خشــونت با هـویت آنلاین
عباس تقی‌زاده

روزنامه‌نگار، دکترای علوم ارتباطات

هویت‌های چندگانه و تفاوت بین هویت آفلاین و آنلاین، بروز بی‌اخلاقی و خشونت مجازی را تشدید می‌کند

***

خشونت به صور مختلف در زندگی روزمره ما وجود دارد. از زمان رواج شبکه‌های اجتماعی، بروز خشونت در این فضا به دلایلی همچون گمنامی و مخفی ماندن هویت، به‌خصوص از نوع خشونت کلامی گسترش یافته است. گرچه نباید این دو فضا را مستقل از هم دانست اما به هر حال با ورود ما به شبکه‌های اجتماعی، آسیب‌های اجتماعی نوپدید نیز ظهور یافته است و یکی از این آسیب‌ها خشونت در فضای مجازی است که هم جنبه‌های خصوصی و شخصی و هم ابعاد اجتماعی و عمومی دارد. در بخش اجتماعی و عمومی آن می‌توان به سرریز کردن خشم مردم در نظر دادن زیر پست‌های شخصیت‌های سیاسی در مواقع بحرانی اشاره کرد. یا به پدیده بهار عربی یا بیداری اسلامی در کشورهایی مانند تونس، لیبی، مصر و... پرداخت. در چنین مواردی بده و بستان‌هایی که بین فضای مجازی و واقعی صورت می‌گیرد کنش‌ها را از فضای مجازی به میدان اجتماعی می‌کشاند و یا از میدان واقعی با بازنشر تصاویر و خشونت‌ها موج‌های تازه‌ای شکل می‌گیرد و خشم عمومی افزایش می‌یابد گرچه خشونت گاهی کنش و گاهی واکنش است.

خشونت کلامی در شبکه‌های اجتماعی وجود دارد و اصطلاحاتی مانند اوباش اینترنتی (ترول) و پیام‌های آتشین در فرهنگ ما وارد شده است. ترول‌ها به کسانی گفته می‌شود که با رفتار مخرب در فضایی مجازی، دنبال جلب نظر کاربران، ایجاد تشنج و بیان مطالب محرک و توهین‌آمیز هستند. البته این شیوه در گفت‌وگوهای خودمانی و گروه‌هایی که شناخت افراد از هم بیشتر است و هویت‌ها تا حدود زیادی شناخته شده هست کمتر است اما در این فضاها نیز با ناراحت شدن یک عضو هم ممکن است گفت‌وگوها و مباحث، جنبه خشونت به خود بگیرد که گاه به خارج شدن برخی اعضای گروه یا سلب عضویت فرد پرخاشگر و حتی حذف گروه منجر می‌شود. در گروه‌های خانوادگی نیز خشونت‌های کلامی و حرف‌های نیشدار هم منجر به دعواهای خانوادگی و قهر کردن‌ها نیز می‌گردد و این پدیده در گروه‌های شغلی نیز رخ می‌دهد.

هویت‌های چندگانه و تفاوت بین هویت آفلاین و آنلاین، بروز بی‌اخلاقی و خشونت مجازی را تشدید می‌کند. در فرهنگ ما نیز به خاطر رودربایستی‌ها، معمولاً نظرات مثبت را رودررو و نظرات منفی و انتقادی را پشت سر هم بیان می‌کنیم و فضای مجازی به‌نوعی می‌تواند نقش پشت سر دیگری حرف زدن را هم ایفا کند؛ اما اسکرین‌شات گرفتن‌ها و فرستادن پیام‌ها توسط دیگرانی که در این فضا حضور دارند برای مخاطب مورد نظر، مرزهای پیدا و پنهان را برملا می‌سازد و خشونت جنبه‌های تازه‌ای به خود می‌گیرد.

بخشی از خشونت‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی شاهدیم به شناخت ناکافی ما از این فضا برمی‌گردد. به عبارتی مرزهای خصوصی و عمومی در این فضا بسیار محو و درهم تنیده است و در بسیاری از موارد نمی‌توان مرز این دو را تشخیص داد یا اینکه یک امر خصوصی شاید در ابتدا در این فضا خصوصی بماند اما به‌سرعت، عمومی می‌شود. لذا نمی‌توان با شیوه‌های معمول به انتشار محتوا و ارتباط با دیگران در این فضا دست زد. برای مثال شوخی با یک نفر در جمع دو و سه نفره در فضای واقعی تبعات چندانی ندارد و طرف مقابل چندان از کوره در نمی‌رود اما در این فضا به‌محض انتشار هر متن و تصویر و پیدا کردن جنبه عمومی و دیده شدن‌های متوالی که قابل کنترل هم نیست زمینه ناراحتی و خشم دیگران به سرعت فراهم می‌شود. حتی اگر یک شوخی ساده با زمینه قومیتی یا جنسی انجام شود می‌تواند به چالشی ملی و حتی بین‌المللی و امنیتی تبدیل شود. البته قصد ندارم نگاه منفی به شبکه‌های اجتماعی داشته باشم اما در کنار جنبه‌های مثبت، باید به نکات منفی هم توجه کرد و دقیق‌تر اینکه باید نگاه انتقادی داشت.

باید بپذیریم که فناوری‌های نوین ارتباطی جزئی جدانشدنی از زندگی ما هستند و این موضوع پس از شیوع کرونا ملموس‌تر است. پس مهارت‌های زیستن با این فضا و در این فضا ضروری است. هرچه در فضای مجازی، اخلاقی‌تر، کنشگر و فعالانه‌تر باشیم آسیب کمتری می‌بینیم و زیست سالم‌تر و ایمن‌تری در هر دو فضا تجربه خواهیم کرد.

همچنین خشونت با موضوعاتی مانند کاهش اعتماد و سرمایه اجتماعی و ناامیدی و یاس ارتباط دارد و به همین دلیل شاهد هستیم حتی در زیر پست‌ها و مطالب مدیران که محتوای متن، مثبت هم هست آثاری از خشونت ظهور می‌کند و با ادبیاتی تند و زننده گاه به همه چیز و همه کس حمله می‌شود. این نکته را باید مدنظر داشت افرادی که به دلیل پرهزینه بودن و شناخته شدن در فضای واقعی، نمی‌توانند نظرات واقعی خود را بیان کنند در شبکه‌های اجتماعی فعال‌تر ظاهر می‌شوند و بی‌محاباتر و با ادبیات تندتری به اظهارنظر دست می‌زنند. ضمناً در این فضا افراد زودتر به مرحله بروز خشم می‌رسند و خشم‌شان را گسترده‌تر منتشر می‌کنند و همین عامل باعث جذب دیگران و تشدید خشم در فضای مجازی نیز می‌شود. گاهی دیده می‌شود فردی که دارای صفحه و اکانت با مشخصات واقعی هم هست خشم خود را از مسائل مختلف نه به‌طور مستقیم که ضمنی و در لفافه بیان می‌کند و اینجاست که توئیت یک شخصیت سیاسی یا فعال اجتماعی با رمزگشایی، به خبر، تبدیل شده و مبنای تحلیل قرار می‌گیرد. یا شاهد هستیم شهروندان و ساکنان یک منطقه وقتی نسبت به مناطق دیگر احساس تبعیض دارند به شکلی منسجم‌تر و یک‌صداتر در فضای مجازی این تبعیض را در قالب خشونت کلامی منتشر می‌کنند. بررسی استوری‌ها، نظرات و پست‌ها این موضوع را نشان می‌دهد که رگه‌هایی از خشم در آن‌ها قابل مشاهده است.

موضوع دیگری که باید به آن اشاره کرد اینکه قلدری و خشونت در فضای مجازی، نوعی قدرت‌طلبی و نشان دادن قلمرو نیز هست این پدیده در نوجوانان و جوانان و در سلبریتی‌ها و حتی سیاسیون دیده می‌شود. اگر مشخصاً گذری به توئیتر و تا حدودی اینستاگرام داشته باشیم با جملات و عکس‌العمل‌های خشمگین برخی شخصیت‌ها مواجه می‌شویم که هر جمله و توئیت، شبیه گلوله‌ای به سمت طرف مقابل یا مخالفان، شلیک شده است.

طرف، هرچه حاضرجواب تر و با ارجاعات بینامتنی بهتری، توئیت بزند خشمش را در ظاهر فرونهاده اما بر زهر کلام می‌افزاید زهری که شبیه فحش و الفاظ رکیک نیست و نوعی خشم نوپدید است. این شیوه در سده‌های قبل هم بوده اما آن زمان دیگر عمومی و مجازی نبوده است و جارچی‌ها و مریدان مجازی و ربات‌ها نیز حضور نداشتند که توئیت‌های خشمگینامه را ریتوئیت و لایک کنند. به هر حال در این فضا هم همان کارکرد خواندن‌ها را داریم حتی به شکل گروهی.

در سنین پایین‌تر مانند نوجوانان، آسیب این رویه بسیار بیشتر است و گاه این قلدری‌ها به دنیای واقعی کشیده می‌شود. نمونه دیگر بروز خشونت در شبکه‌های اجتماعی، رفتن برخی افراد به حریم شخصی فرد در این شبکه‌ها و کشاندن خشونت به فضای خصوصی در شبکه‌های اجتماعی است که به نظر آسیب‌پذیری زنان از این نوع بی‌اخلاقی‌ها بیشتر است و احساس ناامنی بیشتری در این فضا می‌کنند. اینکه ترجیح می‌دهند عکس فرزندشان را یا عکس مشترک با همسرشان را به‌عنوان عکس پروفایل انتخاب کنند نوعی سپر قرار دادن در برابر بی‌اخلاقی‌ها و خشونت‌های مجازی نیز هست.

طبق نظریه‌هایی مانند «یادگیری اجتماعی» و «کاشت» رفتارهای خشونت‌آمیز در فضای مجازی نیز توسط دیگران تقلید می‌شوند. لذا برای اخلاقی‌تر شدن فضای مجازی و زیست ایمن‌تر باید این میدان را خالی نکرد و برای اخلاقی‌تر شدن آن کوشید. ضمن آنکه شناخت ریشه‌های بروز و گسترش خشونت در فضای مجازی را نیز باید به‌درستی جست و راه‌های منطقی و واقع‌گرایانه برای حل آن‌ها ارائه کرد. دلایل زیادی برای رواج خشونت در فضای مجازی وجود دارد اما کم شدن گفت‌وگو و کم‌توانی در گفت‌وگو در سطوح فردی و اجتماعی یکی از این ریشه‌هاست.