سردبیر محترم سرمشق، چون این یادداشتها مربوط به یکی از وقایع مشهور در ارتباط با شهر کرمان است، خواه ناخواه مورخان و وقایعنگاران آینده به جستوجوی مدرکی مستند خواهند بود، تا در حاشیه آن قلمفرسایی کنند. لذا در این اندیشهام تا بهعنوان یکی از حاضران و ناظرانکه حضور داشتم، همه زوایا را با کمال صداقت و انصاف بررسی و البته به اختصار به موضوع بپردازم تا همگان بدانند ماجرای کودتا که به طنز کودتای کشک و بادمجان معروف شد بهکلی دروغ و ساخته و پرداخته ذهن ابوالحسن بنیصدر و اطرافیانش بود.
***
این گرد و غباری که تو افروختهای
یارانِ دو ...
فراگیری و دسترسی به رسانههای اجتماعی ابعاد مختلف زندگی بشر را تحت تاثیر قرار داده است. آنها حالا به جزئی از زندگی ما تبدیل شدهاند. بخش قابل توجهی از ارتباطات در این فضا میگذرد. برخی چنان در اشتراکگذاری زندگی روزمره خود در رسانههای اجتماعی و پیام رسانهای موبایلی سرعت عمل دارند که در آن واحد در هر دو فضا میزیند.
به قول یکی از دوستان اگر اینستاگرام نبود از کجا می فهمیدیم فلانی صبحانه، ناهار و شام چه خورده است و با دیگری / دیگران کجا رفته است.
دیگر تصور دنیای بدون این رسانه ها به سختی قابل پذیرش و حتی ...
اجازه بدهید که این قسمت را با ابیات جاودانه مولانا آغاز کنیم که فرمود: «شاد باش ای عشق خوش سودای ما/ ای طبیب جمله علتهای ما/ ای دوای نخوت و ناموس ما/ ای تو افلاطون و جالینوس ما»
واقعاً هم جز این نیست که تمام موجودات، حتی به طرز غریزی مجذوب بخشهایی از عشق هستند. حتماً عشق به فرزند را در فیلمها یا در زندگی دیدهاید و مشاهده کردهاید که گاهی یک آهوی مادر خود را در معرض خطر مرگ قرار میدهد تا جان فرزندش را نجات دهد. یک بار فیلمی از حیاتوحش دیدم که بسیار عجیب بود. تمساحی در رودخانهای ...
«عشق؛ مأخوذ از عَشَقه و آن نباتی است که آن را لبلاب گویند. چون بر درختی بپیچد آن را خشک کند. همین حالت عشق است، بر هر دلی که عارض شود صاحبش را خشک و زرد کند.»
اما این تعریف ساده وقتی به وادی ادب میآید، آنقدر غامض و پیچیده میشود که مفسّران از تفسیر آن باز میمانند. عدهای در آسمان به دنبال معشوقِ شاعر میگردند و عدهای دیگر در زمین پیدایش میکنند. دستهای؛ کار خود را ساده کرده و عشق را به حقیقی و مجازی و نفسانی و حیوانی تقسیم میکنند و معشوق هر کدام از شاعران را به فراخور ...
«برای همه ما تصورناپذیر است که یگانه عشقمان چیزی سبک و سست باشد، چیزی فاقد وزن باشد، میپنداریم عشق ما آن چیزی است که ناگزیر باید باشد که بدون آن زندگی ما از دست رفته است.» (بار هستی)
نویسندۀ چک، میلان کوندرا میگوید: «من معتقدم رمان میتواند چیزی را بگوید که آن را به هیچ شیوۀ دیگری نمیتوان گفت.»
و این جمله دربارۀ عشق در آثار کوندرا مصداق دارد. کوندرا نه آن نگاه شرقی و والا و آسمانی را به عشق دارد و نه آن نگاه غربی و صرفاً جسمانی و شهوی را.
کوندرا در آثارش عشقهای متفاوتی را به تصویر کشیده که ...
من، صالح را برای اولین بار، در ساحلِ شنی نزدیک خانهمان دیدم. اوایل پاییز بود و ما تازه به جنوب آمده بودیم و من آن روز بعد از ظهر، در ساحل، زیر نور خورشیدِ مِسی رنگ، برای قلعه شنی که ساخته بودم، به دنبال سرباز میگشتم.
صدفهای سفید، حکم سربازان مرد را داشتند و یک گوش ماهی بزرگ گُل بهی رنگ که با تمام جنگجویان قلعۀ شنیام فرق داشت و نامش «گُردآفرید» بود.
خلاصه؛ من در آن بعد از ظهر، مشغول آماده کردن سربازانم برای جنگ بودم که ناگهان صالح، با پاهای برهنه و لَنگ لنگان، در ساحل پدیدار گشت.کلاهی حصیری به ...
سرود بیتکرار عشق، همواره تکرار شده است. در سخن شیرین شاعران، در واژگان خیالانگیز نویسندگان، در رنگ نقاشان و آوای خنیاگران و... نگاتیو فیلمسازان! همه و همه از عشق گفتهاند. موضوعی بیپایان که همواره دستمایۀ کار هنرگران رشتههای گوناگون قرارگرفته و هر بار به شکلی نو، خود را به نمایش گذاشته است.
دوست داشتم در این مقدمه از برخی از بیشمار آثار سینمایی عاشقانۀ جهان یاد کنم. از «کازابلانکا» تا «دورافتاده»، از «یکشنبۀ غمانگیز» تا «او»، از «سرگیجه» و «برباد رفته» تا «Amour» از... . عاشقانههایی که هریک با دستآویز قرار دادن این موضوع، جاودانه شدهاند. اما ترجیح دادم در مقالهای ...
پیش از آغاز بررسی تفصیلی فیلم «در حال و هوای عشق»۱، لازم است نکاتی را بیان کنم؛ که این نکات حاوی چرایی انتخاب این فیلم و همچنین نحوۀ بررسی آن است.
«در حال و هوای عشق» یکی از مهمترین فیلمهای سال ۲۰۰۰ است که با طراحی دقیق و کمنظیرش چه در فیلمنامه و چه در کارگردانی، توانسته در میان آثار برجستۀ سالهای آغازین قرن بیست و یکم قرار گیرد. این طراحی دقیق چنان سنجیده و منظم است که هر تحلیلگری را به واکنش وامیدارد تا به بررسی تمام اجزای فیلم بپردازد.
در تحلیل پیشرو سعی شده با توجه به نظریۀ «ساختارگرایی»۲ در ...
با نگاهی اجمالی به مقولۀ هنر طرح این سؤالات قابل پیشبینی است که آیا هنر بدون تکیه بر عشق، هنر است؟ آیا کسب مهارت و تکنیک، برای ارائۀ یک اثر هنری کافی است؟ کیفیت هنر، بدون واسطه به الهام و شهود چگونه است؟
بیشک عشق بهعنوان عاملی مرموز، ناشناخته، نامتوازن، بر هم زننده و غیرقابلپیشبینی عامل اصلی عبور است؛ عبور از چهارچوب داشتهها و مرزهای تعریف شدۀ علمی. عشق بهنوعی قربانی کردن خویش است در برابر معشوق، واگذاری مطلق به نیرویی اغواگر و در ظاهر مخرب و ویرانگر؛ اما اگر کمی ژرفتر به این مقوله وارد شویم، مشخص میشود که ...
گفتوگو با متیوکلاول؛ موسیقیدان سوئیسی که سالهاست روی موسیقی ایرانی، افغانی و هندی کار کرده، متولد شهر ژنو است و در لوزان سوئیس زندگی میکند.
موسیقی را از چند سالگی شروع کردید؟
تقریباً از ۱۵ سالگی با گیتار الکتریک شروع کردم. آهنگهای متال را خیلی گوش میدادم و برای تقلید از آنها موهایم را هم بلند میگذاشتم. مرتب از اینترنت موسیقی دانلود میکردم و کمکم با موسیقی سنتی دیگر کشورها آشنا شدم. علاقۀ زیادی به موسیقی شمال اروپا داشتم ازجمله سوئد و نروژ. با موسیقی ترکی و عربی آشنا شدم و تفاوت این نوع موسیقی با موسیقیهایی که قبلاً شنیده بودم، خیلی ...
قرن دوازدهم هجری / هجدهم میلادی یکی از پرتلاطمترین ادوار تاریخ ایران بهحساب میآید. در ابتدای این قرن شورشهای متعددی به وقوع پیوست و با حملۀ افغانها و فروپاشی دولت صفوی فصل جدیدی در تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران آغاز شد.
افغانها در سال ۱۱۳۵/۱۷۲۲ اصفهان، پایتخت صفویه را تسخیر کردند و بیش از هفت سال حکومت را به دست گرفتند. نادر، مؤسس دولت افشاری، از همین زمان رفتهرفته به قدرت رسید. او در سال ۱۱۴۲/۱۷۲۹ موفق به شکست اشرف افغان شد و شش سال بعد در ۱۱۴۸/۱۷۳۶ در دشت مغان تاجگذاری کرد و خود را شاه ایران نامید. متعاقباً ...
عشق در عرصه ادبیات نمایشی همواره از بنیادیترین مسائلی بوده که هر نویسنده به مقتضای احساسات خویش، آن را در آثارش بیان کرده است. انواع مختلفی از مضمونهای عاشقانه در متنهای ادبی نمایشی قرنهاست به چشم میخورد که از آن جمله میتوان از عشق به وطن، عشق به خانواده، عشق به صلح، عشق به معشوق و غیره نام برد. به بیان دیگر نویسنده ادبیات نمایشی برای بیان دغدغههای جهان پیرامونش و همچنین نشان دادن اعتراض خود از وضع موجود، از مضمون عاشقانه استفاده میکند و احساسات و اعتراض خود را در این قالب منعکس میکند، در واقع نویسنده حتی موقعی ...
به ناگهان از میان جنگ و خون و جنون، عشق جوانه میزند.
این جمله را در مورد بسیاری از نمایشنامهها و اجراهای تئاتر میتوان به کار برد. گویا عشق گریزگاهی است برای رهایی از نفرت. عشق آخرین امید شکستخوردگانِ تراژدیهای بزرگ است برای جستنِ دلیل زندگی. عشق دلیلِ روشنی است برای تحمل رنجهای زندگی.
تئاتر هم مانند هنرهای دیگر، همواره در عشق غلطیده، با عشق درآمیخته، از عشق بارور شده و بیعشق رنج کشیده. چراکه هم تئاتر و هم دیگر هنرها مگر چیزی جز یافتههای زندگی بشری هستند؟ گاه چنان نزدیک که گویی خود زندگی هستند.
عشق در ساحتهای مختلف تئاتر، حضوری روشن ...
همیشه تئاتر تلاش میکرده هنری در واکنش باشد، واکنش به کاستیها. تئاتر واکنش میدهد به انسان در برابر ظلمش، غرورش، حسدش و به هر حفره از حفرههای وجودی او از بدو خلقت تا نهایت وجودی وجود.
انگار این پدیده بیمثال زائده پرسش و پاسخی است بین انسان در مقام مخلوق پرسشگر و خالق گریزان از پاسخ و این پدیده گریز را برنمیتابد. میایستد بارها و بارها پرسش طرح میکند در برابر هر موجود گریزان از پاسخ. پس مجیز را برنمیتابد و چون ذاتش بر پرسش است و گفتگو، گریزان است از هر امر محدود به دایره شخصی.
پس چنین هنری چگونه از ...
از زمانی که موضوع این شمارۀ نشریه توسط دبیر محترم بخش هنرهای تجسمی به اطلاع بنده رسید، با خودم درگیر بودم که چگونه و با چه کیفیتی میشود پدیدهای مانند «عشق» را در حوزه معماری و ابنیۀ تاریخی ارائه و بیان کرد... بیدرنگ ذهنم معطوف به یادگار سترگی همچون «تاجمحل» شد که گفته میشود در نکوداشت عشق برپاشده است... لیکن با خودم گفتم که چنین اشارۀ مستقیمی، با توجه به آنچه در مورد این بنای باشکوه نقل شده و روایات رایجی که کموبیش در موردش بوده و هست، شاید در ذهن مخاطب بهنوعی بازتولید همان کلیشۀ رایج از عشق باشد ...
«سه روز نشست در سفر به دو باغ»؛ این عنوان رویدادی است که از نوزدهم تا بیست و یکم تیرماه امسال با حضور جمع کثیری از هنرمندان حوزههای مختلف هنر معاصر کشور در کرمان برگزار شد؛ انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران با همکاری ادارهکل هنرهای تجسمی، خانۀ هنرمندان و موزۀ هنرهای معاصر صنعتی کرمان این رویداد را برگزار کردند. اگرچه این نشستها و سفرهای سه روزه برگزار شده، اما رویداد دو باغ ادامه دارد و مراحل بعدی آن در راه است. در فراخوان این رویداد آمده است: «در رویداد تجربهمحور دو باغ، هنرمندان بر محور ارتباط بین فضای باغ سنگی سیرجان ...
قَطاعی در روزگار کنونی چه حال و روزی دارد؟ با سید رضا خضرایی، هنرمند کرمانی و دانشآموختۀ ادبیات انگلیسی از دانشگاه اصفهان در این باره به گفتوگو نشستیم. او که به گفتۀ خودش همواره در حاشیۀ زندگیاش خوشنویسی میکرده است، در ابتدا به کار گرافیک و تابلو سازی مشغول بوده و بهعنوان یک مجموعهدار، علاقۀ زیادی به جمعکردن آثار خوشنویسی داشته است. قرآنهای نفیس و خطوط نفیس گذشتگان و معاصرین را جمع کرده و در خلال خرید این آثار، به مجموعۀ آثار قَطاعی «میرزا مهدی شریف شیرازی» (از آخرین بازماندگان قَطاعی در ایران) برخورد و آن را خرید که مسیر ...
در حدود سال ۴۳۳ ه.ق با ورود قاورد بن چغریبیگ به ایالت کرمان، مقدمات تأسیس دولتی جدید با نام سلجوقیانِ کرمان - که با نام قاوردیان نیز شهرت یافته- فراهم گردید. این حکومتِ تازه تأسیس تا سال ۵۸۳ ه.ق یعنی نزدیک به یک سده و نیم و بهطور موروثی در میان فرزندان و نوادگان مَلک قاورد ادامه یافت. بیشک یکی از اصلیترین مسائل مورد توجّه حکام سلجوقی کرمان، تلاش در راستای رونق وضع اقتصادی و بهبود معیشتِ مردمان این دیار بود. از همین رو رسیدگی به امور تجاری ایالت مذکور از زمان نخستین حکّام سلجوقی کرمان، با دقت و وسواس ...
در جوامع ماقبل مدرن که فرهنگ شفاهی غالب است، طریق ارتباط و تداوم فرهنگهای باستانی، ارتباط مستقیم و رو در روی است. دانشکدهای نیست تا علوم و فنون را آموزش دهد و شاگرد در کارگاههای کوچک و صنایعدستی از استادش میآموزد. در معماری و موسیقی و پوشاک نیز وضع از همین قرار است.
باری درباره فرهنگ تعریفهای بسیار متعدد و متفاوتی است. استاد روانشاد مهرداد بهار، فرهنگ را آموختههای جوامع میداند که به دو قلمرو مادی و معنوی (نحوه تفکر و ادراک) تقسیم میشود. به عبارتی میراث فرهنگی ملموس و محسوس داریم مانند معماری و پوشاک و میراث معنوی داریم مانند ...
عصمت بخارایی گوید: "رنگ رخسار و در و گوش و خط و قد و خد و عارض و خال لبت ای سرو پری، روی سمن، پرشفق و کوکب و شام و سحر و طوبی گل زار بهشت است و هلال و طرف چشمه کوثر..."
این یک بخش کوتاه از یک سروده در قالب بحرطویل، سرودۀ عصمت بخارابی است. هم چنانکه در بخش سوم مقالۀ نقالی از بحرطویل بهعنوان یکی از قالبهای مورد کاربرد در نقالی یاد کردیم، در اینجا به شرحی کاملتر، به بحرطویل میپردازیم تا نمونهای دیگر از هنرهای فرهنگعامه را معرفی کرده باشیم. این قالب شعری عامیانه، به ...
«عشق» طعم متفاوتی دارد، از راه میرسد همهچیز را تغییر میدهد، دیگر هیچچیز مثل گذشته نیست، «عشق» نهتنها روح و روان عاشق را درگیر میکند که تغییراتی در جسم او به وجود میآورد، عاشق با دیدن معشوق جان میگیرد و با ندیدنش تب میکند و آزردهجان میشود.
اما «عشق» از جنبههای مختلفی مانند علم روانشناسی قابل بررسی و واکاوی است به همین علت با «کاظم نعمتاللهزادهماهانی» دکترای روانشناسی بالینی و عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی و نائب رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره استان کرمان به گفتوگو نشستیم تا او درباره چگونگی شکلگیری عشق، راه و روش عاشقی و تأثیر عشق ...
یه روز که معلم نِدُشتیم و زودترو تعطیل شدیم، هَمپا همکلاسیام میرفتیم به خونه که از جلو سینما شهر تماشا که اوموقا بِشِش میگفتن پارامونت* رد شدیم. چشممون که وَر پرده سینما افتاد دست و پا همهمون شُل شد، وَختی جلو دِرِش رسیدیم و بوی سالن سینما وَر دِماغِمون خورد دِگه هِشتامون نِتونستیم جِلو خودمونه بگیریم، بلیت اِستوندیم و رفتیم وِتو. هَمطو که هَنو حال و هوای فیلم تو سِرَم بود رفتم به خونه و دیدم دایی احمد و زنش مهمونمون هَستَن.
اَ - رو دَس پاچگی یه سلامی کِردم و به مادرم گفتم: پروینو خوارم اومِده به خونه یا نه؟ ...
هنگامی سخنان فردی دوپهلو، مشکوک و غیرعادی یا رفتار افراد خصمانه و توطئهآمیز به نظر برسد، گویند: «گمان کنم کاسهای زیر نیمکاسه باشد!» یعنی هرچند این افراد تلاش میکنند ظاهر امر را معمولی و پیش پا افتاده جلوه دهند ولی به نظر میرسد راز بزرگی در پشت این ظاهر معمولی مخفی کردهاند هرچند این زبانزد علاوه بر کرمان در سایر استانهای ایران بر سر زبانهاست و اختصاص به کرمان ندارد ولی به جهت پارادوکسی که در آن به کار رفته و اظهارنظرهای متفاوتی را سبب شده است. آن را بهعنوان یکی از مثلهای بحثبرانگیز مورد بررسی قرار میدهیم.
زندهیاد استاد باستانی ...
"پیشنهاد افشین بود.بعد از تو گفت. خواب نبود و خیال. آغاز نداشت و پایان. بود، فقط همین. خاطره بود. از روز گذشت، از شب و شهر و شعر. از همان اول مكّدر بود و تیرهتر شد. من خالی خاطره را آهنگ كردم و همایون خواند . و تا تو بشنوی، او رفت. اولین نیست و آخرین هم. فقط هست. تنها بشنو. مگذار كسی شریكت باشد. همین یکبار چیزی را برای خودت نگهدار. فقط همین یکبار. بهیقین چیزی كه تكرار نمیشود جای ماندنش را در تنهاییمان مییابد.
آنکه آمد و گفت روح بادم و رفت، به تو گفته بود: " امشب كنار ...
اگر میخواهید یک فیلم عاشقانه ببینید و در پایان هم از دیدن فیلم پشیمان نشوید به سراغ فیلم «من پیش از تو» بروید. فیلمی که قطعاً با کتابی به همین نام نوشته جوجو مویز شناخته شده است. کتابی پرفروش که مورد اقبال بسیاری از ایرانیها قرار گرفت.
ویل تراینر یک مرد ۳۵ سالۀ موفق و مجرد است که زندگی جالبتوجه و هیجانانگیزی برای خود ساخته است؛ اما او در یک روز بارانی با یک موتورسیکلت تصادف میکند و از ناحیه گردن فلج میشود بهطوری که باید تا پایان زندگیاش با صندلی چرخدار همراه باشد. از طرف دیگر با یک دختر ۲۵ ...
این روزها خیلی از عکسها برای انتشار در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی گرفته میشوند و به سرعت توسط عده بسیاری هم دیده میشوند و احتمالا نظری نیز برای آنها ثبت شود. اما برمیگردیم به حدود ۵۰ سال پیش و زمانی که خبری از این شبکههای مجازی نبوده است. زمانی که یک عکس نهایتا به آلبوم شخصی افراد راه مییافته و توسط افرادی معدود دیده میشده است. لایکی هم اگر بوده به صورت شفاهی به عکاس اعلام میشده و قاعدتا نظری هم در زیر عکس ثبت نمیشده است. اما اگر فرصتی برای دیدن این عکسها فراهم شود میبینیم که ذهنیت ...