https://srmshq.ir/8wulme
سرود بیتکرار عشق، همواره تکرار شده است. در سخن شیرین شاعران، در واژگان خیالانگیز نویسندگان، در رنگ نقاشان و آوای خنیاگران و... نگاتیو فیلمسازان! همه و همه از عشق گفتهاند. موضوعی بیپایان که همواره دستمایۀ کار هنرگران رشتههای گوناگون قرارگرفته و هر بار به شکلی نو، خود را به نمایش گذاشته است.
دوست داشتم در این مقدمه از برخی از بیشمار آثار سینمایی عاشقانۀ جهان یاد کنم. از «کازابلانکا» تا «دورافتاده»، از «یکشنبۀ غمانگیز» تا «او»، از «سرگیجه» و «برباد رفته» تا «Amour» از... . عاشقانههایی که هریک با دستآویز قرار دادن این موضوع، جاودانه شدهاند. اما ترجیح دادم در مقالهای جداگانه از عشق بنویسم. تنها از عشق و نه آثار مرتبط با آن. در آن نه از سینما گفتم و نه از سایر شاخههای هنری. طبیعی است. موضوع عشق است و چه سخنی شیرینتر از آن؟!
در این شماره از ماهنامۀ «سرمشق»، فیلمی متناسب با این موضوع محوری انتخاب و بررسی شده است. «هامون شیرازی» فیلم «در حال و هوای عشق» ساختۀ «وونگ کار وای» را از دیدگاه ساختارگرایانه مورد واکاوی و تحلیل قرار داده است. شیرازی، سالیان پیش، این مطلب را برای چاپ در نشریهای دیگر به من سپرده بود. اما شوربختانه امکان چاپ این مقاله و سایر مطالب آن نشریه، هرگز فراهم نشد و ماند تا به امروز... امید است از خواندن این مطلب لذت برده و بیاموزید.
در ماهی که گذشت، برخی رویدادهای مرتبط با سینما در کرمان رخ داد که به آنها اشاره میکنیم:
«شب هامون» عنوان نشستی بود که مهدی اسلامپناه، برای بررسی فیلم «هامون»، ساختۀ جاودانۀ داریوش مهرجویی در کتابسرای اردیبهشت ترتیب داده بود. کارشناسان این نشست، بیژن امامی فر، دکتر آرش شفیعی بافتی، هادی مهدوی و کورش تقیزاده، هریک جداگانه، به بررسی این فیلم و جایگاه آن در سینمای ایران و کارنامۀ مهرجویی پرداختند.
پخش، نقد و بررسی فیلمهای «گوزنها»، «دونده»، «بایسیکلران»، «عروس» و «دزد عروسکها»، «کشتی آنجلیکا» با حضور حمید عسکری (کارگردان و منتقد)، در برنامۀ هفتگی هر جمعۀ گراند سینما نیز از دیگر رویدادهای مرتبط با سینما در این شهر بود.
«شب آنسوی آتش» عنوان نشست دیگری بود که توسط کتابسرای اردیبهشت و با حضور حمید عسکری و مسعود اشجعی برگزار شد. این دو کارشناس، کوشیدند تا ارزشهای سینمای بومی کیانوش عیاری را با تکیه بر این فیلم یادآور شوند.
«جریانشناسی دوبلۀ فارسی»، عنوان نشست دیگری بود که کانون کتاب و داستان کرمان، در کافه کتاب کرمان برگزار کرد. در این نشست، امیر دلارام و وحید محمدخانی، در مورد این پدیدۀ رو به افول سخن گفتند.
«شب علی حاتمی»، عنوان نشست دیگری بود که باز توسط کتابسرای اردیبهشت در ۲۳ مردادماه، (زادروز زندهیاد علی حاتمی) برگزار شد. کارشناسان این نشست، علیرضا کلانتری و کورش تقیزاده بودند. در این شب، کوشش شد تا به شکلی محدود، به برخی ویژگیهای سینمای علی حاتمی پرداخته شود. احمد طالبینژاد نیز در پیام صوتی که به بهانۀ این نشست و به درخواست مهدی اسلامپناه ارسال کرده بود؛ به شائبههای تاریخی مطرح پیرامون آثار حاتمی پرداخت.
امید است که این دست برنامهها، با استقبال بیشتری روبهرو شوند.
https://srmshq.ir/ug3f5e
پیش از آغاز بررسی تفصیلی فیلم «در حال و هوای عشق»۱، لازم است نکاتی را بیان کنم؛ که این نکات حاوی چرایی انتخاب این فیلم و همچنین نحوۀ بررسی آن است.
«در حال و هوای عشق» یکی از مهمترین فیلمهای سال ۲۰۰۰ است که با طراحی دقیق و کمنظیرش چه در فیلمنامه و چه در کارگردانی، توانسته در میان آثار برجستۀ سالهای آغازین قرن بیست و یکم قرار گیرد. این طراحی دقیق چنان سنجیده و منظم است که هر تحلیلگری را به واکنش وامیدارد تا به بررسی تمام اجزای فیلم بپردازد.
در تحلیل پیشرو سعی شده با توجه به نظریۀ «ساختارگرایی»۲ در تحلیل فیلم، فیلم را بررسی کنم. هرچند در برخی از قسمتهای این بررسی کمی از «ساختارگرایی» عبور کردم تا بتوانم هر چه بهتر فیلم را واکاوی نمایم.
امیدوارم دلایلی که من بهواسطۀ آنها، تحلیل این اثر را شکل دادهام، بتواند ارتباط معین و درستی را با شما ایجاد کند و صرفاً به نظریات یا دلایل شخصی بدل نشود.
۱
فیلمنامه بهعنوان یکی از اجزاء مهم و کلیدی یک فیلم شناخته میشود، بهگونهای که شمایل هر اثر پیش از آنکه در ارتباط با سایر اجزاء بررسی شود، به رابطهاش با متن شناخته میشود. «در حال و هوای عشق» نیز از این ارتباط فارغ نیست و اتفاقاً چنان در جهتگیری و شکلدهی به دریافت مخاطب از فیلم، مؤثر است که حتی نمیتوان تفکیک متن و اجرا را در برخی از پلانها معین کرد.
«وونگ کار وای»۳ فیلم را به سه بخش متفاوت تقسیم میکند. (نمودار ۱) و در مدتزمانی کاملاً مشخص و با توجه به هدف معین خود، فیلم را گسترش میدهد. هدفی که چیزی فراتر از پرداختن به یک نرسیدن را در پیش میگیرد و سعی میکند از این ویژگی مهم اغلب آثار شاخص «رمانس»۴ در سینما، فاصله بگیرد و به واکاوی لایههای مختلف خردهپیرنگها، کاملاً متفاوت با آن چیزی است که در برخی از آثار شاخص مدرن این سالها (که زیرشاخهای از سینمای پستمدرن۵ با عنوان مدرنیستهای متأخر است) میشناسیم.
در شروع فیلم، زن (خانم چان) و بعدتر مرد (آقای چاو) برای اجارۀ خانهای، باهم برخورد میکنند. این برخورد در طول بخش آغازین فیلم گسترش پیدا میکند و از برخوردهای کوتاه در راه، راهپله، راهرو خانه و... به یک دوستی معمولی ختم میشود. امّا این دوستی معمولی بهواسطۀ نزدیکی حسی و ذهنی آن دو فراتر میرود و به ارتباطی متفاوتتر از قبل ختم میشود. این شیوۀ نوشتاری در پرداخت ارتباط مرد و زن به قراردادهای دیگری نیز وصل میشود که حذف برخی از رخدادها یکی از آنها است و بعدتر این قرارداد نویسنده-کارگردان با بیننده تا انتهای فیلم برقرار میگردد و تا جایی این ندیدنها با تک دیالوگها یا نشان دادن اشیاء پیش میرود که دیگر قطعهای جداناشدنی از شیوۀ سبکی نویسنده-کارگردان میشود.
...