ماهنامه فرهنگی، اجتماعی سرمشق
ماهنامه فرهنگی، اجتماعی
سال دهم :: شماره هفتاد و شش :: خرداد ۱۴۰۳
ماهنامه فرهنگی، اجتماعی سرمشق
[سرمشق]
تراژدی سقوط

ظهر یک‌شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعتی از ظهر گذشت، خبری روی سایت‌ها و فضای مجازی قرار می‌گیرد: «هلیکوپتر حامل آقای سید ابراهیم رئیسی ریاست‌جمهور و همراهان هنگام بازگشت از شمال استان آذربایجان شرقی دچار سانحه شده است»

بلافاصله خبرگزاری فارس خبر دیگری می‌گذارد:

«هلیکوپتر رئیس‌جمهور به دلیل مه‌آلود بودن هوای منطقه فرود آمده و همراهان از طریق زمینی راهی تبریز شده‌اند»، عکسی هم از آقای رئیسی در حال پیاده شدن از هلیکوپتر می‌گذارد (ظاهراً مربوط به یک سفر دیگر بوده است.)

خبر سقوط و یا ناپدید شدن بالگرد حامل رئیس‌جمهور در رأس اخبار تمام شبکه‌ها قرار می‌گیرد. عملیات جستجو آغاز می‌شود اما صعب‌العبور ...

روزنامه‌نگاری صلح؛ روزنامه‌نگاری مسئولیت‌پذیر

شبکه‌های تلویزیونی، پایگاه‌های خبری و خبرگزاری‌ها، کانال‌های رادیویی، صفحات مجازی و گفت‌وگوهای دورهمی را مرور می‌کنیم. فصل مشترک بیشتر آن‌ها انتشار اخبار خشونت، کشمکش، درگیری و جنگ است به‌ویژه برای ما که در غرب آسیا و خاورمیانه زندگی می‌کنیم جنگ و درگیری به امری روزمره تبدیل شده و گویا تصور این منطقه بدون کشمکش و درگیری محال است. حاکمان کشورهای مختلف هم معمولاً در حال خط و نشان کشیدن برای یکدیگر هستند. رسانه‌ها حتی اگر خود جزئی از کشمکش و دمیدن بر آن نباشند کار سختی برای صلح گفتن و نوشتن دارند. مراد نپرداختن رسانه‌ها به اخبار جنگ و ارزش ...

آرامش در حضور دیگران

نفس‌هایم به شماره افتاده بودند، مچ پای راستم بشدت درد می‌کرد و از شدت دویدن طولانی‌مدت تمام هیکلم خیس عرق شده بود، هر از گاهی در حین گریزم به پشت سر نگاه می‌کردم تا مطمئن شوم که کسی من را تعقیب نمی‌کند، سرانجام بعد از چند دقیقه که برایم همچون یک سال گذشت توانسته بودم از مهلکه فرار کنم، هرچند که این آسایش حتی برای یک لحظه هم دلگرمم نمی‌کرد، سرم پر از افکار شوم و متضاد بود، وحشت از آنچه که قرار بود بر سرم بیاید همچون زلزله‌ای مخوف هر چند ثانیه یک بار وجودم را به لرزه می‌انداخت، ...

[ادبیات]
ملال، آوار زمان و فاجعۀ ایدئولوژی

آنتون چخوف در داستان سرگذشت ملال‌انگیز، بر پایۀ یادداشت‌های پروفسور ۶۲ساله‌ای به نام نیکلا‌ی ستپانویچ، فروریختن جهان پرنام و نشان او را در هجوم ملالت به تصویر می‌کشد. او دانشمندی است که عمر خود را غرق در روزمرگی همگنان فرهیخته‌‌اش سپری کرده است و بر اساس معیارهای رایج از نام و اعتبار هیچ کم ندارد؛ نشان‌های افتخار روسی و خارجی‌اش به قدری زیاد است که وقتی آن‌ها را به سینه ‌می‌آویزد شبیه شمایل‌ها و دیوار تزیین‌شدۀ کلیسا می‌شود. هیچ دانشمند و شخص صاحب‌نامی نیست که با او آشنایی نداشته باشد. عضو همۀ دانشگاه‌های روسیه و همچنین سه ‌دانشگاه خارجی است. ...

برمی‌گردیم گل نسرین بچینیم

عمر دگر بباید، بعد از فراق ما را

کین عمر صرف‌کردیم اندر امیدواری

«سعدی»

برای اینکه بدانیم منظور از ادبیات صلح و آرامش و در واقع «ادبیات امید» چیست شاید مناسب باشد به دو تمثیل و روایت متناقض‌نما اشاره کنیم.

۱- سیزیف پادشاه اساطیری یونان و فرزند شاه آپولون به دلیل حیله‌گری‌ها و خلافکاری‌های مداومش مورد غضب و خشم خدایان قرار گرفت. خدایان برای مجازات سیزیف مقرر کردند تخته‌سنگی بزرگ بر دوش بگیرد و آن را به بالای تپه‌ای بلند و با شیب زیاد برساند. سیزیف هر بار که سنگ را با مشقت فراوان به نزدیکی‌های رآس تپه می‌رساند، سنگ رها شده و ...

کتابی با نام‌های گوناگون

سلام

چند روزی هست دوباره گرفتاری آلرژی (حساسیت) فصلی شده‌ام. گرفتاری‌ای که دوست قدیمی من است و تقریباً از دوران نوجوانی با آن درگیر بوده‌ام. کمتر کسی است که در نواحی پسته‌خیز این گرفتاری را نداشته باشد. شاید یکی از دلایل آن مصرف بی‌رویه و غیرمتعارف سم و کودهای شیمیایی است به‌طوری‌که پسته‌زارهای زیبای را به ریه‌های سمی طبیعت تبدیل کرده است. اتفاقاً این روزها نوبت واکسیناسیون دوم کرونا هم هست و چند روزی از موعد آن گذشته است. حقیقتاً می‌ترسم بروم واکسنم را بزنم و دلیل آن‌هم این است که با خودم فکر می‌کنم نکند این‌ علامت‌ها نشانۀ حساسیت فصلی ...

[سینما]
حاصل آدمی در این شورستان

آموختن از تجربه‌ها و نشستن در محضر گفته‌های معدود انسان‌های پر بار این دیار، وجه تمایز عمیقی با دیگران دارد. آموختن از صحبت‌ها و فرا گرفتنِ اطلاعات از آن‌‌ها، به حضور فیزیکی‌شان بستگی ندارد. در سیر زندگی آن‌قدر وجود خود را صرف فرهنگ، تاریخ و هنر این سرزمین کرده‌اند و آن‌قدر نوشته‌اند و نوشته‌اند که نمی‌توان زنده بودن کلمات‌شان را روی کاغذ نادیده گرفت. کتابی از آن‌ها را برمی‌داری، ورق می‌زنی و بعد از مدتی ناخواسته تحت تأثیر اطلاعاتی که به‌واسطۀ آن‌‌ها دریافت کرده‌ای، واژۀ «استاد» را پیش از اسم‌‌شان خواهی گذاشت. او استاد شده و تو شاگردی در محضر ...

هملت در تردید

همان‌گونه که نمایش «تله‌موش» در نمایش‌نامۀ «هملت» پادشاه را از واقعیت عملش آشفته می‌کند، نمایش‌نامۀ «هملت» با اقتباس از رویدادها و آثار گذشتۀ خود و واقعیت‌های تاریخی که شکسپیر از آن‌ها بهره برده است؛ انسان‌ها را از توانایی ریختن سَم درون گوش همنوعشان، از برادرکشی و آن‌چه از دروغ و جنایت قادر به انجام است آگاه می‌سازد که چگونه می‌تواند بر غم‌انگیزی پایان زندگی‌اش بیفزاید. اگر نخواهیم از واژۀ تنها اثر استفاده کنیم، باید بگوییم کم‌تر اثر ادبی مانند «هملت» را می‌توان نام برد که جملۀ معروف آن: «بودن یا نبودن مسئله این است» در خارج از مرزهای زبانی اثر ...

[موسیقی]
نقش موسیقی در مواجهه با جنگ و آشتی

جنگ و آشتی دو واژه به نظر متضاد هستند. گاهی به جای آشتی از واژه عربی صلح نیز استفاده می‌شود. جنگ و آشتی از بدو آفرینش همراه و هم‌دوش بوده‌اند و دائماً از یکی از آن‌ها به دیگری رسیده‌ایم. نگاه هنرمند به این دو موضوع به نظر روشن و مشخص است. لازمه هنرمند شدن داشتن روحی لطیف و احساساتی پاک است. تمامی آثار بی‌نظیر موسیقی نوعی شهود به حساب می‌آیند و در شهود همه چیز پاک و الهی است. هنرمند با کسی سر جنگ ندارد و به دنبال آشتی و وحدت است. به طور کلی کارکرد هنر وحدت‌آفرین است و ...

سمفونی نهم بتهوون: موسیقی یا آواز صلح و انسانیت؟

ای انسان‌ها گِردِ هم آیید، نغمه سرایید در برِ هم

با دست یگانگی بیفکنید دیوِ غم!

چه کسی پیش‌بینی می‌کرد شعری که در سال ۱۷۸۶ توسط شاعر و نمایشنامه‌نویس آلمانی؛ فریدریش شیلر در وصف برابری و تلاش برای صلح فارغ از هرگونه تفاوت در نژاد و پوست و خون سروده شد؛ ۷ سال بعد توسط لودویگِ ۲۳ ساله خوانده شود و چنان ذوقی را در او به وجود بیاورد که بخواهد پیام شیلر را در قلب تپنده موسیقی به زیباترین شاهکار تأثیرگذار تمام ادوار موسیقی تبدیل کند! آن هم زمانی که در اوج دوران محرومیت از شنیدن نغمه‌های پرندگانی بود که با ...

نادیا بولانژه

مدرس آهنگ‌سازان

نادیا بولانژه (۱۸۸۷ - ۱۹۷۹)، آهنگ‌ساز فرانسوی، تقریباً هفتاد سال به آموزش آهنگ‌سازی مشغول بود و عملکردی فوق‌العاده در این زمینه داشت. او در فاصلۀ دو دهۀ ۱۹۲۰ و ۱۹۵۰، تأثیری شگرف بر موسیقی امریکا گذاشت. بولانژه در خانواده‌ای اهل موسیقی بزرگ شده بود. پدر و پدربزرگش در کنسرواتوار پاریس تدریس می‌کردند و مادرش خواننده‌ای حرفه‌ای و نخستین معلم نادیا بود. بولانژه در کنسرواتوار پاریس آموزش نوازندگی ارگ و آهنگ‌سازی دید و پس از فارغ‌التحصیلی در سال ۱۹۰۸، در مسابقات جایزۀ بزرگ رم شرکت کرد و مقام دوم را به دست آورد. با وجود همۀ این موفقیت‌ها، بولانژه ندای ...

[تئاتر]
تئاتر و گفتمان صلح‌سازی

صلح را نمی‌توان از بالا تحمیل کرد. نظم صلح‌آمیز پایدار تنها در صورتی امکان‌پذیر است که در زندگی روزمره یک جامعه گنجانده شود؛ بنابراین، آنچه مورد نیاز است، رویکردهای سیاسی است که چیزی بیش از تحمیل مجموعه‌ای از حقوق و ساختارهای سیاسی از پیش تعیین‌شده، مانند انتخابات و نهادهای دموکراتیک باشد. از آنجایی که چنین ویژگی‌هایی مهم هستند، تنها در صورتی می‌توانند کار کنند که در سطح مردمی مشروعیت داشته باشند. برای اینکه صلح‌ سازی پایدار باشد، باید در سطوح مختلف عمل کند و نه‌تنها نظر و حمایت نخبگان در قدرت، بلکه حمایت کل اجتماع را به دست آورد.

می‌خواهم به ...

آموزه‌های فمینیستی و تئاتر

نابرابری جنسیتی به‌شدت تحت تأثیر شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی یک کشور است. ممکن است این‌گونه به نظر نرسد، اما واقعیت این است که در بسیاری از امکان‌های جامعه ما شاهد طرد خاموش زنان هستیم و این امری بسیار نگران کننده است. اگر به جغرافیاهای دیگر نگاه کنیم درمی‌یابیم که علیرغم برخی پیشرفت‌های قابل‌توجه در کاهش نابرابری بین زنان و مردان، به قول پیر بوردیو تسلط مردان همچنان به‌عنوان یک «امر دشوار» باقی مانده است. امروزه زنان مشارکت فزاینده‌ای در زندگی اقتصادی و سیاسی دارند و جایگاه برابر خود را از نظر نهادی و قانونی به رسمیت شناخته‌اند. با این ...

تمرین صلح بر صحنه برای کودکان و نوجوانان

صلح به چه معناست؟ آیا در تعریف آن می‌توان به عبارت ساده و قابل‌فهم «صلح یعنی؛ جنگ و درگیری ایجاد نکنیم»، اکتفا کرد؟ آیا «صلح»، به معنای «جنگ نکردن» است؟ آیا اساساً «صلح» و «جنگ نکردن» دو واژه‌ای هستند که می‌توانند در دو معنای متضاد و روبروی یکدیگر قرار بگیرند؟ در نگاه اول همه این گزاره‌ها درست و قابل قبول هستند و نمی‌توان در آن‌ها تشکیک کرد، اما می‌توان در آن‌ها عمیق‌تر شد. صلح و جنگ نکردن، هرچند بی‌ربط به یکدیگر نیستند، اما دقیقاً هم یکی نیستند. جایی که صلح برقرار است، خبری از جنگ و درگیری نیست، اما لزوماً ...

[هنرهای تجسمی]
بستر رویکردهای هنری بر طبیعت

از کودکی دغدغۀ‌ محیط‌زیستی دارد و سال‌هاست که در همین حوزه کار می‌کند؛ «یادم می‌آید وقتی خیلی بچه بودم چراغ علاءالدین بود و نفت، در زمان جنگ و قحطی نفت همیشه فکر می‌کردم اگر تمام شود چی؟ و جایگزینش چی؟ اولین سؤال و دغدغه‌ام این بود که باعث شد این راه را ادامه بدهم؛ و اولین کتابی که در نه سالگی خودم با پول‌توجیبی‌ام خریدم کتابی با عنوان‌«سرگذشت نفت» بود.»

سال‌ها در حوزۀ مهندسی صنایع در شرکت‌ها و کارخانه‌های مختلف کار کرد، باوجودی که به صنعت علاقه داشت ولی دیدن تأثیرات زیست‌محیطی صنایع صنعتی آزارش می‌داد؛ در همان صنعت از ...

این آشغال نیست

«مریم زندی» از عکاسان مطرح و شناخته شده ایران است که سال‌ها عکاسی کرده و هنوز هم پرشور و حرارت عکاسی می‌کند و مثل جوانی تازه‌کار شور عکاسی دارد؛ او که مجموعه‌های متنوعی در حوزه‌های مختلف کارکرده می‌گوید: «عکاسِ مستندِ اجتماعی است و با همان نگاه خودش که دنبال زیبایی است همۀ مجموعه‌هایش را پیش برده است، او را بیشتر با مجموعۀ پرتره‌هایش از مشاهیر ایران که در کتاب «چهره‌ها» منتشر شده و عکس‌های «انقلاب» می‌شناسند و این‌ها معروف‌ترین مجموعه‌هایش است اما مجموعه‌هایی مانند «ترکمن و صحرا» و مجموعۀ عکس «گل و طبیعت ایران»، «چهره‌های معماران ایران»، «آبی با خط ...

شهرداری باید دغدغه‌مند اصلی باشد

«مریم‌السادات مهدویان» فوق‌لیسانس نقاشی از دانشگاه یزد دارد، حدود ۶ سال است که در زمینۀ آموزش کودکان فعالیت می‌کند و چند سالی است با همسرش «نوید معین‌زاده» آموزشگاه هنرهای تجسمی «صبا» را راه‌اندازی کرده‌اند، آموزشگاهی که در واقع مجموعه‌ای تلفیقی از هنر و محیط‌زیست می‌باشد.

شاید بهتر باشد برای شروع گفت‌و‌گو کمی در مورد فعالیت‌های‌تان در حوزۀ محیط‌زیست بگویید.

چندین سال پیش در موسسۀ مهرگان که فعالیت‌هایشان سمت‌وسوی مسائل زیست‌محیطی دارد کار کردیم ولی صادقانه بخواهم بگویم از زمانی که مادر شدم این دغدغه برایم چندین برابر شد واقعاً از وضعیت محیط اطراف‌مان ترسیدم و فکر کردم اگر فرزندانم بخواهند در آینده ...

[تاریخ]
پیشینۀ اولین مدارس و آموزش نوین در کرمان

با سیری در پیشینۀ مدارس کلاسیک ایران، به دوره قاجاریه می‌رسیم و در این ارتباط می‌توان از دبیرستان ادب اصفهان نام برده که توسط یک کشیش به نام دکتر رابرت بروس انگلیسی در حدود سال ۱۲۴۰ ش/ ۱۸۶۱ م. در محله جلفای اصفهان بنیان نهاده و افتتاح شده است و یا از دوران سلطنت محمدشاه قاجار نام برده شده که دومین مدرسه را کشیشی آمریکایی به‌نام پرکینز در ارومیه در سال ۱۲۵۴ ش/ ۱۸۷۵ م. ساخت که در آن افزون‌ بر برخی دانش‌های جدید، قالی‌بافی و آهنگری نیز به کودکان تعلیم داده می‌شد و همچنین از کشیشی فرانسوی به نام ...

[جامعه ]
در انتظارِ بهبود

شاید زندگی همین باشد...تلاش و تقلای بسیار برای رسیدن به هدفی و ناگهان رفتن باقی گذاشتن همه آنچه که به‌عنوان دستاورد و ذهنیت یاد و خاطره به‌جا می‌ماند. گاهی هم کسی طرز تفکر مشخصی را به‌جا می‌گذارد که سال‌های سال محل بحث و مبنا و مرجع قرار می‌گیرد...اتفاقی که برای رئیس‌جمهور سابق کشورمان افتاد از آن رویدادهایی بود که ناگهانی بودنش به‌نوعی همه را دچار شوک کرد. اگرچه مدت‌ها پیش کلیپی به‌عنوان دوربین مخفی واکنش مردم را نسبت به خبر درگذشت رئیس‌جمهور در سانحه سقوط بالگرد نشان داده بود اما در همان زمان هم کسی به‌عنوان یک واقعیت احتمالی به ...

پایداری در برابر سیاست

این نوشته تحلیلی بر چیدمان جدید قدرت در ایران است. در مقاله پیشین که با نام ققنونس‌های راستین منتشر گردید، گفته شد که شکاف بین ملت و حاکمیت محرز و مسلم است و عمق خطرناک این گسست غیر قبال انکار می‌نماید. همچنین با ترتیبات استدلالی به ملت انذار داده شد که روی از هرچه و هر که خارج از مرزهای این کشور است برگردانند و با دلایل استنتاجی نشان داده شد که هرگز کسی به کمک آن‌ها نخواهد آمد و همین‌طور با براهین استقرایی گفته شد که امید خود را به اصلاح امور معطوف کنند و با حجج قیاسی بیان ...

جنگِ بیرون و درون

مى‌خواهم در مورد استرس برایتان بنویسم و فواید و مضرات آن. البته كه از لفظ فواید شاید تعجب كنید، اما درست است، كمى استرس براى بدن ما و البته خانواده و جامعه ما خوب است.

استرس همان هیجانی است كه در مقابل یك وضعیت استرس‌زا بر ما غالب می‌شود، مثلاً می‌ترسیم، ضربان قلبمان بالا می‌رود، گاهى کلاً كُپ می‌کنیم و یک‌جورهایی مسخ می‌شویم، گاهى اما واكنش شدیدتر و البته براى بسیارى از سیستم‌های بدن خطرناک‌تر نشان می‌دهیم، مثال آن یك نوع نارسایى قلبى می‌باشد كه بیشتر در خانم‌های میان‌سال بعد از شنیدن یك خبر بد، ایجاد می‌شود و اسم ژاپنى دارد ...

[مبل راحتی]
مهجور دوست‌داشتنی

«همیشه می‌دونستم روزی می رسه که باید همه چی را بگذارم و برم. دورِ خونه جوری راه می‌روم انگار یک کشتی متروکه است. چند شب پیش خواب دیدم تو داری با قطار می‌ری، ترن درازی بود و پنجره‌هاش پرده داشت. دنبالش دویدم، اما خیلی دیر شده بود.»

آسا هشل با صورت برافروخته گفت: «من هم خواب تو را دیدم. ما باهم بودیم، تنهای تنها، توی یک جزیره، کنار یک چشمه؛ روی علف‌ها دراز کشیده بودیم و تو داشتی برای من کتاب می‌خوندی.»

«همیشه در رویای جزیره‌ها بودم، حتی وقتی دختر کوچکی بودم.»

آسا هشل چیزی را که قبلاً به آن فکر کرده بود، ...

آقای علومی! دلمان برایت تنگ خواهد شد

من با محمدعلی علومی عکس مشترکی ندارم. حداقل اینکه یادم نمی‌آید؛ یعنی هر وقت او را در دفتر سرمشق دیده‌ام نشسته‌ام و گوش داده‌ام که با آن لهجۀ قشنگش چه می‌گوید. شنیدن حرف‌های یک آدم پُر خیلی مهم است. مثلاً دایره دانسته‌ها و لغاتت را بیشتر می‌کند و فردا در جایی همان حرف‌ها را تکرار می‌کنی و احتمالاً بگویند که من هم آدم پری هستم!...

حالا که او رفته است و دیگر در بین ما نیست به این فکر می‌کنم که وقتی آدم‌ها می‌میرند این‌همه کلمه و جوشش فکر و شعر و داستان که هنوز در ذهنشان بوده به ناگهان کجا ...

دیدار بلوچ

«نمی‌دانم شما در پیکره آرام و زمخت و خاموش یک نخل دقیق شده‌اید؟ نخلی بر گستره بیکران و پرآفتاب کویر؟ هر بلوچ یک نخل است و روح هر بلوچ یک بیابان پرآفتاب»

محمود دولت‌آبادی در کتاب دیدار بلوچ، با تشبیه زیبای بلوچ به نخل، این واژه پرمعنا را تعریف می‌کند. هنگامی که از ویژگی‌های نخل می‌گوید به‌خوبی می‌توان بلوچی را با دستاری سفید بر دوش، نشسته در آفتاب سوزان، خاموش و پرغرور و در عین حال قانع تصور کرد. قانع به‌اندازه‌ای که می‌تواند با نون و پیاز سر کند؛ اما سؤال اینجاست که آیا این قناعت را فقط برای حفظ غرورش ...