شاعر
https://srmshq.ir/k6eafd
چندی پیش با کتابهای شعری روبرو شدم به اسم «آنتنهای بیهوا» و «پایتخت پارهوقت» که خود را مخاطب آنها یافتم. برخوردش با جهان مرا به تجربهای دیگرگونه برد و شاید این تجربه برای خود شاعر نیز دیگرگونه. به هر رو شاعرش «ساروسان» بود. از آنجا که همه در پی فهم جهانیم، پرسیدم به چه معناست و تفسیری فرستاد بلندبالا به قرار زیر ...
همه نامی در شناسنامه دارند، بعضی بیرون از آن. من نامی در شناس نامه دارد نامی بیرون از آن. نام ِ در شناس نامه را پدر بگذاشت وُ بگذارد آن نام ِ دیگر را خود ِ نام. نامیده به نامـی (ام) از درون برآمده از خود زده بیرون... نام ِ در شناسنامه را بگذارید وُ نام بیرون از آنـم را بنامید، بنامیدم، من آن ام؛ آن نام ام، این ام: ســارۆ سان!
(ســارۆ سان نامی کُردی ست [اسم ترکیبی] خود ساخته شده از اسم «ســارۆ» به اضافه پسوند «سان»)
«ســارۆ» نام ِ پرندهای است در هندوستان؛ بهعلاوه و در همین حال نامی کُردی است بهصورت فلان وُ فلان وُ فلان وَ بهمان و همه اینها نام وُ نشان یکی باشد وُ هیچکدام!
و نه هیچکدام!
«سان» هم در زبان کوردی و هم در زبان فارسی معانی مطفاوتی! دارد. یکی از معانی آن [سان!] در زبان ِ کوردی، جای و مکان است (همان ستان) یعنی جای فراوانی چیزی، مثل ِ [کورسان، کوردسان]: «کوردستان» (محل اجماع کُردها)! پس ســارۆ سان در این معنی، یعنی جای (جایگاه ِ) ســارۆ (ســارۆ ها)، جا [جایی]، جاهایی که ســارۆ در آن مینشیند، محل ِ انباشت ِ او.
و امّا یکی از معانی «سان» در زبان فارسی همان «به سان» (بـسان) است به معنی «مانند»؛ پس «ســارۆ سان» در این معنی یعنی بسان ِ ســارۆ (شبیه ســارۆ) و اگر ســارۆ من ام که فکر میکنم هستام پس «ســارۆ سان» که بسان ســارۆ ست یعنی کسی مثل خودش [خودم!] و نه هیچکس!
«ســارۆ سان» یک نام است [اسم ِ خاصّ]؛ نامی یک کلمهای که میتواند به یک آن دوپاره شده، بدل شود به دو نام: سار وَ سان یا همان سار وُ سان- مثل رومئو وُ ژولیت یا آنیما وَ آنیموس – سار: اسمی دخترانه [و] سان: نامی مردانه یا بالعکس: سار؛ پسر باشد وُ سان [Sun] مادر، یکی معشوق وُ دیگری معشوقه، یکی آفتاب باشد وُ دیگری در سایه، یکی موطن وُ آن دیگر مقیم ِ خانه!
بدینسان این نام، این نامیده، نامیدن به دو نام است؛ همین وُ همان! (همین وَ همان یا هیچکدام)؟
و امّا؛ این نام، این نامیده نهتنها دو نام که چند، چندین نام است چندین نامیدن است یا چند وُ چون ِ نامیدن است در چند وجه وُ با چند بخش وُ چندین حرف که لفظ ِ آن را میشود در زبانهای دیگر هم تقطیع کرد ازجمله به زبان مردم انگلیسیزبان: Saroson
Saro son (ســارۆ بهاضافهی سان) بخش اول: ســارۆ (Saro)؛ بخش دیگر: son (سان)
Son [اِس اُ اِن] در زبان انگلیسی یعنی فرزند، پسر، فرزند ِ پسر؛ و من که پسر ِ پدرم نام خود خواندهام «ســارۆ» ست و اگر son [اِس اُ اِن] همان پسر است در زبان انگلیسی پس “Saroson” در این زبان یعنی «پسر ِ ســارۆ» و اگر ســارۆ، من ام پس «ســارۆ سان» که همان پسر ِ ســارۆ ست به تعبیری میشود پدر ِ خودش.
[من باید خود را به دنیا میآورد تا دوباره زاده شود از نو و خود پدر خود میشدم؛ هم پدر وُ هم پسر بودمی برای هم وُ هر دو؛ یعنی معماری هویّت ِ این نام (که من ام) حرف به ح رف باید از رگ و ریشه بنا نهاده میشد نه از برای... بلکه برای]
و چون زبان، مادر است به جای پدر بهتر است بگوییم مادر! بهتر آن است.
...
با این اوصاف و احوالی که شرح آن رفت؛ روزی روزگاری گذارتان اگر افتاد به جایی و در آن جا اگر کتابی، کتابچهای دیدید که نام ســارۆ سان بر پیشانیاش داشت و این نام (این نامیده) امضایش را پای آن گذاشت، راحت از کنارش نگذرید وَ نگذرید.
بگذریم!