https://srmshq.ir/x61jdf
جشن نوروز، جشنی دیرینه است. چنانکه بسیاری بر این باورند که این جشن دیرینهترین یادگار از جشنهای انسان در درازنای تاریخ پرفرازونشیب اوست؛ و از همین روی در همۀ سرزمینهای ایرانی در فلات بزرگ ایران، این جشن یادگاری کهن است، در حدود چهارده کشوری که جشن نوروز را برپا میدارند، همه به دیرینگی آن در میان مردم خویش باور دارند؛ و میدانند که برگزاری آن در آنجا، به روزگاران کهن میرسد.«آوا» چنین بیان میکند که تجلیل از سال نو و نوروز یک تکرار دیرینۀ تاریخی در افغانستان است که ریشۀ آن نزدیک به شش هزار سال پیش میرسد، (خبرگزاری صدای افغان، «آوا») یعنی به روزگاری که این کشور، هنوز جدا از سرزمین ایران بزرگ نبوده است و «آریانا» خوانده میشده است. به گزارش خبرگزاری آوا، از دیرزمانی مردم آریانای کهن از نوروز در روز اول ماه حمل از سال خورشیدی تجلیل میکردهاند و آن را روز بازگشت به خویشتن و بنمایۀ سرشت آدمی میدانستهاند.
هرچند که امروز کسانی (طالبان) تجلیل از نوروز را بدعت در اسلام و منافی با دستورهای آن میدانند، اما آنچه مسلم است، این است که گرامیداشت این جشن بهعنوان زنده شدن طبیعت و آمدن فصل بهار هیچ تقابلی با اسلام ندارد. (همان) آگاهان امور فرهنگی نیز میگویند: جشن نوروز، افزون بر اینکه ریشهای به درازا در تاریخ افغانستان دارد، سرفصل بهار و زنده شدن طبیعت است که باید از آن تجلیل شود. در باور آنان جشن نوروز در این کشور، تنها رسمهای عرفی، بازی و تفریح و سرگرمیهای تکراری همیشگی نیست، بلکه این روز در آموزههای دینی و باورهای آنان نیز جایگاهی ویژه دارد و دارای آداب و کارهایی ویژه است. معروفترین و پرآوازهترین کارها در این روز، دعای تحویل سال است که بهصورت جمعی یا در تنهایی یا خانوادگی انجام میگیرد. و همزمان با زنده شدن طبیعت، مردم از خدا میخواهند که دگرگونههای ژرف در حالتهای زندگی آنان در زمینههای گوناگون رونما شود. در همین حال، «داکتر محمد نصیر» یکی از باشندگان شهر کابل در گفتوگو با گزارشگر آوا گفته است: جشن نوروز در افغانستان از ارزشهای ملی و فرهنگی شمرده میشود و مردم به گونههایی درخور به پیشباز این روزها میروند بنا به گفتۀ ایشان، گذشته از رسم و رواجها در هر ولایت، رسم دیگر نوروزی بردن لباس، میوه، ماهی و جلبی از سوی پسر برای نامزدش در این روزهای پیش از روز نو است. یک یا چند روز پیش از نوروز، خانوادۀ پسر با آماده کردن تحفه و میوه به خانۀ عروسشان میروند؛ اما امروزه شماری از پسران با یک شاخۀ گل نزد نامزدشان میروند.
ایوب آخوندزاده از دیگر شهروندان کابل میگوید: بااینکه سالهاست، افغانستان در آتش جنگ و درگیری و ناهنجاریهای اجتماعی - سیاسی میسوزد، اما مردم در هر شرایطی، سال نو خورشیدی را جشن میگیرند.
چنانکه یاد کردیم، نوروز بزرگترین جشن ملی و مردمی در افغانستان شمرده میشود که تجلیل از آن در این کشور، پیشینهای چند هزارساله دارد. مردم در سراسر افغانستان جشن باستانی نوروز را پاس میدارند و از آن به بزرگی تجلیل میکنند؛ اما این بزرگداشت در برخی ایالتها، چشمگیرتر است. برای نمونه در جاهایی چون «مزارشریف، کابل، هرات و بامیان» نوروز به شکلی ویژه و با شکوهی خاص برگزار میشود.
در ولایت باستانی بلخ بهویژه شهر مزار شریف مرکز این ولایت، هرساله با شکوهی بسیار زیاد نوروز را برگزار میکنند. در ساعت آغازین روز اول بهار، علم بزرگی را با حدود بیست متر ارتفاع در زیارتگاه منسوب به حضرت علی (ع) در مراسم ویژهای برمیافرازند و این علم چهل روز برافراشته میماند. برای همین برخی گمان میکنند یا باور دارند که جشن نوروز در مزار شریف تا چهل روز به درازا میکشد. این مراسم با حضور صدها هزار تن از شهروندان افغان، معاونان رئیسجمهور، مقامهای محلی و اعضای کابینه و پارلمان برگزار میشود؛ و برخی از شخصیتهای سیاسی و اجتماعی در این مراسم سخنرانی میکنند.
دل هزار تن از مردم افغانستان چند روز پیش از فرارسیدن نوروز از جاهای گوناگون کشور و کشورهای دیگر، مانند ایران برای پیوستن به این مراسم به مزار شریف میروند. (خبرگزاری فارس، ۱۳۹۲/۱/۷) تهیۀ سمنو یا سمنک به دست زنان افغان در شب نوروز و هفت میوه که ترکیبی از هفت میوۀ خشک شده (سیب، سنجد، سبزی، سمارق «قارچ» سرکه، سمنو، سیر) است، بخشی از آداب و آیین نوروزی در ولایت مزارشریف است. سمنوی افغانستان مانند، سمنوی ایرانیهاست که آرد گندم و جوانههای آن در شب نوروز پخته میشود. مردم در شهر مزارشریف در کنار رفتن به زیارتگاه، به دیدار دوستان و خویشان خود میروند؛ و برای استفاده از هوای بهاری به تفریحگاههای اطراف شهر سفر میکنند. همچنین برگزاری مسابقههای بزکشی (boz kashi) در ولایتهای شمالی بهویژه مزارشریف از دیگر بازیها و ورزشهای سرگرمکننده و هیجانانگیز در جشن نوروز است؛ و آمادهباش برای مراسم برافراشتن علم در مزارشریف، نیز هیجانی، زیبا و به یادماندنی است؛ و شگفت اینکه در برپایی این علم، نباید از هیچ وسیلۀ مکانیکی و ماشینی کمک بگیرند، بلکه حتماً باید با ریسمان کشی و نیروی انسانها، آن را برپا کنند و در زمین استوار سازند.
...