از دارالایتام تا بنیاد فرهنگی

مجید نیک‌پور/ مسعود نیک‌پور
مجید نیک‌پور/ مسعود نیک‌پور
از دارالایتام تا بنیاد فرهنگی

پرورشگاه ایتام صنعتی، یا «بنیاد خیریه فرهنگی و تربیتی حاج علی‌اکبر صنعتی» فعلی که به روایتی در سال ۱۲۹۵ شمسی (۱۳۳۵ ق/ ۱۹۱۶ م.) توسط زنده‌یاد حاج علی‌اکبر صنعتی، تأسیس و در گذر زمان و با توجه و عنایت دیگر خیّرین ـ به‌ویژه زنده‌یادان عبدالحسین و همایون صنعتی ـ و مسئولان کشوری و استانی در ادوار مختلف، رفته‌رفته گسترش و توسعه‌یافته است، بی‌شک علاوه بر پیشینه و حیات طیبه در طی بیش از یک قرن اخیر، در ابعاد و عرصه‌های مختلف نیز در سطح کشور، از جایگاهی ممتاز و ویژه برخوردار است، تا حدی که در حال حاضر می‌توان این مجموعه را به عنوان یکی از ویژگی‌های خاص و منحصر به فرد استان کرمان محسوب نمود.

بی‌تردید شکل‌گیری اولیۀ و ادامه بقا و حیات این مجموعه در طول ده دهۀ اخیر، همواره با موانع و معضلات متعددی همراه بوده است و یقیناً افزون بر همت و تلاش خستگی‌ناپذیر حاج علی‌اکبر صنعتی در تأسیس و ثبات این مجموعه، در ادامه، توجه ویژه اهالی و همیاری مسئولان و خیّرین، نقشی بسیار مهم در حیات آن و توسعۀ آن و گذر از نشیب و فرازهای متعدد ایام داشته است.

توجه و بررسی دقیق زندگی‌نامه، نیت و اقدامات مرحوم حاج علی‌اکبر صنعتی (بنیان‌گذار پرورشگاه) فارغ از مبحث پرورشگاه و ثبت در تاریخ منطقه و کشور، خود به تنهایی می‌تواند ارائه یکی از الگوها و چهره‌های موفق به نسل جوان حال حاضر و آیندگان باشد.

به طور حتم و یقین، تأسیس چنین مجموعه‌ای ـ در آن شرایط و وضعیت منطقه و کشوری، یعنی در اواخر دورۀ قاجاریه که کشور مقارن با رخدادهای مهم کشوری و جهانی، چون جنگ جهانی اول و ناخواسته ملتهب از مسائل جهان و ... بود تا حدی که دستیابی به یک زندگی معمولی برای آحاد جامعه، امری سخت و در برخی مواقع، ناممکن می‌نمود ـ اداره و توسعۀ این مجموعه، کاری بس سخت بوده است و تحقق این امر افزون بر همت خاص و مدیریت پدرانه و دلسوزانۀ بنیان‌گذار، در سایۀ اتخاذ راهکارها و سیاست‌های خردمندانه و داهیانۀ مؤسس امکان‌پذیر گردیده است.

به تعبیری موفقیت این مجموعه، فارغ از نیت خالص و تلاش‌های خستگی‌ناپذیر حاج علی‌اکبر، به عواملی دیگر نیز برمی‌گردد، ازجمله: تعامل حسنۀ او با اغلب اقشار جامعه در راستای گره زدن عواطف و احساسات انسانی و اسلامی آنان، به‌ویژه متنفذین، متمولین و خیّرین با وضعیت و آیندۀ ایتام مجموعه و سوق دادن آنان به همراهی معنوی و مالی، نقش فرزند و نوۀ او در سال‌های بعدی و حمایت مالی و معنوی همه جانبۀ آنان، ترسیم نقشه راهی مناسب و مطلوب در راستای آینده‌گری وضعیت اطفال پرورشگاه، مبنی بر با برخورداری از آموزش‌های کلاسیک و صنعتی و ... اشاره نمود.

از این روست که بعد از درگذشت حاج علی‌اکبر صنعتی نیز، علاوه بر نظارت و حمایت همه جانبۀ زنده‌یادان عبدالحسین و همایون صنعتی‌زاده، همواره از مسئولان عالی‌رتبۀ استان گرفته تا اقشار متوسط و ضعیف جامعه (از استانداران تا اغلب متمولین و تجّار و کسبه عمده و جز و ...) در قالب عضویت در هیئت‌مدیره، خیّر و ... گذشته از انجام وظیفۀ انسانی و دینی و وجدانی، همکاری و همراهی با این مجموعه را به‌عنوان بخشی از کارنامۀ مثبت دوران خود محسوب نموده و می‌نمایند.

به هر تقدیر با توجه به این نکته که از آن جایی که پرورشگاه صنعتی در بیش از یک قرن از حیات طیبه و در مسیر رشد و توسعۀ خود، بحران‌های زیادی را به خود دیده است، تا حدی که در برخی مواقع، حتی تا مرز تعطیلی نیز پیش رفته و... در این شماره و شماره بعدی مجله سرمشق با بهره‌گیری از مطالب مندرج در نشریات قدیمی و برخی اسناد، اشاراتی به مرحوم حاج علی‌اکبر صنعتی و برخی از این فراز و فرودهای پرورشگاه در طول بیش از یک قرن اخیر خواهیم داشت.

توضیح آن‌که، نگارش این مطلب، از پیشنهاد تا شکل‌گیری نهایی ـ اعم از ارائه توضیحات، دستیابی به برخی از روزنامه‌های قدیمی، اسناد، عکس‌ها، تا نگارش ـ با مساعی آقای مسعود نیک پور محقق گردید. شایان ذکر است ایشان از خرداد ۱۳۸۷ تا اسفند ۱۳۹۲، مدیریت پرورشگاه صنعتی را برعهده داشته و از مهر ۱۳۹۰ با تأسیس مدرسه هوشنگ مرادی کرمانی، مدیریت این مجتمع آموزشی ـ شامل دبستان، دبیرستان (دوره‌های اول و دوم) ـ را تا کنون نیز عهده‌دار می‌باشد. البته از سال ۱۳۹۴، کانون زبان انگلیسی همایون و مرکز علمی کنکور نیز به این مجموعه افزوده و اکنون نیز دایر می‌باشند. لازم به ذکر است مسعود نیک پور به واسطۀ تعلق قلبی مبنی بر خدمت در مجموعۀ تربیتی و فرهنگی حاج علی‌اکبر صنعتی، سال‌ها افتخار همراهی و همکاری با این مجموعه را داشته و بدین مناسبت، جدا از عضویت در هیئت امنای پرورشگاه، افتخار عضویت در هیئت مدیره مؤسسۀ فرهنگی و هنری یادگاران صنعتی ـ با مدیر عاملی آقای دکتر یدالله آقا عباسی ـ را نیز در کارنامۀ فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی خویش دارد.

همان‌گونه که ذکر شده است، حاج علی‌اکبر صنعتی (۱۳۱۸ ـ ۱۲۳۳ ش/ ۱۹۳۹ ـ ۱۸۵۴ م) ـ که در دوران کودکی به دلیل حصبه محرقه و تب شدید، کل شنوایی خود را از دست داده و بدین واسطه به «حاج علی‌اکبر کَر» نیز اشتهار داشت ـ در سال ۱۲۹۵ ش (۱۹۱۶ م.) و در بحبوحه شروع جنگ جهانی اول، به دلایل رقت قلب و عواطف انسانی و مشاهدۀ وضعیت آن دوران کرمان و ... بنای اولیۀ دارالایتام شهر را با بودجه محدود و کمک برخی افراد در دو، سه اتاق بنا نهاد و در ادامه توانست با تلاشی خستگی‌ناپذیر و مستمر، این مجموعه را چه از نظر کیفی و چه کمی، روزبه‌روز توسعه و گسترش دهد.۱

• شاید بتوان عزم خستگی‌ناپذیر، همت، توجه و اتخاذ سیاست‌های حاج علی‌اکبر صنعتی را در سال‌های ابتدایی تأسیس پرورشگاه را از نگاه و توصیف خانم «مریت هاکس» انگلیسی ـ که در سال ۱۳۱۱ ش (۱۹۳۲ م.) در گذر از کرمان، از دارالایتام شهر نیز بازدید و با حاج علی‌اکبر نیز گپ و گفتی داشته است، بهتر دریافت. البته اهمیت گفتۀ خانم هاکس زمانی برای خوانندگان بیشتر و بهتر مشخص می‌شود آنان کتاب خاطرات وی (ایران؛ افسانه و واقعیت) را مطالعه نموده و از مفاد آن به میزان نخوت اروپایی ـ انگلیسی و حس برتری داشتن آنان نسبت به مردم ایران پی ببرند.

مریت هاکس با همین تفکر و عقیده، ضمن توصیف شهر کرمان و پس از بیان برخی از مشکلات و محدودیت‌های متعدد آن ایام، تنها نکته مثبت شهر کرمان را برخی فعالیت‌های انسانی انجام شده دانسته است:

«... اما فعالیت‌های انسانی در کرمان جالب بود. این شهر دارای یکی از معدود بیمارستان‌ها و پرورشگاه‌های وقفی و یکی از کودکستان‌های بسیار نادر و یک مرکز خیریۀ رفاهی بود که توسط مبلغین مذهبی انگلیسی اداره می‌شد ...»۲

او در ادامه پس از ذکر موارد متعدد و تحقیرآمیز نسبت به عدم رعایت بهداشت فردی و اجتماعی در شهر کرمان و پرداختن به نقاط ضعف و مشکلات ایران و کرمان آن ایام و ...، تنها چند مورد به نظر او جالب و قابل توجه بوده است که اغلب آنان نیز به نوعی وابسته به تشکیلات اروپائیان و ... بوده و تنها مورد محلی و مستقل، حاج علی‌اکبر صنعتی و وضعیت پرورشگاه و اطفال ساکن در آن است که این‌گونه توصیف نموده:

«پرورشگاه شهر بسیار جالب بود. یک ایرانی آن را با هزینه‌ای شخصی تأسیس کرده بود و با فعالیت و دلسوزی اداره‌اش می‌کرد. وی پسران چهار ساله را می‌پذیرفت و تا زمان پیدا کردن کار از آن‌ها نگه‌داری می‌کرد. به آن‌ها قالی‌بافی و درودگری می‌آموخت و آن‌ها را به مدارس دولتی می‌فرستاد. بچه‌ها در اتاق‌های گرداگرد پرورشگاه در ساده‌ترین شرایط زندگی می‌کردند اما تمیز بودند، خوب تغذیه می‌شدند و با این شخص که چهره‌ای روحانی داشت، روابط انسانی ارزشمندی داشتند. سازمان‌های خیّریۀ در ایران آن‌قدر کم است که وجود چنین بنیادی به منزلۀ وجود یک واحۀ سرسبز در بیابان مخوف فقر و تنگدستی است».۳

• به رغم آن که در خصوص محل دقیق ابتدایی پرورشگاه اختلاف‌نظر است، اما بنا بر اسناد موجود و شواهد و مدارک مشخص است، محل آن در حدود میدان باغ، (ارگ کنونی) بوده و باستانی پاریزی در این مورد و همچنین انتقال و احداث ساختمان جدید پرورشگاه آورده است: «... البته پرورشگاه ـ تا سال ۱۳۱۵ ش/ ۱۹۳۶ م. در همان دو اتاق کوچک منشعب از میدان باغ بود، بعد از وصول پول‌ها، شروع به ساختمان جدید کردند که هشت سال بعد، یعنی در ۱۳۱۸ ش/ ۱۹۳۹ م. به اتمام رسید ...»۴

در همین رابطه گزارشی در روزنامه بیداری (۱۳۱۵ ش /۱۹۳۷ م.) آمده که اشاره به احداث اولین سنگ بنای پرورشگاه ایتام شهر کرمان دارد. با توجه به ذکر مکان زمین پرورشگاه و همچنین این که در آن مقطع زمانی، پرورشگاه ایتام دیگری جز همین پرورشگاه صنعتی نبوده است و توجه به این موضوع که از همین سال، حاج اکبر صنعتی توانست پرورشگاه را از محل سابق (مدرسه امیر) به این محل منتقل نماید، می‌توان نتیجه گرفت منظور همین پرورشگاه صنعتی است.

در گزارش مزبور با عنوان «بنای پرورشگاه ایتام» (به تاریخ دوشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۱۵) آمده است:

«به مناسبت روز با میمنت سوم اسفند [کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ ۵]، اولین سنگ بنای پرورشگاه ایتامی (که مشترکین ما از سال گذشته بدان سابقه دارند) در کرمان گذارده شد و نیز چون خیابان جدید مدخل شهر که در امتداد خیابان شاهپور واقع شده و اتصال به راه طرق پیدا کرده، تمام گردیده و افتتاح شد، قبلاً از طرف جناب آقای والی [حاج عزالممالک اردلان۶] عده بسیاری برای ساعت ده صبح سوم اسفند در زمین پرورشگاه ایتام که از اراضی تکریت‌آباد کنار خیابان جدید (بین چوپان محله و حصار بند قدیم) تهیه گردیده بود با بانوانشان دعوت شده بودند و در ساعت مقرر حضار در آن محل حضور به هم رسانیده و وسایل پذیرایی در آن زمین آماده بود و پس از صرف چای و شیرینی، ابتدا جناب آقای والی نطقی که خلاصه آن درج می‌شود ایراد نمود: (نطق والی): ... امروز مناسب دانستم که اولین سنگ بنای پرورشگاه ایتام را در زیر سایه بلندپایه شاهانه برای سلامتی ذات ملوکانه گذارده ... ما برای نگاه‌داری یک‌صد نفر طفل در سال یک‌صد هزار ریال بودجه تخمین زده و آنچه لازم بود به عرض رسانیدیم و از حسن اتفاق برای بنای چنین مؤسسه هم که اقدام شد خوب اسبابی فراهم آمد اولاً طلب کمیسیون اعانه سیل‌زدگان از شهرداری اختصاص به این کار داده شد. ثانیاً خود اهالی و محترمین شهر اقبال خوبی کردند و در حدود یک‌صد و چند هزار ریال اعانه تقلیل گردید و مبلغی به بانک پرداخته شده است و هیئت عامله مدیره از آقایان دیلمقانی ـ هرندی ـ شهریار راوری برای این کار انتخاب گردیده است و امروز نخستین سنگ بنا گذارده می‌شود و امیدوارم تدریجاً به اتمام رسیده و به همت اهالی شهر انجام یابد ...

پس از اتمام نطق، جناب آقای والی با جمعیت به محل اولین پی بنای پرورشگاه آمده و شیشه‌ای را که در آن تاریخچه بنا تهیه و ضبط شده بود از دست معمار گرفته و به نام همایون شاهنشاهی آن را در سینه زمین برای همیشه به یادگار گذارده و هلهله شادمانی از حضار بلند بود ...»۷

• حاج علی‌اکبر صنعتی در آذر سال ۱۳۱۸ در پی چند روز مریضی ـ همان‌گونه که همایون صنعتی‌زاده نیز آورده: «... تا سال ۱۳۱۸. یادم هست [پدربزرگم] مریض شد. با پدر (عبدالحسین صنعتی‌زاده) آمدیم کرمان به دیدن او. وقتی برگشتیم تهران، دوباره گفتند مریض شد، از دست رفت»۸ ـ فوت نمود.

نیت، همت و اقدامات ارزندۀ حاج علی‌اکبر صنعتی در همان دوران نیز برای اهالی کرمان مهم و قابل توجه بود تا حدی که خبر درگذشت او، نه تنها برای اطفال پرورشگاه بسیار دردناک و تلخ بود، بلکه به عنوان یکی از مهم‌ترین اخبار منطقه، این‌گونه منعکس گردید:

«مرگ یکی از کرمانیان خیرخواه؛ روز یکشنبه یازدهم آذر، آقای اکبر صنعتی مؤسس پرورشگاه ایتام در سن هشتاد و پنج سالگی فوت و نعش آن مرحوم در محل پرورشگاه دفن گردید.

مرحوم صنعتی از پیرمردان زنده‌دل و خیرخواه بود که از چندین سال قبل در تأسیس پرورشگاه ایتام کرمان که امروز یکی از بناهای آبرومند این شهر است گردیده، زحمات بی‌شماری کشیده و مخصوصاً دارای روح بامحبتی بود که به کوچکترین امور شخصی ایتام با احساسات پدرانه رسیدگی می‌نمود. در اثر همین مهربانی و محبت، فوت متوفای نام‌برده در عموم ایتام تأثیر شدیدی نمود، به قسمی که روز فوت و هنگام دفن، گریه‌های بی‌اختیارانه متجاوز از صد نفر کودکان خردسال پرورشگاه همه حضار را به گریه درآورده و می‌توان گفت از نو یتیم گردیدند.

به پاس خیرخواهی و زحمات چندین ساله مرحوم صنعتی، تیمسار سرتیپ سیاه‌پوش۹ فرمانده محترم تیپ مستقل کرمان که لطفاً ریاست کمیسیون سازمان پرورش ایتام را عهده‌دار شده‌اند و آقای رئیس فرهنگ (مهدی رهبر کسروی۱۰) در روز فوت و مجلس تذکر که در سالن پرورشگاه منعقد گردید، شخصاً حاضر و ... و مجلس تذکر با دستور ایشان با کمال آبرومندی برگزار گردیده. به دوستان و بستگان آن مرحوم مخصوصاً آقای صنعتی زاده فرزند ایشان تسلیت میگوییم.»۱۱

درگذشت حاج علی‌اکبر صنعتی ـ که در بین اهل فرهنگ و هنر منطقه به‌واسطۀ افکار بدیع و نو معروف و قابل تحسین بود ـ آن‌چنان موجب ماتم شده بود که زنده‌یاد علی‌اصغر مشّاق ـ که از شعرای معروف و همچنین معلم خوشنویسی مدارس کرمان بود و عمدۀ اشتهارش به‌واسطه اشعار طنز و سرودن ماده تاریخ بود ـ در شماره بعدی روزنامه بیداری (سه‌شنبه ۲۰ آذرماه ۱۳۱۸)، ضمن رثای وی، ماده تاریخ فوت حاج علی‌اکبر صنعتی ـ با احتساب تاریخ قمری فوت؛ ۱۳۵۸ ق/ ۱۳۱۸ ش. ـ را این‌گونه سروده است:

«نظر به فوت مرحوم آقای صنعتی که یکی از عناصر بی‌آلایش و خیرخواه این شهر بود و بهترین مؤسسه یعنی پرورشگاه ایتام را تأسیس نموده که در دوره کنونی روزبه‌روز بر اهمیت و آبرومندی آن افزوده خواهد شد، این‌جانب چند بیتی در فوت او که شامل ماده تاریخ هم هست ساخته و تقدیم می‌دارم. متمنی است در [روز] نامه خود درج نمایید (علی‌اصغر مشاق)

تا فلک بر خاک کرمان ریخت این طرح عزا/ آب و خاکش را سرشت از اشک و از آه و فغان/ آه واویلا کزین دار فنا بربست رخت/ پیرمرد خیرخواهی با دو صد فکر جوان/ حیف و صد افسوس کزاین صرصر باد اجل/ نخل پر باری ز پا افتاد در فصل خزان/ بر زبان مردم آمد لیتنی کنت تراب/ تا که بر خاک بلا افتاد آن نخل روان/ در قفایش چاک در بر جامه پیر و جوان/ در عزایش اشک باران دیده خرد و کلان/ روز یاران و محبان کرد همچو شب سیاه/ تا که چون خورشید پنهان گشت در این خاکدان/ حاجی اکبر آن که از فرط کمالات و هنر/ صنعتی آمد ورا در این جهان نام و نشان/ لفظ تقریرش ز شیرینی گرو برده ز شهد/ حسن تحریرش ربوده گوی دولت از میان/ بینوایان را به لطف و مهربانی دستگیر/ بر فقیران و یتیمان چون پدر او مهربان/ پرورشگاه یتیمان از کف با همتش/ گشت تأسیس و بنا در مرکز دارالامان/ آری آری خیرخواه خلق عالم در جهان/ بعد مردن نام نیک از وی بماند جاودان/ رفته بود از عمر بی‌آلایشش هشتاد و پنج/ مرغ روحش بال و پر زد در گلستان جنان/ جان مشّاق از غمش در بوته هجران گداخت/ خواست تا تاریخ فوتش را بیارد در بیان/ خواهی از تاریخ فوت او اگر چون من خبر/ بر روان وی ز جان و دل یک الحمدی بخوان؛ ۱۳۵۸ [ق]».۱۲

• بی‌شک از آنجایی که حاج علی‌اکبر صنعتی جهت استمرار حیات این مجموعه و در راستای جذب و همراهی بهتر و بیشتر مسئولان استان، متمولین و خیرین، صداقت و شفافیت را سرلوحۀ اداره و مسائل مالی پرورشگاه نموده بود، این مهم بعد از فوت او نیز از سوی هیئت‌مدیره پرورشگاه نیز رعایت گردید. بر این مدعا می‌توان به گزارش مبسوط و جزئی پرورشگاه در سال ۱۳۱۸ ش. اشاره نمود که به طور مرتب در چند شماره روزنامه بیداری منتشر گردید.

از نکات قابل توجه گزارش این که، نام اغلب متنفذین و متمولین و خیّرین آن دورۀ کرمان به چشم می‌خورد و نشان از این که آنان علاوه بر انجام کار خیر، همکاری با این مجموعه را مایۀ مباهات و فخر خود نیز برمی‌شمرده‌اند.

دیگر این که، در این لیست به اسامی اشخاصی برمی‌خوریم که نه تنها کرمانی، بلکه مسلمان نیز نبوده و این امر نشان از این امر دارد که عملکرد حاج علی‌اکبر صنعتی و پرورشگاه به نحوی بوده است که توانسته عواطف انسانی غیر کرمانی‌ها و غیرمسلمانان را نیز برانگیزد، افرادی چون: قوام (رئیس هواپیمایی کشوری)، کازرونی (مدیر کارخانه وطن اصفهان)، تیمو یاناکی، ویکو، سر ماجیف۱۹، بیتار، کرستچیان ... یا حتی یک مسافر خارجی که احتمالاً مدت کوتاهی در کرمان بوده است و تحت تأثیر اقدامات صنعتی، حاضر گشته از صمیم قلب، مبلغ ۲۰۰ ریال به این مجموعه کمک نماید.

تلاش هیئت‌رئیسۀ پرورشگاه بعد از فوت حاج علی‌اکبر صنعتی -در ادامۀ صداقت و شفافیت وی در دوران ریاست- را می‌توان از ارائه جزئیات این گزارش به خوبی مشاهده نمود. بی‌شک هدف غایی آنان از ارائه این گزارش با جزئیات کامل این بوده است که به اهالی کرمان و به ویژه متمولین و خیّرین نشان دهند که از این به بعد نیز، همان سیاست شفافیت و صداقت در ادارۀ پرورشگاه انجام خواهد شد.

به هر تقدیر، از آنجایی که مطالعه این گزارش، ضمن آشنایی بیشتر خوانندگان محترم مجله با این مجموعه در آن ایام، یادی از خیّرین گذشتۀ کرمان و ... را نیز به همراه دارد، تمامی گزارش آورده شده است. شایان ذکر است از آنجایی که گزارش متعلق به ۸۲ سال پیش است و با توجه به گذشت ایام، بالطبع کم‌رنگ شدن صفحات روزنامه و مخدوش شدن برخی قسمت‌های مطلب ـ به ویژه اعداد ـ را به همراه داشت، سعی بر آن بوده که تمامی گزارش بازخوانی شود و قسمت‌های ناخوانا و یا مخدوش نیز با ... مشخص شده است.

در شماره ۶۹۸ روزنامه بیداری به تاریخ ۳ اردیبهشت ۱۳۱۹ و احتمالاً در اولین گزارش هیئت‌مدیره پرورشگاه ـ بعد از فوت حاج علی‌اکبر صنعتی ـ این‌گونه آمده است:

«وضعیت مالی پرورشگاه شبانه‌روزی صنعتی یتیمان کرمان؛

نظر به این که این بنگاه از همت اهالی کرمان تأسیس و ۱۲۸ نفر اطفال یتیم در آن نگاه‌داری می‌شوند، لازم است عموم اهالی از وضعیت عایدات و طرقه مخارج و اداره بنگاه مذکور مطلع باشند. لذا هیئت‌مدیره خواهشمند شد خانم‌های محترمه و آقایان مطالعه کنندگان با نظر علاقه‌مندی وضعیت مالی سال ۱۳۱۸ [ش] پرورشگاه را مورد مطالعه قرار دهند تا چنان چه نواقصی در وضعیت اداره پرورشگاه به نظر می‌رسد، هیئت‌مدیره را راهنمایی فرمایند؛ موجب تشکر و امتنان است.

...