یک نگاه سرسری به دو جشنواره سراسری

سید فؤاد توحیدی
سید فؤاد توحیدی

استان کرمان از بیست و یکم تیرماه تا بیست و سوم شاهد برگزاری دو جشنواره موسیقی اقوام بود. جشنواره منطقه‌ای موسیقی نواحی کشور در شهر کرمان و جشنواره موسیقی اقوام سراسر استان کرمان در شهر بافت. متأسفانه از سال گذشته با بدعهدی مسئولان وزارت ارشاد و خصوصاً شخص وزیر ارشاد ساختار جشنواره موسیقی نواحی کشور تغییر کرد و این رویداد از خاستگاه خود کرمان دور افتاد. کرمانی که چهارده دوره درخشان در برگزاری این جشنواره داشت. سال گذشته در اوج التهابات به صورت چراغ خاموش در استان گلستان برگزار شد و امسال هم در پنج منطقه کشور به کار خود ادامه داد. دبیر تخصصی این رویداد جناب محمدعلی مرآتی بود. کرمان میزبان منطقه پنج بود و گروه‌هایی از استان‌های خراسان جنوبی و رضوی، سیستان و بلوچستان، هرمزگان و یزد در شهر کرمان به اجرای برنامه پرداختند. همان‌گونه که پیش‌بینی می‌شد استقبال کرمانیان از موسیقی اقوام ایرانی از سایر مناطق پرشورتر بود. به طوری که سالن برگزاری که یکی از بزرگ‌ترین و استانداردترین سالن‌های موسیقی کشور است گنجایش علاقمندان را نداشت و خیلی‌ها موفق به دیدن برنامه‌ها نشدند.

این جشنواره با نشست‌های پژوهشی آغاز شد و نخستین جلسه پژوهشی به سخنرانی من در موضوع جستاری در روایت‌های موسیقایی استان کرمان اختصاص یافت. جلسه را با بررسی خود واژه روایت آغاز کردم و اینکه از انسان‌ها تنها روایت است که بر جای می‌ماند. نقوش روی دیوار غارها روایت غارنشین‌ها از شکار و زندگی است. هنر روایت هنرمند است در قالب اثر هنری. حتی دستاوردهای علمی روایت‌های علمی دانشمندان است که ما از آن‌ها بهره می‌بریم. تاریخچه روایت به معنای داستان، تاریخچه طولانی در ایران دارد و از دوران مادها تا به امروز مستند است. گوسان‌ها، هنیاگران (خنیاگران)، رامشگران، بخشی‌ها و آشیک‌ها (عاشیق‌ها) راویانی هستند که روایت را با موسیقی هم دوش کرده‌اند تا تأثیرگذاری آن بیش از پیش شود. این هنر گران‌قدر هنوز که هنوز است در بین اقوام ایران رایج است. بعد از این پیشگفتار به سراغ روایت‌های موسیقایی استان کرمان رفتم و آن‌ها را در چند دسته تقسیم‌بندی کردم. منظومه‌ها با موضوعات مختلف حماسی، عاشقانه، طنز، سوگ و... که تعدادی از آن‌ها ریشه بومی دارند و منظومه سراها کرمانی بوده‌اند و تعدادی از سایر نواحی فرهنگی به کرمان آمده‌اند. علاوه بر منظومه‌ها، ترانه‌هایی برای افراد محلی ساخته شده و با موسیقی همراه شده‌اند. حتی ترانه‌هایی برای موجودات دیگر و حتی اشیاء. در این جلسه از تمام این روایت‌ها نمونه‌هایی پخش کردم. این نشست پژوهشی بیش از دو ساعت زمان بُرد ولی خوشبختانه مخاطب را خسته نکرد و تمام شرکت‌کنندگان تا انتها با من همراه بودند که همین‌جا از آن‌ها سپاسگزاری می‌کنم. علاوه بر این نشست پژوهشی انتخاب گروه‌های کرمانی هم به من سپرده شده بود که سعی کردم گروه‌هایی را برای این جشنواره انتخاب کنم که تا به حال به این جشنواره نیامده باشند. البته به دلیل بعضی از مسائل انتخاب گروه‌های جنوب استان به مدیرکل ارشاد جنوب سپرده شد تا جوابگوی اعتراضات همیشگی نباشم. به گفته مخاطبان گروه‌های کرمانی شرکت کننده در جشنواره همگی با کیفیت و عالی بودند. بعد از نشست مجبور شدم سریعاً عازم شهر بافت شوم تا به عنوان دبیر تخصصی در عصر همان روز افتتاحیه جشنواره موسیقی نواحی استان را در این شهر شاهد باشم. در این جشنواره هم طبق روال دو دوره گذشته از دعوت افرادی که در دوره‌های دیگر حضور داشته‌اند خودداری کردم تا هر سال افراد جدید مجال هنرنمایی در این رویداد را داشته باشند.

گروه‌های امسال از شهرستان‌های کرمان، شهربابک، سیرجان، بم، بافت، ارزوئیه، بردسیر، رابر، قلعه‌گنج و ریگان انتخاب شده بودند. علاوه بر این گروه‌ها در بخش جنبی جشنواره گروه‌هایی از بلوچستان، خراسان و هرمزگان هم به اجرای برنامه پرداختند.

استقبال مردم از این جشنواره حیرت‌آور بود و در سه روز بیش از ده هزار نفر از این رویداد موسیقایی بهره بردند.

یا حق

آن‌چه خوبان همه دارند تو یک‌جا داری...

مسعود نکویی
مسعود نکویی

آهنگ‌ساز، رهبر ارکستر و کر، پژوهشگر و نویسنده

(فرم، ساختار، جمله‌بندی، تقارن)

دیدین بعضی وقت‌ها آهنگ‌های کرال انگار از وسط شروع میشن؟ بی‌مقدمه بدون پایان و فقط یه بخش وسطی دارن که هی تکرار میشه ولی یه آهنگ‌هایی همه چیز دارن: فرم، ساختار، تقارن، جمله‌بندی، شروع، پایان، اوج، فرود، کُدا و...

آهنگ‌هایی که خیلی کوتاهن مثل این هستن که به یه مهمونی دعوت بشی و یهویی وسط غذات سفره رو جمع کنن، خب نمی‌تونی اعتراض کنی چون مهمونی بودی و دعوت شدی اما صاحبخونه به جای تو تصمیم گرفته که سیر شدی... یا اینکه قرار بوده چند قدمی با دوستت توی پارک راه بری اما می‌بینی از پارک رفتید بیرون و نصف شهر رو پیاده‌روی کردین و دیگه توانی برات نمونده و اینقدر حرف تکراری شنیدی که دلت می‌خواد تاکسی بگیری بری خونه و از دستش راحت شی. بعضی آهنگ‌ها که شروع میشه از شروعش معلومه که فکر پشتش بوده و مثل بذر نت‌ها وسط آهنگ ریخته نشده برای هر نت و سکوت برنامه داشته، تناسبش جذابش کرده. لبخند شیرین و قدم زدن موزونش دل آدمو میبره، وقتی با اون چشمای زیبا با گوشه چشم بهت نگاه می‌کنه ناگهان دلت هُرّی می‌ریزه. با طنازی دلبرانه تو رو به دنبال خودش می‌کشونه و گاهی بلند و گاهی آروم باهات خوش و بش می‌کنه و مهربانانه با تو خدافظی می‌کنه اما دوباره روشو سمت تو برمی‌گردونه و با دلتنگی دوباره خداحافظی می‌کنه و با نظم و آراستگی تو رو تنها می‌ذاره تا دوباره دلت براش تنگ بشه و بخوای صداشو بشنوی.

خواننده احساساتی:

وقتی برای اولین بار آهنگ لالایی رو شنیدم هیچی از معنیش رو متوجه نشدم ولی اینقدر ملودی این آهنگ دوست‌داشتنی بود که دلم می‌خواست بارها و بارها بشنومش. بعد از شنیدن قطعه حالا منتظر این بودم که داستان زندگی مادر توی لالایی رو بشنوم. وقتی که معنی شعر رو متوجه شدم بیشتر تونستم با قطعه ارتباط برقرار کنم و اون رو درک کنم. خیلی احساساتی شدم ملودی و کلام این کار خیلی زیبا کنار هم قرار گرفته بودند. تا چند روز ذهنم درگیر این آهنگ بود ولی بعدها این آهنگ بسیار زیبا رو برای برادرم که کوچک بود می‌خوندم و اون هم لذت می‌برد.

بعضی وقت‌ها با آهنگ‌هایی مواجه می‌شیم که ملودی خیلی زیبایی دارن و ما رو جذب خودشون می‌کنن ولی متن و معنی درستی ندارن. یا حتی قطعه‌هایی رو می‌شنویم که متن بسیار زیبایی دارن ولی هرگز نتونستن ملودی‌ای رو برای اون بسازن که بتونه خیلی خیلی بهتر منظور شاعر رو به شنونده‌ها برسونه. این لالایی دوست‌داشتنی شروع بسیار زیبا اوج‌های دوست‌داشتنی و پایان قشنگی داره و همین که هر کلمه‌اش پندی رو بازگو می کنه و احساس اون مادر و فرزند رو میگه بسیار جذابش کرده.

یادگیری:

هر چی از انواع باس یاد گرفتی اینجا بنویس...

نگاهی به موسیقی و درمان در دوران باستان

شهاب جعفری
شهاب جعفری

مدرس موسیقی و پژوهشگر هنر

از ابتدای تاریخ، بشر از موسیقی برای شفا استفاده نموده است. در فرهنگ ابتدایی آفریقا و قبایل قدیمی آن «شامان (طبیب جادوگر) رهبر موسیقی، طبیب و روحانی قبیله بود. شامان از موسیقی در ارتباط با معجزه و مراسم مذهبی برای خروج امراض از کالبد بیماران استفاده می‌کرد. قبایل سرخپوست آمریکا نیز آوازهای مخصوصی داشتند که مردان طبیب از آن‌ها برای شفای بیماران استفاده می‌کردند.

(اپل ۱۹۷۲) در همه جای دنیا در آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی، آفریقا و آسیا ریتم طبل‌ها مهم‌ترین نقش را برای مراسم شفابخش جادوگران و درمانگران بازی می‌کرد (هامل، ۱۹۷۶، ۱۹۷۹).

شامان‌ها به‌وسیلۀ علائم مخصوص طبل‌ها با خدایان تماس می‌گرفتند و بین زمینی‌ها و آن‌هایی که در آسمان‌ها بودند و موجوداتی که در قسمت زیرین زمین قرار داشتند، رابطه برقرار می‌کردند. شامان به‌وسیلۀ مراسم و تشریفاتی توأم با ریتم طبل‌ها، زنگ‌ها، حرکات و مراسم مخصوص در رقص و خواندن سرود به هوشیاری و خودآگاهی جادویی می‌رسید. (هامل ۱۹۷۹،۱۹۷۶) جذبه و فلسفه حاصل از تغییر خودآگاهی، موجب شفا و رفع ناراحتی و بحران می‌شد (كوخ ۱۹۸۵). موزیک‌شناسان و انسان‌شناسان دریافتند که هنوز در فرهنگ‌های بدوی، موسیقی همراه با مراسم شفابخش مورد استفاده قرار می‌گیرد (نتل ۱۹۵۶). در شواهد موجود در تورات می‌توان مشاهده کرد که موسیقی قسمت عمده‌ای از زندگی عبریان را تشکیل می‌داده است. وقتی که خداوند از مردم عبری خواست رویدادهای مخصوص را به خاطر بسپارند به موسی (ع) دستور داد که به مردم آوازی بیاموزد که به منزلۀ یادبودی از رویدادهای مهم آنان باشد. (تورات؛ سفر تثنیه باب ۳۱ آیه ۱۹). در مراسم مذهبی عبریان موسیقی جایگاه خاصی داشت.

تشکیلات معابد آن‌ها شامل ۲۲۸ موزیسین تمام‌وقت بود که شغل آنان پیشگویی و کمک به مردم در رسیدن به خدا بود. منع قدرت و شفای آن‌ها با موسیقی ارتباط داشته (تورات، کتاب اول تواریخ ایام، باب ۲۵، آیه ۱ تا ۸).

عبریان همچنین معتقد بودند موسیقی می‌تواند نتایج آرام‌بخشی در زندگی روزمره مردم داشته باشد. وقتی روحی شیطانی وجود (ساول شاه) را آزار داد، خادمین او مأموران را به دنبال مردی به نام داوود فرستادند که در نواختن چنگ ماهر بود تا ساول را آرام و شاداب کند و داوود او را با نواختن چنگ صحت داد.

در فرهنگ باستانی مصر و بین‌النهرین موسیقی و شفا با معبد و مراسم مذهبی گره خورده بود. زنگوله‌ها و راتلزها در موسیقی تشریفاتی مذهبی برای تسخیر روح شیطانی به کار برده می‌شد (اپل ۱۹۷۲). مصریان معتقد بودند که موسیقی در حکم طاس و طلسم و نشانه‌ای از صداهای موجودات دیگر است که هر نت آن نیروی جانبی برای احضار ارواح خدایان است (باکسبرگر ۱۹۶۲). چینی‌های قدیم و تمدن‌های هند و نیز موسیقی را شفابخش می‌دانستند. در قرن دوم قبل از میلاد در چین دربارۀ (ارتباط موسیقی و روح بشر و استفاده از موسیقی برای القاء اعتدال، سخنرانی‌های جامعی شده (اپل ۱۹۷۲). زیربم‌های پیاپی کیهانی بخشی از افکار و تمرینات موزیکال چینیان را تشکیل می‌داد و از ارتباط عواطف با مقام‌های موسیقی در نمایش‌های موزیکال استفاده می‌شد.

در هند باستان نیز از فرمول‌های مخصوص موزیکال در کمک به هندوها برای کسب یگانگی یا وحدت عالم در رسیدن به تصوف، خودآگاهی، بهبود سلامتی، ذهن، روح و خلوص بیشتر خمیر باطن استفاده می‌شد. قبل از قرن دوم پیش از میلاد ساماودا از روابط بین بشر کیهان و موسیقی سخن گفته است (هامل ۱۹۷۶، ۱۹۷۹). هندوها در اجرا کردن سرود ودا تأکید داشتند.

آن‌ها معتقد بودند که هرگونه آهنگ و تلفظ آن موازنۀ جهان را به هم می‌زند (اپل ۱۹۷۲). در اوایل قرن دوم پس از میلاد مسیح سیستم‌های منظم آهنگینی توسعه یافت و اعتقاد بر این بود که (راگا) با ارتقاء و تعالی عواطف و خلقیات روانی (راساس) مرتبط است و امیال عاشقانه را به لطافت طبع حلم، غم، غضب، شجاعت، ترس، نفرت، حیرت، صلح، آسایش و آرامش تغییر حالت می‌دهد (هامل ۱۹۷۶، ۱۹۷۹). متفکرین هندو توصیه کرده‌اند که از راگاها در نمایش و ساختارها و برنامه‌های موزیکی با حداکثر منافع روحی باید استفاده کرد، جملات فوق‌الذكر آشکار می‌سازد که در تمدن‌های اولیه و کهن از مراسم مذهبی در مسائل طبی و سلامت روانی و حالت سلامتی و خوشی استفاده می‌شده است (باکسبرگ ۱۹۶۲)؛ که دریافت رابطۀ موسیقی با مراسم عبادت معابد نشان می‌د‌هد که چرا چنین همبستگی عمیق و جدانشدنی در تمرینات طبی فرهنگ‌های قدیمی روم وجود داشته است.

در یونان قدیم ارتباط نزدیکی بین موسیقی و شفا وجود داشت. این همبستگی به یکی از خدایان یونان آپولو شخصیت و شکل داده شده است، آپولو هم خدای موسیقی و هم خدای طب بود. یونانیان معتقد بودند که امراض نتیجه عدم هارمونی در وجود فرد است و موسیقی با قدرت روحی و اخلاقی خود می‌تواند در برگردان هارمونی و نظم در سلامتی در فرد مورد استفاده قرار گیرد. بنا بر نظریۀ اتوس موسیقی دارای نیروی مؤثری است که با سیستم طبیعی اتمی مرتبط است و می‌تواند در آمال و خصوصیات و هدایت فرد تأثیر بگذارد (گروت ۱۹۷۳). از زمانی که یونانیان دریافتند موسیقی و مقام‌های متفاوت آن اثرات قابل پیش‌بینی در هدایت و عواطف بشر دارد از آن در درمان و پیشگیری بیماری‌ها استفاده نموده‌اند.

فیثاغورث معتقد است که موسیقی تجویزشدۀ مخصوص می‌تواند به سلامتی فرد منجر شود و او را به سمت اصواتی هدایت کند که پایۀ سیستم تونال موسیقی امروزی را توسعه دهد (مونر و مونت ۱۹۸۷). یونانیان از برنامه‌های موزیکال و دراماتیک برای تصفیه و پالایش احساسات استفاده می‌کردند. اسکولاپس موسیقی را برای درمان آشفتگی‌های عاطفی مردم تجویز می‌کرد (کلارک). به نقل از آلوین ۱۹۷۵ دو فیلسوف یونانی افلاطون و ارسطو دربارۀ تأثیر موسیقی و اهمیت آن در سلامتی بسیار سخن گفته‌اند و از موسیقی کنترل‌شده در بهبود حال و اخلاق اجتماعی حمایت کرده‌اند. (آلوین ۱۹۷۵، باکسبرگ ۱۹۶۲، گروت ۱۹۷۳، شولیان و شون ۱۹۴۸) بنا بر نظر آلوین ۱۹۷۵ افلاطون و ارسطو را می‌توان از پیشروان موسیقی‌درمانی به حساب آورد که از موسیقی کنترل شده برای درمان استفاده می‌کردند.

رومی‌ها همچنین اعتقاد داشتند که موسیقی قدرتی شفابخش دارد. به عنوان مثال آن‌ها معتقد بودند که موسیقی می‌تواند مارگزیدگی را علاج کند و با طاعون مبارزه نماید. رومی‌ها همچنین اعتقاد داشتند که موسیقی بی‌خوابی را درمان می‌کند. اسلیپادس پزشک رومی جنون را با اصوات هارمونیک درمان و افراد متمرد و سرکش را با تغییر در موسیقی با نواختن آهنگ خاص آرام می‌کرد (باکسبرگر ۱۹۶۲). سلسیوس که هنرمند برجسته علم طب شناخته شده متذکر شده است که موسیقی سنج‌ها و اصوات در دور کردن افکار مالیخولیایی ناشی از بعضی بیماری‌های روانی مورد استفاده قرار گرفته است.

ذینواطیس رومی با موسیقی ارگ و کالیوس لورالیانوس با آهنگ‌های فلوت و تمرینات آوازی جنون را درمان می‌کردند.

آریستدس كوینتیلیانوس نوشت که موسیقی می‌تواند در درمان هیجان‌های نامتعادل بیماران روانی تأثیر مناسبی داشته باشد و به‌وسیلۀ تأثیر در ناخودآگاه هیجان‌های متراکم را به صورت متعال درآورد (شولیان وشون ۱۹۴۸). از نظر اسیدس استفاده کنترل شده از موسیقی برای نوعی روان‌درمانی ضروری بوده است. او عقیدۀ راسخ دارد که موسیقی مانند دارو نه‌تنها قدرت پیشگیری دارد، بلکه درمان‌کننده نیز هست.