توپ و طناب

دبیر بخش تاریخ
دبیر بخش تاریخ
توپ و طناب

کتاب «صد سال ورزش کرمان» (۱۴۰۰ ـ ۱۳۰۰ شمسی)، یا به تعبیری؛ جلد اول «چهره‌های ورزشی این دیار در سدۀ اخیر»، اشارتی است به بخشی از تاریخ دیار در عرصه ورزش. زنده‌یاد حاج محمد صنعتی، مؤلف کتاب «صد سال ورزش کرمان»، گر چه ورزش را ـ به مانند دیگر کودکان آن دوره ـ از دوران کودکی و در کوچه پس‌کوچه‌های محلۀ خواجه خضر، زمین خاکی باغو مؤیدی (استادیوم ورزشی سلیمی‌کیا) آغاز و بعدها در گود زورخانه، ضمن آموختن ره و رسم مردانگی، قد افراشته و در اوان جوانی نیز به همراه زنده‌یاد علی ایرانمنش، با پیمودن مسیر خاکی و ناهموارِ جادۀ کرمان ـ تهران در دهۀ سی، در طول شش روز با دوچرخه، سال‌ها عضویت در تیم‌های فوتبال محله‌ای و تیم کلنی کرمان، ادامه داده و نشان داد که واقعاً از جنس ورزش است؛ اما او این همه را کافی نمی‌دانست و برای آن که نام خادمان و زحمتکشان این وادی را نیز زنده نگاه دارد، دل در نگارش و انتشار کتاب ورزش کرمان داشت. از این رو با شور و شوقی خاص این کار را آغاز و در روزهایی که آخرین صفحات جلد اول را تدوین می‌کرد، بنا به خواست الهی، به جوار قرب او پیوست و خوشبختانه به همت فرزندانش ـ که آنان نیز هر کدام دستی در ورزش کرمان داشته و دارند ـ جلد اول کتاب ورزش کرمان، منتشر و در آخرین روزهای سال ۱۴۰۰، طی مراسمی باشکوه، تقدیم علاقه‌مندان شد.

در ادامه برای اطلاع بیشتر خوانندگان محترم مجله از چگونگی تدوین و مطالب این کتاب، با مهندس کامران صنعتی -فرزند ارشد حاج محمد صنعتی- گفت‌وگو کردیم .

قبل از پرداختن به کتاب ورزش کرمان، در ابتدا از نیت تدوین این مجموعه توسط زنده‌یاد حاج محمد صنعتی بگوئید

همان‌گونه که مطلع هستید، به رغم آن که زنده‌یاد پدر در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و خیریه، فعالیت گسترده‌ای داشتند و بعضاً همگان ایشان را بدین واسطه می‌شناختند، اما به‌جرئت می‌گویم، مهم‌ترین و بیشترین تعلق‌خاطر را به عرصه ورزش داشتند.

ایشان گاهاً از دوران نوجوانی می‌گفتند که با درست کردن توپ‌هایی از پارچه که در اصطلاح محلی به آنان «گو جُلی» گفته می‌شد، فوتبال بازی می‌کردند، یا به اتفاق دیگر هم سن و سالان بازی‌های متداول آن روزگار چون سه پله گودال، ماچلوس، دزدم به هوا، گردو بازی، بچاق بیا سر بالا و ... انجام می‌دادند.

یا از دورانی می‌گفتند که در مجاور زمین فوتبال که در حدود مدرسه احمدی (امام خمینی) بود، تعدادی پشته قنات قرار داشت و دور چاه‌های قنات را خاک می‌ریختند و دیواره‌ای درست می‌کردند که کسی داخل چاه نیفتد. ایشان می‌گفتند هر زمان که برای بازی به این زمین می‌رفتیم، حتماً مقداری طناب نیز همراه خود می‌بردیم، چرا که در هنگام بازی مطمئناً چندین بار توپ به داخل چاه می‌افتاد و مجبور بودیم با طناب به داخل چاه رفته و توپ را بالا بیاوریم.

حاج محمد صنعتی از فتوت و مردانگی جوانان کرمانی، به‌ویژه اهالی زورخانه‌‌ها در سال‌های ۱۳۲۰ و در بحبوحه جنگ جهانی دوم یاد می‌کرد. روزگاری که تعدادی از سربازان بیگانه در کرمان بودند و بعضاً زنان و دختران شهر را مورد اذیت قرار می‌دادند و همین جوانان زورخانه‌های کرمان بودند که با یکدیگر هم قسم شده و روزها و شب‌ها به صورت گروهی در کوچه و خیابان‌های شهر کرمان می‌گشتند و مواظب بودند سربازان خارجی مزاحم زنان و دختران نشوند و بارها نیز کار آنان به جنگ و درگیری می‌انجامید.

به هر تقدیر، این‌ها را به عنوان نمونه عرض نمودم تا بدانید، ورزش در نظر پدر، امری بسیار مهم و ضروری بود و از این رو احترام خاصی برای ورزشکاران قائل بود.

البته باید به این موارد هم به صورت بسیار مجمل اشاره کنم که ایشان، تنها علاقه‌مند صرف نبود، بلکه خود در تمامی عرصه‌ها، براساس استعداد و تلاش خود پا به میدان می‌گذاشت، به‌عنوان مثال در سال ۱۳۳۱ خورشیدی و در اولین مسابقه استقامت دوچرخه‌سواری کرمان که قرار بود دو نفر دوچرخه‌سوار، مسیر کرمان تا تهران را طی نماید، ایشان اولین نفری بود که اعلام آمادگی نمود و در نهایت، به اتفاق مرحوم علی ایرانمنش در شهریور همین سال، از جلوی پرورشگاه صنعتی، در حضور استاندار، فرماندار، رئیس شهربانی و تعدادی از مسئولان استان، به طرف تهران حرکت نموده و بعد از شش روز دوچرخه‌سواری در جاده‌های خاکی و شنی آن ایام ـ که اتوبوس‌ها این مسیر را در سه روز طی می‌کردند ـ توانستند این مهم را به سرانجام برسانند.

از دیگر فرازهای زندگی ورزشی محمد صنعتی بایستی به فعالیت وی در مدیریت اجرایی ورزش استان کرمان اشاره نمود که در این زمینه می‌توان به دو دوره ریاست هیئت کشتی استان مابین سال‌های ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۷ و از سال ۱۳۷۵ تا سال ۱۳۸۴ اشاره نمود. همین موضوع باعث شد که در سال ۱۳۸۳ ش. از طرف فدراسیون کشتی ایران، وی به عنوان یکی از دو نفر میهمان ویژه فدراسیون به المپیک آتن ۲۰۰۴ اعزام شوند.

تشکیل خانۀ پیشکسوتان ورزش استان کرمان، از دیگر آرزوهای محمد صنعتی بود که خوشبختانه این مهم در فروردین ۱۳۹۲ محقق گردید و با افتتاح این مجموعه، از طرف مدیرکل وقت سازمان ورزش و جوانان استان کرمان، به عنوان «مشاور مدیرکل تربیت‌بدنی در امور پیشکسوتان ورزش استان کرمان» منصوب و تا آخرین روز حیات نیز عهده‌دار این مسئولیت باشند.

در نهایت این مطالب را این‌گونه به سرانجام رسانم، به‌رغم آن‌که زنده‌یاد پدر در سال‌های اخیر در دو نوبت به عنوان خیّریار برتر در عرصه ورزش کشور، از دست معاون رئیس‌جمهور و وزیر ورزش وقت مورد تقدیر قرار گرفت، اما هیچ چیز و هیچ کاری به اندازۀ تدوین و انتشار کتاب ورزش کرمان او را خوشحال نمی‌کرد و بی‌شک بهترین سخن در بیان دلیل و انگیزه تدوین و انتشار این مجموعه را نیز می‌توان از فرازهایی از مقدمه وی در همین مجموعه جست؛ آنجا که آورده‌اند:

«مجموعۀ پیش رو، کتاب «ورزش استان کرمان از ابتدای سال ۱۳۰۰ ش. تا کنون»، یا به تعبیر صحیح‌تر، جلد اول «چهره‌های ورزشی این دیار در سدۀ اخیر» است. دیاری که به‌رغم تمامی کمبودها و محرومیت‌ها در ادوار مختلف، در صفحات تاریخ پر نشیب و فراز آن می‌توان نام مردان و بزرگانی را یافت که به نحوی با خصایل مردانگی، منش پهلوانانه و ورزشی عجین بوده‌اند. به عنوان مثال در منابع، از حکومت رستم افسانه‌ای بر این دیار سخن به میان آمده است. یا در قرن هشتم، از حکومت پهلوان عبدالرزاق باشتینی ـ از حکام سربداران ـ حکایاتی نقل و یا در همین دوره، به جدال و کشمکش‌های مابین پهلوان اسد خراسانی و شاه شجاع اشاره رفته است.

بی‌شک اگر تدبّری در فلسفۀ احداث مسجد جامع مظفری ـ که هنوز جزو آثار فاخر معماری ایران است ـ داشته باشیم، می‌توان باز رد پای شجاعت و شهامت یکی از پهلوانان آن دوران را یافت. آن گاه که امیر مبارزالدین محمد میبدی در صحنه جنگ، از اسب به زیر افتاده و مرگ را در پیش چشمان خویش می‌دید، با خدای خود نذر نمود؛ اگر از این مهلکه جان سالم بدر بردم، به شکرانه، مسجدی باشکوه در شهر کرمان بنا خواهم نمود. آری در این لحظات بود که، بزرگ‌مردی چون پهلوان علی شاه بمی، خود را به امیر رساند، مبارزالدین را بر اسب خود نشاند و او را از میدان بیرون فرستاد و خود مردانه جنگید تا به قتل رسید.

ادامه مطلب را در شماره ۵۷ سرمشق مطالعه کنید