ماهنامه فرهنگی، اجتماعی سرمشق
ماهنامه فرهنگی، اجتماعی
سال پنجم :: شماره چهل و ششم :: دی ۱۳۹۸
ماهنامه فرهنگی، اجتماعی سرمشق
[سرمشق]
کرمان و قاسم سلیمانی

این روزها به مناسبت سالگرد شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی در مورد ابعاد شخصیتی و سوابق و خدمات ایشان مطالب زیادی در رسانه‌های گوناگون منتشر شده است. در این یادداشت کوتاه بر آن هستم که در موضوع «کرمان و قاسم سلیمانی» نکاتی را ذکر کنم.

پیوند کرمان و قاسم سلیمانی دارای ابعاد گسترده و وسیع است ولی دو بعد مورد توجه این یادداشت است:

اول اینکه بنا به برداشت و قول استاد مسلم تاریخ کرمان مرحوم باستانی پاریزی، کرمان در طول تاریخ چند هزار ساله خود فاقد «لشکر» به‌عنوان یک نیروی دفاعی و امنیتی بوده است. مرحوم باستانی معتقد بوده ریشه این ...

کی آدم می‌باشد؟!

در سال پنجم دبیرستان شاگرد درس ادبیّات استاد زین‌العابدین مؤتمن بودم. آقای مؤتمن بهترین معلّم دوران تحصیل و اوّلین راهنمای من در کار مطالعه و تحقیق بود. از آن معلّم کم‌نظیر به اندازۀ حضور در یک دورۀ کامل ادبیّات فارسی دانشگاهی درس گرفتم. شرح شاگردی و پندها و درس‌هایی که از او آموختم مفصّل و طولانی است و آن را در بخشی دیگر از این نوشته‌ها خواهید خواند.

یک مشق شبِ متفاوت!

این بخش را به یاد استاد «منوچهر آدمیّت» و خاطره‌ای که از او در ذهنم مانده است، می‌نویسم. زنده‌یاد منوچهر آدمیّت در سال تحصیلی ۵۰ - ۵۱ که در کلاس ...

مهاجرت؛ رویای مشـترک دانش‌آموزان و دانشجویان

«آقا ما می‌خواهیم برویم، برویم اونور، استاد، ما می‌خواهیم برویم، چند جا اپلای کردیم.» این‌ها را معمولاً معلم‌های دبیرستان و استادان دانشگاه از زبان دانش‌آموزان و دانشجویان می‌شنوند. مهاجرت همواره وجود داشته است اما اینکه مهاجرت کردن از نوجوانی در ذهن برخی دانش‌آموزان شکل می‌گیرد و در دوره جوانی بر تعداد علاقه‌مندان به مهاجرت از کشور افزوده می‌شود جای تأمل دارد. در اینجا با مهاجرتی از قبیل اجبار به ترک وطن در شرایط بحران و جنگ سخن نمی‌گوییم از مهاجرت به‌عنوان یک آرزو در ذهن برخی نوجوانان و یک رویا و برنامه در ذهن برخی جوان‌ها سخن می‌گوییم که فراوانی ...

[ادبیات]
منتقدِ حوزۀ ادبیاتِ ژانر نداریم!

صهبا رهنما

گفت‌وگو

با این‌که تا کنون طی مدّتی قریب به ۱۰ سال، به‌جز چند عنوان رمان اجتماعی که در فضایی رئال می‌گذرد، سه جلد رمان برای گروه نوجوانان، و یک مجموعه داستانک، اغلب آثاری که از او منتشر شده را ژانر رمان‌های گمانه‌زن (علمی - تخیّلی) و در ردۀ سنّی بزرگسالان در برمی‌گیرد، اما او، خود را منحصراً نویسندۀ این ژانر نمی‌داند و می‌گوید بسیار ناراحت می‌شود از اینکه کسی بخواهد برای او در مقام نویسنده تعیین‌تکلیف کند و او را محدود به نوشتن در ژانری خاص کند. وقتی که با او برای انجام این گفت‌وگو تماس گرفتم و به مناسبتِ ...

رابطۀ مستقیم با آفتاب و فراموشی

کتاب «غروبدار» با محوریّت یک بیماری به نام «سندروم غروب» نوشته شده است. سندروم غروب یکی از شاخه‌های آلزایمر است که در افراد بالای شصت‌وپنج سال بروز می‌کند. یک‌جور فراموشی و تاریکی مطلق ذهن است که با غروب آفتاب شروع می‌شود.

چه نثری دارد این کتاب. انگار نویسنده نُت‌های یک موسیقی را گذاشته تا مخاطب‌اش آن را بخواند. مخاطب اگر نُت‌خوانی را بلد نباشد، ادامه دادن برایش سخت است، ولی اگر کمی آمادگی داشته باشد، هم می‌خواند و هم لذّت می‌برد. برای من شروع این رمان مثل شروع آهنگ Gloomy Sunday بود.

نُت‌هایی را می‌خواندم که تا چند سطر دیگر مرا وارد ...

راز کرشمۀ موجود در نقد و بلاغت ادبی

شاید آن‌وقتی که غزل خاقانی را می‌خواندیم که می‌گفت: نوک مژگان چنان زدی بر دل، که سر نیش در جگر بشکست، حواس‌مان نبود که معشوق شعر فارسی، علاوه بر زیبایی بی‌حدّی که دارد، سفّاک و قاتل هم هست و چشم و مژّه‌های بلند او آن‌قدر قدرت دارد که بتواند این‌طور موجب خون و خون‌ریزیِ شاعر علوّمرتبه‌ای چون خاقانی شود؛ امّا مصیبت اصلی از آنجا آغاز می‌شود که بدانیم پشتِ‌صحنۀ این عرصۀ لفّاظی‌های شاعرانۀ خاقانی، یک «اهل نظری» بوده‌ است که نه‌تنها به خاقانی، بلکه به تمام شاعران دیگر توصیه می‌کرده است که در شعر عاشقانه، هرچه مژّۀ یار تیزتر و ...

[سینما]
اپیک، روایت زندگی خدا گونه‌ها

اپیک چیست؟

برای درک یک اصطلاح، قدم اول این است که در لغت‌نامه و دایرۀ‌المعارف مرتبط، به دنبال معنای اصلی آن واژه بگردیم. ما در اینجا به دنبال معنای «اپیک» در سینما هستیم، اما با کمی جست‌و‌جو ریشۀ اصلی این واژه را در ادبیات پیدا می‌کنیم. اپیک در زبان انگلیسی از واژۀ لاتین «epicus» می‌آید و این واژه هم خود، از یونان باستان و برگرفته از «epikos» است؛ که به‌عنوان صفت برای اشعاری بلند _که روایتگر زندگی انسان‌هایی خدا گونه و فوق بشری بودند_ استفاده می‌شد.

در ادبیات، اصطلاح اپیک به روایاتی طولانی در قالب شعر نسبت داده می‌شود که این روایات ...

حماسـۀ ملی و دینی

واژه حماسه، چه در معنای اسمی و چه در کاربرد صفتی آن، ریشه در ادبیات کهن دارد و در فرهنگ‌های لغت به معنای مشترک دلاوری و شجاعت است و در تعریف و بسط واژۀ آن نیز می‌توان چنین گفت: «آثار منظوم و منثور حماسی، از رخداد‌های پهلوانی و اعمال دلاوری و مردانگی قهرمانان و پهلوانان یک ملت یا یک آئین و کیش گزارش و توصیف می‌شود.» (رزمجو حسین ۱۳۸۱ - ۲۴) که البته این تعاریف در خود ادبیات، با تأکید بر پیشینۀ فرهنگ شفاهی است و مطالعات عرصۀ ادبیات حماسی نشان می‌دهد که حماسه به مانند گونه‌های دیگر ادبی در ...

ردای فردوسی بر تن بیضـایی

نوشتن در مورد کتاب «دیباچۀ نوین شاهنامه» دشوار است. ولی به خاطر قولی که به دوست عزیز و گران‌قدرم داده‌ام، راهی جز به اتمام رساندن این پروژۀ سنگین ندارم. کتاب «دیباچۀ نوین شاهنامه» فیلم‌نامه‌ای است به قلم استاد «بهرام بیضایی»، که زندگینامۀ فردوسی بزرگ در آن نمایش داده می‌شود. فردوسی در این فیلم‌نامه تبدیل به پهلوانی حماسی می‌شود که از زبان پارسی دفاع می‌کند و برای آن به جنگ برمی‌خیزد. داستان فیلم از زمانی آغاز می‌شود که عده‌ای کمی می‌خواهند مردی بی‌نام‌ونشان را به خاک بسپارند. مکان شهر توس، شهر زادگاه فردوسی است. دو مرد پلید و گجستک صفت _که ...

[موسیقی]
جولانِ آفرینش

آذرماه امسال، نتایج نخستین جشنوارۀ سراسری «دف، نوای وحدت» مهاباد اعلام شد و مقام نخست بخش گروه‌نوازی (کوبه‌ای) آن به‌صورت مشترک نصیب گروه دف‌نوازی «آفرینش» کرمان و گروه «هم‌نوازان» سنندج شد. به بهانۀ کسب این موفقیت، با «صالح شیخ‌بهایی» آهنگ‌ساز و سرپرست گروه دف‌نوازی «آفرینش»، مدرس سازهای کوبه‌ای و نوازندۀ تار و تنبور، گفت‌وگویی داشتم و از سابقۀ گروه آفرینش و اهداف و برنامه‌هایی که برای این گروه دارد، همچنین در مورد فضای موسیقی کرمان، وضعیت آموزش موسیقی، کیفیت سالن‌های اجرای موسیقی و صدابرداری کنسرت‌ها در کرمان و بیش از آن پرسیدم.

کمی از خودتان بگویید؛ چند سال‌تان است؟ تحصیلات‌تان در ...

موسیقی تیموریان

به‌طور کلی تاریخ موسیقی دوران تیموریان در بخش‌های شرقی ایران را، با توجه به شرایط سیاسی اجتماعی دوران مذکور (اسعدی ۱۳۷۸-۱۳۷۹: ۶-۱۵)، می‌توان در سه مرحلۀ اصلی مورد بررسی قرار داد: (۱) دوران انتقال، (۲) دوران تکوین، (۳) دوران شکوفایی. در دورۀ نخست، دوران تیمور، بخشی از میراث موسیقایی «مکتب منتظمیه» و دربار آلجلایر به سمرقند انتقال می‌یابد. در دورۀ دوم، دوران شاهرخ، هنجارهای موسیقایی دوران تیموریان به‌عنوان شاخۀ فارسی‌زبان مکتب منتظمیه به تدریج شکل گرفته و در هرات تثبیت می‌شود. در دورۀ سوم، دوران سلطان حسین بایقرا، علم و هنر موسیقی در قالب «سبک هرات» به اوج شکوفایی خود ...

چهار سـوار زیر یک پرچم

یکی از مورد بحث‌ترین مسائل مرتبط با موسیقی متال - چه در میان مخاطبان و چه در میان منتقدین امر - چارچوب‌ها و تقسیم‌بندی‌های گیج‌کننده، در قالب زیرشاخه‌ها و یا سبک‌های مختلف می‌باشد. به وجود آمدن زیرشاخه‌هایی با پسوند «متال» تا بدان حد زیاد شده و رواج یافته که عملاً، این پدیده جنبۀ کاربردی و کارشناسی خود را از دست داده و مبدل به بازی‌ای صرفاً کلامی شده است.

اما به‌راستی این سؤال مطرح می‌شود که آیا این تقسیم‌بندی‌ها، تضمین‌کنندۀ شباهتی عمیق میان دو یا چند هنرمند یا گروه موسیقی - که در یک زیرشاخۀ سبکی گنجانده می‌شوند - است؟

اگر به ...

[تئاتر]
دولت موظف است از تئاتر حمایت کند

بگذارید در پاسخ به این پرسش که برگزاری جشنواره چه تاثیری در روند فعالیت‌های تئاتری و کیفیت تئاتر دارد، با چند نکتۀ پراکنده آغاز کنم.

این خاطره را چندین جا گفته‌ام که روزگاری که بحث تئاتر خصوصی در کشور و به‌ویژه در کرمان پیش آمد، ما سینه‌چاکان تئاتر خصوصی که نادان به دامی که در آن گرفتار بودیم درفش آن را در همۀ گفت‌وگوها مصاحبه‌ها و مجلات می‌گرداندیم، استاد گرامی‌تر از جانم جناب دکتر آقا عباسی در جمعی تئاتری فرمودند تئاتر خصوصی لازم است ولی دولت حق ندارد مسئولیت خود را به‌عنوان متولی فرهنگ در کشور فراموش کند. دولت موظف است ...

جشـنواره کورسوی امید تئاتری‌ها

جشنواره استانی هر ساله با تلاش مدیران عرصه فرهنگ و هنر استان برگزار می‌شود. دغدغه‌مندی این عزیزان قابل‌ستایش است و جای دارد از این بزرگواران تشکر ویژه کرد، علی‌الخصوص در این ایام که به‌راحتی می‌توانست چراغ تئاتر خاموش شود، تلاش نمودند که هنر تئاتر را زنده نگاه دارند و شرکت گروه‌های اجرایی به‌منظور تکمیل این حرکت نیز قابل ستایش و تقدیر است. من خود در حد توان و امکان در بطن این ماجرا بودم. در اینکه این عزیزان سعی در حمایت و روشن نگه داشتن چراغ این محفل دارند بر کسی پوشیده نیست؛ اما نتیجه برگزاری این جشنواره و جشنواره‌های ...

جشنواره، بستر آموزش و کشف استعدادهای تازه

به‌عنوان یک هنرمند حضور در جشنواره چقدر برای شما مهم است؟

حضور جشنواره برای من امری لازم است، ولی کافی نیست. فکر می‌کنم یک هنرمند باید مسیر شخصی خودش را بسازد. باید با انتخاب‌هایش، تجربه‌های قبل و تجربه‌های تازه‌ای که به دست می‌آورد و دانش جدیدی که کسب می‌کند، مسیر شخصی‌اش را شکل دهد؛ اما در کنار آن حضور در جشنواره‌ها را نیز نباید نادیده گرفت و به‌طور مطلق گفت جشنواره نباید وجود داشته باشد. من به این صفر و صد بودن مطلق باور ندارم. فکر می‌کنم هر پدیده‌ای می تواند محاسنی داشته باشد و معایبی و بهتر است در مورد ...

[هنرهای تجسمی]
دلتنگیِ خودخواسته

مهاجرت برای من همیشه در لیست مواردی همچون پیری، مرگ و جنگ بود. مفهموم و اتفاقی ناراحت کننده که برای دیگران رخ می‌دهد و هرگز قرار نیست من و نزدیکانم تجربه‌اش کنیم؛ اما گذر عمر باعث می‌شود همه این مفاهیم را لمس کنیم و تلخی‌هایشان را بچشیم.

به طور کلی، مهاجرت همیشه یکی از دغدغه‌های انسان بوده است. بعضی به دلایل شخصی، بعضی به اجبار به نقطه‌ای دیگر کوچ می‌کنند. در این میان هنرمندان قشری از جامعه هستند که می‌توانند تأثیرات گرفته‌شده و احساسات خود را با بیانی متفاوت در اختیار دیگران قرار دهند و یکی از موضوع‌های همیشگی برای هنرمندان ...

گذر از خلوت درون

مهاجرت در معنی، دور شدن است یا رفتن از نقطه‌ای به نقطۀ دیگر.

هجرت یکی از زیباترین توانایی‌های انسان است؛ دور شدن و برنگشتن. این فقط ویژگی انسان است که تصمیم بگیرد برود و دور شود و وقتی برنگشت این رفتن معنی هجرت به خود می‌گیرد.

هجرت از کارهایی هست که در سنت خدا هم به آن تأکید شده. خدا برای زیباتر شدن زندگی از بنده‌اش می‌خواهد که هجرت کند، اما سؤال این است که این رفتن و دور شدن چطور باید انجام شود و چرا انسان نباید به جایی که از آن هجرت کرده برگردد؟

یا سؤال دیگر این‌که اصلاً چرا انسان ...

اتوپیای نژند و بازنمایی مهاجرت

مسئلۀ مهاجرت که قدمتی به‌اندازۀ طول عمر بشر دارد در سال‌های مختلف مورد توجه هنرمندان و ادبا بوده است. آنجا که هجرت خودخواسته صورت پذیرد در بستری ایده‌آل، تصویری شکیل و آرمانی از خود ارائه می‌دهد و می‌تواند تأثیرگذار و تاریخ‌ساز باشد، همچون برهه‌ای از تاریخ هنر که با جنگ جهانی دوم و مهاجرت هنرمندان از اروپا به امریکا رقم خورد و سبب ایجاد شاهراه تاریخ هنر گردید. در آن زمان هنرمندان با به همراه داشتن حافظۀ فرهنگی سرزمین مادری پا به بستر جدید با مختصاتی نوین گذاشتند و از ادغام این دو ساحت فرهنگی، هویت و تاریخ هنر امروز ...

[تاریخ]
آوردگاه آلمان و انگلیس در جنگ جهانی اول

در دو قرن اخیر، تعداد قابل توجهی محقق از کشورهای مختلف جهان به منظور مطالعات علمی به ایران سفر کرده‌اند و بعضی از آن‌ها به علت علاقه به مناطق خشک و فراگرم کویر لوت را انتخاب کرده‌اند. ازجمله این محققان غیر ایرانی می‌توان به دکتر آلفونس گابریل، پروفسور سون هدین، پروفسور مونو و... اشاره نمود. حاصل مطالعات آن‌ها، منابع ارزشمندی است که تا کنون منتشر شده است؛ اما علاوه بر این محققین، تعداد زیادی جاسوسان کارکشته که بیشتر آن‌ها عناصر نظامی بوده‌اند، تحت پوشش‌های مختلف جهت جمع‌آوری اطلاعات جغرافیایی، تاریخی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، نظامی در ایران جولان داده‌اند از این ...

[فرهنگ]
سنت موسـیقی و موسیقی سنتی (بخش چهارم)

صدای نالۀ عارف به گوش هرکه رسید

چو دف به سر زد و چون چنگ در خروش آمد

در مقاله‌های شماره پیش در چگونگی سنت موسیقی و روند موسیقی سنتی ایران، مطالبی نوشتیم و در آخرین بخش از این سخن، گفتیم که عارف قزوینی حدود بیست‌وپنج سال در کار تصنیف‌سازی‌هایی بود که شعر و آهنگ همۀ آن‌ها را خود او ساخته بود و او نخستین پیشگام برگزاری کنسرت در ایران بود. ولی نکتۀ مهم در مورد شعر و آهنگ و کنسرت‌های عارف، عامه‌پسند بودن و حکمرانی بر دل و جان توده‌های عامه بود و نفوذ فرهنگی و دگرگونی اندیشه و نگاهی که ...

هنو سوار خر نشده لنگ می‌جرونه

هنو سوار خر نشده، لنگ می‌جرونه (هنوز بر خر سوار نشده، پاهای خود را تکان می‌دهد(

همانطور که می‌دانید؛ در گذشته که هنوز خودرو و دوچرخه و موتورسیکلت اختراع نشده بود، مردم برای مسافرت‌های کوتاه یا طولانی بر روی زمین از گاو، خر، اسب، شتر، قاطر و گاومیش استفاده می‌کردند. نیاکان ما پس از اهلی کردن چهارپایان و ستوران، از آن‌ها برای مسافرت، حمل بار بین مزرعه و خانه و بین شهرها، روستاها و کشورها استفاده می‌کردند. این قبیل چهارپایان در فرآیند اهلی شدن، آموخته بودند تا ضربه‌ای بر ران یا پهلوهای آن‌ها وارد نیامده، حرکت نکنند و لذا فردی که ...

[جامعه ]
یک ایران خارج از ایران

چندی پیش در یک دورهمی مجازی با تعدادی از دوستان قدیمی و همکلاسی‌های دانشگاهی صحبت به مهاجرت و مزایا و معایب آن رسید. جالب این بود که همه کسانی که از خارج از کشور در این بحث شرکت داشتند متفق‌القول بودند که اگر شرایط بهتری برای کار و زندگی بی‌دغدغه در ایران وجود داشت هرگز به فکر مهاجرت دائم از کشور نمی‌افتادند و اگر رفتنی هم بود برای برگشت هم برنامه‌ای ریخته می‌شد؛ اما چه شده است که این‌گونه تبدیل به یک کشور مهاجر فرست عمده در دنیا شده‌ایم که از نخبه و تحصیل‌کرده و هنرمند و ورزشکار تا افرادی ...

مرگِ خود در چشم عزیزانت

هرگاه مشکلات اقتصادی، محدودیت‌ها و ناامیدی از آیندۀ مبهم بر ما فشار می‌آورد، به راهی برای رفتن، کَندن از این شرایط و رها شدن فکر می‌کنیم. یکی از نخستین راه‌ها برای رهایی از بن‌بست‌های مکرر زندگی، مهاجرت است که بسته به شرایط زندگی و روحیۀ افراد، می‌تواند راهی به سوی آینده‌ای روشن باشد یا تبدیل به بن‌بست دیگری در زندگی آن‌ها شود. برخلاف باور جوانان امروزی که از مهاجرت برای خود رؤیا ساخته‌اند، مهاجرت یک موفقیت محسوب نمی‌شود و تنها یک شروع تازه است؛ شاید تجربه‌ای متفاوت و تصمیم بزرگی برای تغییر سبک زندگی است. نمی‌توان گفت مهاجرت یک نسخۀ ...

مهاجرت پروسه‌ای پیچیده است

کرمانی‌ها نیز این روزها بیش از همیشه با تبلیغاتی مواجه می‌شوند که علاقمندان به مهاجرت را به مشاوره و مراجعه به متخصصان حوزه مهاجرت فرامی‌خواند. این موضوع نشان می‌دهد که هم استقبال از مهاجرت به کشورهای دیگر حتی در میان کرمانی‌ها همچنان بالاست و هم کسانی که قصد مهاجرت دارند پی برده‌اند که مسیر قانونی بهتر می‌تواند آن‌ها را به مقصد مورد نظرشان برساند. پیرامون این موضوع گفت‌وگویی داشتیم با شیما برنا وکیل پایه‌یک دادگستری که در حوزه مهاجرت نیز فعالیت داشته است.

به نظر شما دلیل استقبال زیاد ایرانی‌ها از مهاجرت به کشورهای دیگر چیست و چرا همیشه کسب و ...

[جُنگ]
آنژیو

«ها بعله، اینم از دردا دل ما، حالا دلتون واشد؟»

این‌ها را اشرف خانم می‌گفت و بعد هم امان نداد که احوال‌پرسی بتول خانم تمام شود. چهل سالی می‌شود که اشرف خانم و بتول خانم همسایه‌اند. زندگی این دو، شباهت عجیبی به هم دارد. هر دو شوهران‌شان را از دست داده‌اند. بچه‌هایشان را عروس و داماد کرده‌اند. بیشتر وقت‌شان به نگهداری نوه‌ها و نتیجه‌ها می‌گذرد و اگر فرصتی پیدا کنند سری هم به یکدیگر می‌زنند. ملاقات‌هایشان اما همیشه توی کوچه است. درست جلوی خانه‌ فخری خانم. کسی که میانه خوبی هم با او ندارند. نه اشرف خانم و نه بتول خانم. ...

نون خونـگی

پِسِرو عمه طاهره دو سه سالی بود که یه رِفیقویی تو ماهون پیدا کِرده بود، ماهی مَم یه بار یا دو بار می‌رَف از رِفیقوش لبنیات مِحلّی و نون خونگی وَر خودِشون مِستوند. مامَم یه پار وَختا یه چیزویی بِشِش سِفارش می‌دادیم، اونم مِستوند و وَشِمون میاورد. البتّه مامَم پیش خودمون نِمی‌گذشتیم و هرباری دَه، بیس تِمِنی بِشِش می‌دادیم که لااقَلَن کِراش بِشِه. خداییشم ارزش دُش، یه نونایی ازاوجو می اُورد عِینهو دُمبه گوسفند، آدم هَوَس می‌کِرد یه نونی خالی خالی بِخوره. یه مَسکه‌هایی مَم می‌اُورد مِثل اشک چِشم. هَمطو نِگا که وَشِشون می‌کِردی وِ آب می‌شد. خلاصه مامَم دِگِه ...

شبِ شـعر

سالای آخر دبیرستان وَر خودمون برو بیایی پیدا کرده بودیم، هم مُبصرِ کلاس بودیم و هم مسئول انجمن هنری دبیرستان. بنده خدا آی بمون (بمان) علی هادوی (حالو چرا علی بمون؟! خودشون می‌گفتن مادرشون هر چی بچه می‌زاییدن می‌رفتن به رحمت خدا، وَر همی خاطر اسمِ ایشونِ گذوشتن علی بمون که وَشِشون بمونن و ایشونم رو پدر و مادرشونه زمین نزدن و خدا رو شکر زنده موندن) معلّم کارای فوق برنامه مونَم حسابی به مَ پر و بال می‌دادن و تحویلمون می‌گرفتن و می‌گفتن: حمیدو، تا می‌تونی شبِ شعر رابنداز، تئاتر و نمایشگاه خط و نقاشی و روزنامه دیواری اینارِ ...

[نقد]
جدال جمع و فرد در ادبیات کرمان

اشاره- بی‌مقدمه بگویم: دوستان «سرمشق» صلاح دیده بودند در کنار دعوت از منصور علیمرادی، نویسنده شیرین‌قلمی که با «تاریک‌ماه» حضور خودش را در ادبیات داستانی ماندگار کرد، از نگارنده این سطور هم دعوت کنند تا در دفتر این نشریه کنار هم بنشینیم و درباره ادبیات کرمان فی‌البداهه گپ بزنیم، که چنین هم شد و درباره جدال فرد و جمع، عوامل بازدارنده در مسیر جریان‌سازی‌های ادبی، یا به تعبیری دیگر بررسی موانع توسعه ادبی در کرمان، بحثی مفصل و اساسی درگرفت.

این گفت‌و‌گو را فؤاد توحیدی راهبری و مدیریت کرد، فؤاد اگرچه بیشتر به‌عنوان موزیسین و پژوهشگر موسیقی نواحی کرمان معروف است، ...