ شهر کِرمون به دنیا اومدن؟ کُ -جُ مدرسه رفتن؟ وَر چی بِزرگ شِدِن؟ زندگیتون تا حالو چِطو گذشته؟
- سلام و صد سلام ای خرمِنِ گُل ... پیش از هرچیزی خوشالم که خود شما همشهریا خوبم حرف میزنم. اِنگار کُنِن دِواسر دنیارِ بِشَم داده. خدمت باسعادتتون عرض بکنم مَ تو محله خواجه خضر بنبست روحی به دنیا اومدم شیش تو خواربِرادر ...
ای نامه که میروی به سویش
از جانب من ببوس رویش
خدمت آقای مدیرعامل ذوبآهن مس سرچشمه
پس از عرض سلام و اظهار ارادت، باری اگر جویای احوالات اینجانب غضنفر را خواسته باشید بحمدا... نعمت سلامتی برقرار است و ملالی نیست جز دوری شما که آن هم حاصل نشد! یک ماه قبل که رفته بودیم آنژیو، بالون زدند و خوب شدیم. دیسک کمرمان هم الحمد... بهتر شده است. مختصری درد گردن داریم که آن هم با دعای خیر دوستان انشاءا... برطرف میشود. فقط دور از جان شما کمی سینهمان خسخس میکند که دکترها میگویند مال سیگار است. هر چه قسم و آیه خوردیم ...
خبر کوتاه بود. علی کریم شجاعی، کهنترین نوازنده نقاره کشور به حق پیوست.
او متولد ۱۳۰۵ بود و بیشتر دوران زندگیاش را به نوبت نوازی در بارگاه امامزاده زید شهداد گذراند. وقتی از او میپرسیدی چرا نقاره مینوازی، میگفت برای نشان دادن شکوه امامزاده. او تا همین چند ماه پیش پای باورش ماند و نواخت. در سرما و گرما، در بیماری و فقر؛ اما پا پس نکشید. پیرمرد مهربان و شوخ گفتار و خوشروی شهدادی در بیست و ششم دیماه از بین ما رفت؛ اما هنوز شکوه امامزاده زید شهداد پابرجاست. هزار شکر که دو فرزند و چهار نوه او ...
سال ۲۰۱۹ برای سینمای جهان سال پُربار و عجیبی بود؛ حالا که سال به پایان رسیده میتوان گفت دست سینما در همه زمینهها پر بود. هم فیلمهای شاخصی در جریان اصلی داشتیم و هم در فیلمهای مستقل و نامتعارف و خارج از سینمای تجاری نمونههای چشمگیری رؤیت شد؛ اما «اَنگل» آخرین ساختۀ «بونگ جون هو» فیلمساز زبده کرهای شگفتی آخر را رقم زد. انگل در کمال تعجب به پدیده سال تبدیل شد و از نخل طلای جشنواره کن تا اسکار همه جوایز مهم را درو کرد. در اتفاقی بینظیر در تاریخ اسکار، یک فیلم غیرآمریکایی بهطور همزمان برندۀ جایزه بهترین ...
تابلوی «آفرینش آدم» از آثار تأثیرگذار دوران رنسانس، اثر «میکل آنژ»، مجسمهساز، نقاش و معمار ایتالیایی قرن ۱۶ در تکنیک «فرسک» و با ابعاد ۵۷۰ در ۲۸۰ سانتیمتر، چهارمین قاب از ۹ قاب سقف «نمازخانه سیستین» در «واتیکان» است.
اثر، مطابق انجیل، لحظه دمیدن روح حیات در «آدم» را بر اساس «سفر پیدایش» جاودانه میکند.
میکلآنژ خود را پیکرتراش میدانست و اگرچه پروژه سنگین نقاشی بر سقف سیستین را به اجبار و با فرمان بیچونوچرای پاپ «یولیوس دوم» پذیرفت، کل کار را با وسواس و به تنهایی به مدت ۴ سال (۱۵۰۸-۱۵۱۲) به انجام رساند، اثری که تبدیل به صحنهای باشکوه و ...