https://srmshq.ir/pz7meu
نگاه اجمالی به جغرافیا و تاریخ شهرستان رابر
***
رابر؛ با تاریخی کهن و فرهنگی غنی که همواره در منابع و مآخذ از آن به ناحیهای خوش آب و هوا با مردمانی شهره به صباحت منظر، معروف و مشهور بوده است. چنان که احمدعلی خان وزیری در کتاب ارزندۀ «جغرافیای کرمان»، هم ضمن اذعان به این مهم ـ همانگونه که در کتابهای تاریخ و جغرافیای کرمان، در برخی موارد، قضاوتهایی نادرست و بعضاً بر پایۀ اغراض شخصی بیان نموده است، در خصوص مردان رابر نیز به همین شیوه عمل نموده است.۱ هر چند که محمدامین منشی کرمانی، سی سال قبل از تألیف کتاب وزیری و در جغرافیای ایالت کرمان در عهد ناصری» اینگونه منطقه و اهالی رابر را توصیف نموده است: «قریه رابر؛ قریهای است دلگشا و قطعهای است مسرت بنا. به خوبی آب و هوا موصوف و به حیثیت نزهت و صفا بین آن قراء معروف. مشتمل است بر باغات بسیار و بساتین بیشمار. اكثر مردم آنجا به صباحت منظر، شهره و از متاع حسن و ملاحت با بهرهاند۲؛ و از فواكه آنجا آنچه ممتاز و قرین به امتیاز است، سیب است كه گویا لطافت و آب رنگ از رخسار گلرخانش نصیب و شعر جناب شیخ [سعدی] رحمهالله این مطلب را شاهدی است، قریب. (بیت): سیب گویا وداع یاران كرد/ کش بود نیم سرخ و نیمی زرد ...».
به هر تقدیر، بخش تاریخ این شماره مجله سرمشق را اختصاص دادهایم به معرفی اجمالی منطقه رابر، ناحیهای که از موقعیت جغرافیایی و طبیعی خاص برخوردار است و به واسطۀ جریان چشمهسارها و رودخانههای متعدد به آن، اگر رابر را «سرزمین چشمهسارها و رودخانهها» بنامیم، سخنی به گزاف نگفتهایم. در این مطلب کوتاه، نکاتی از وضعیت، جغرافیای طبیعی، جغرافیای تاریخی و نظری به برخی از وقایع و رخدادهای تاریخی رابر تقدیم خوانندگان محترم مجله میگردد که توسط دوست، محقق و پژوهشگر ارجمند آقای میر محمدعلی تاجپور نگارش یافته است. شایان ذکر است ایشان در این راستا، آثاری چون «رابر، به انضمام سفرنامه مرتضیقلیخان صولتالسلطنه به عتبات عالیات (با مقدمۀ زندهیاد باستانی پاریزی)، یک چشم بر هم زدن (خاطرات یک رئیس دانشگاه علوم پزشکی در ایران) و همکاری در تألیف کتاب مردمان میاندوآب (جمشید محبوبی) را نیز در کارنامۀ پژوهشی خود دارد.
دبیر بخش تاریخ
***
شهرستان رابر با مساحت تقریبی ۲۵۰۰ کیلومترمربع، در جنوب غرب استان قرار گرفته که از شمال با شهرستان بردسیر، از شمال شرقی با بخش راین (شهرستان کرمان)، از جنوب و جنوب شرقی با شهرستان جیرفت و از غرب با بخش مرکزی شهرستان بافت همجوار است. شهر رابر، مرکز شهرستان رابر در فاصله ۱۷۹ کیلومتری جنوب غربی شهر کرمان (مرکز استان) واقع شده است.
آب و هوای رابر، معتدل کوهستانی است که حداکثر دما در تابستان ۳۵+ میلیمتر و حداقل آن در فصل زمستان به ۸ درجه سانتیگراد میرسد و میزان متوسط بارندگی سالیانه ۶/۴۲۴ میلیمتر هست که در فصول پاییز و زمستان اکثراً به صورت باران و برف و در فصول بهار و تابستان به صورت باران و تگرگ نازل میشود.
رابر محصور کوههای سر به فلک کشیده لالهزار، سرمشک، ماران و بحر آسمان است که بین دشت تفتیده کویر و دشت گرم و سوزان جیرفت واقع شدهاند و باعث ایجاد یک جزیره آب و هوایی در این ناحیه شدهاند که تقریباً بیشترین میزان بارش سالیانه در جنوب شرق کشور را به خود جذب میکنند
بارشهای سالانه در ارتفاعات یاد شده باعث جاری شدن هلیلرود ـ به عنوان یکی از بزرگترین و پرآبترین رودخانههای دائمی ایران ـ شده است. این رود خروشان بعد از سیراب نمودن درهها و دشتهای مرتفع بین این سلسله کوهها وارد دشت جیرفت گردیده و این دشت آبرفتی را تبدیل به دشتی رسی و حاصلخیز نموده است. از هلیلرود در متون تاریخی به نامهای گوناگون یاد کردهاند، به عنوان نمونه دکتر «هایدماری کخ» در کتاب «از زبان داریوش»، نام هلیلرود را در دوران هخامنشی «هیکتانیس» میداند و «محمدحسن اعتمادالسلطنه» در کتاب «درر التیجان فیالتاریخ بنیالاشکان»، هلیلرود را با نام «آریوس» میشناسد.
سایر کتب و متون تاریخی آن را دیورود (دیوانه رود)، هاری رود، هری رود مینامند. اطلاق نام دیوانه رود به هلیلرود چندان هم دور از واقعیت نیست، زیرا همانطور که مانند رودخانههای دجله و فرات در بینالنهرین و نیل در مصر باستان بستر ایجاد نخستین مراکز صنعتی و تجاری در هزاره سوم و چهارم قبل از میلاد در این منطقه بوده، با طغیانهای سرکش خود موجبات نابودی آنها را نیز فراهم کرده است. وجود چشمهسارها و جویبارها و نهرهای متعدد و رودخانهها ـ خاک حاصلخیز ـ مراتع و پوشش گیاهی و به تبع آن جانوری مناسب، وجود معادن سرشار در سرشاخههای هلیلرود و کوهستان آن باعث جلب مردمان از گذشته دور به این منطقه (رابر) گردیده است؛ اما اختلاف دمای شدید دشتهای پیرامون با ارتفاعات را در توجه به ییلاقات خوش آب و هوا را نمیتوان نادیده گرفت. شیوه زندگی کوچنشینی بین دشت حوزه فرهنگی هلیلرود و سرشاخههای آن که امروز متداول است در گذشته نیز مرسوم بوده و کشاورزان و صنعتگران دشت حوزه فرهنگی هلیلرود در فصول گرم سال به سرچشمههای هلیلرود پناه برده و علاوه بر استمرار کار کشاورزی، استخراج معادن استحصال فلزاتی مانند آهن، مس، نقره و ... از سنگهای معدنی میپرداختهاند.
شهرستان رابر که در واقع سرشاخههای اصلی هلیلرود (رودخانه هنزا، رودخانه کندر تیل، رودخانه رابر، رودخانه رودبر) از ارتفاعات آن جاری میشوند، دربرگیرنده درههایی عمیق و پرآبی است که به دلیل شرایط اقلیمی مساعد در ماههای گرم سال و وجود معادن غنی مس و دیگر فلزات و سنگهای صنعتی در طول تاریخ مورد توجه گذشتگان قرار گرفته است.
بهرغم استقرار و حضور دائمی بشر از دورههای پیش از تاریخ در دشتهای کم ارتفاع و مسطح حوزه فرهنگی هلیلرود و درخشش تمدن شکوهمندش از هزاره سوم ق. م تا سدههای نخستین اسلامی در نواحی یاد شده، نحوه استقرار آن در مناطق و دشتهای مرتفع و بالادست هلیلرود (منطقه رابر) متفاوت بوده است. طبق گزارش باستانشناسی، آثار شناسایی شده در منطقه رابر متعلق به دوران پیش از تاریخ، تاریخی و اسلامی میباشند، اما پراکندگی آنها در منطقه یکسان نیست. با توجه به زندگی کوچنشینی که همچنان در این سرزمین رایج است، بشر پیش از تاریخ هنگام کوچ از دشتهای گرمسیری حوزه فرهنگی هلیلرود به طرف مناطق مرتفع (سردسیری) پیش میرفته و در دشتها و مناطق نیمه مرتفع سکنی میگزیده است (احتمالاً نیاز ایشان و دامهایشان در همان مناطق برطرف میشده و لزومی برای ادامه مسیر نمیدیدهاند). به همین دلیل آثار پیش از تاریخ در نقاط مرتفع به ندرت به چشم میخورد، اما در دوران تاریخی و اسلامی و تقریباً آثار حضور و فعالیت بشر در تمامی نواحی مرتفع و نیمه مرتفع مشاهده میشود و به همین خاطر ما در نواحی شمال ـ غرب و شرق رابر کثرت آثار دوران تاریخی و اسلامی را داریم و در ناحیه جنوبی و دشتهای کم ارتفاع رابر آثار پیش از تاریخ (هزاره سوم قبل از میلاد) مشاهده میکنیم.
طبق شواهد به دست آمده اوج شکوفایی منطقه رابر در دورههای تاریخی ـ ساسانی و ... اسلامی (سلجوقی، صفوی) بوده است. در این دوران صنعت، کشاورزی و مبادلات کالاهای تجاری از رونق فراوانی برخوردار بوده است. چرا که وجود قلعههای نظامی، سنگربندیها (قلعهسنگ، قلعه سنگ عشق، قلعه دختر (چاله) و کاروانسرا (کاروانسرای شیرزاد) احداث مسجد در قرن پنجم سال ۴۲۵ ق. (مزرعه آبدر ـ اشکان) در حاشیه راه قدیمی رابر ـ کرمان) حاکی از تراکم عبور و مرور و بیانگر اهمیت رفاه مسافران و حفاظت از این راهها است.
***
ادامۀ این مطلب را در شماره ۶۲ ماهنامه سرمشق مطالعه فرمایید.