https://srmshq.ir/ykfnax
در آغازِ سفری که به سیرجان داشتیم، گمان میکردم دستخالی بازگردم. هیچ سوژۀ جالبتوجهی در رابطه با سیرجان نیافته بودم، جز دو سه تن شخصیت سینمایی که آنها هم ساکن سیرجان نبودند: دکتر «محمد شهبا» مترجم و مدرس دانشگاه، نخستین کسی بود که از مدتها پیش در پی مجالی بودم تا در رابطه با مقولۀ ترجمه آثار تئوری سینما با او گفتوگو نمایم؛ اما شوربختانه هنوز این مجال دست نداده است.
دومین فردی که میتوانستیم با او گفتوگو کنیم، «محمد شکیبی»، منتقد سینما بود. میدانستم که او نیز ساکن تهران است؛ اما دوستی به من گفت که او هماکنون سیرجان است. با شکیبی تماس گرفتم. حدسم درست بود. تهران بود و حالا حالاها هم برنامهای برای آمدن به کرمان و سیرجان نداشت. از او قول مصاحبهای گرفتم. امیدوارم در یکی از شمارههای پیش رو، این مجال دست دهد تا با این دو بزرگوار گفتوگویی پروپیمان کرده و آن را در بخش سینمای «سرمشق» به شما بزرگواران علاقهمند، تقدیم نمایم.
فرد دیگری که میشد به او پرداخت، «معین کریمالدینی» مستندساز مطرح بود؛ اما به جهت اینکه پیشازاین نیز به این شخصیت پرداخته شده بود، از این گفتوگو صرفنظر کردیم.
از سفر به سیرجان منصرف شده بودم. به نظرم رفتنم بیهوده بود. نمیدانستم دیگر به چه چیزی میتوان پرداخت؟! به سردبیر «سرمشق» هم خبر دادم. از من خواست تا به کمک بخشهای دیگر بروم. به هدف گفتوگویی برای بخش هنرهای تجسمی، راهی سیرجان شدم. در مسیر سفر، دوست و همکار خوبم، «سید فؤاد توحیدی»، به من اطمینان داد که برای بخش سینما هم موضوعی پیدا خواهیم کرد. از همان لحظه نیز با دوستان خودش در سیرجان تماس گرفت و پیگیر اشخاصی شد که بتوانند در بخش سینما به من کمک کنند. بهمحض رسیدن به سیرجان، با «رسول حسینینژاد»، از عکاسان سیرجانی همراه شدیم. او نیز با تماس تلفنی، پیگیر شخصی دیگر شد؛ تا اینکه اغلب افرادی که در زمینۀ سینما در سیرجان فعال هستند، در یکی از آموزشگاههای موسیقی در سیرجان دورهم جمع شدند. بایسته است در همین مقدمه، از همراهی و همیاری بیدریغ «سید فؤاد توحیدی» بزرگوار و «رسول حسینی نژاد» عزیز، نهایت سپاسگزاری را داشته باشم.
میزگرد بررسی وضعیت سینما در سیرجان، با حضور «جواد شمس زاده»، «محمدجواد علیزاده»، «رضا سیوند» و «مهرداد محسنی» در شهرستان سیرجان برگزار شد. در این میزگرد، تلاش شد تا وضعیت تولید فیلم، وجود یا نبود انجمنها و تشکلهای رسمی، تعامل با نهادهای اقتصادی و بهویژه گل گهر و سطح دانش و آموزش و منابع سینمایی مورد واکاوی قرار گیرد.
در این شماره، همچنین، بخش سوم و پایانی میزگرد آموزش سینما در کرمان، به خوانندگان گرامی عرضه میشود. «مسعود محمدی» و «محسن مجیدی» بهعنوان کارشناسان این مبحث، ما را در این میزگرد همراهی کردهاند. بر آنیم تا بحث آموزش سینما را در دیگر نقاط استان (رفسنجان و بم) نیز ادامه دهیم. بهشرط ادامۀ زندگانی... .
در ماهی که گذشت، کرمان، شاهد رویداد هفتۀ فیلم و عکس در انجمن سینمای جوانان بود که از سوم تا پنجم دیماه در تماشاخانۀ پارس برگزار شد. این رویداد، با کارگاههای تخصصی و همچنین نمایش فیلمهای کوتاه فیلمسازان کرمانی و همچنین نمایشگاه عکس برخی از عکاسان این شهر همراه بود. کارگاههای تخصصی این هفته با حضور «حمید صادقی» (عکاس) و «رقیه توکلی» (فیلمساز) برگزار شدند. این برنامه، در بم نیز به شکلی جداگانه برگزار شد. در این کارگاههای تخصصی «مهرداد افسری» بحث عکاس بهمثابه مؤلف و «فریدون نجفی» گفتمان کاربرد عناصر بومی در فیلم کوتاه را مطرح نمودند. این رویداد، اول و دوم دیماه، به مناسبت بزرگداشت شانزدهمین سالگرد زلزلۀ پنجم دیماه در بم برگزار شد. امید است که شاهد رویدادهای بیشتر و پربارتری در این زمینه باشیم.
دبیر بخش سینما
https://srmshq.ir/h7xcli
وضعیت سینما و فیلمسازی در سیرجان چگونه است؟ فعالیتهای احتمالی در این زمینه، توسط چه تشکلی حمایت میشوند؟ چرا انجمن سینمای جوانان سیرجان راهاندازی نشده است؟ نگاه به سینما و فیلمسازی از سمت مردم و مسئولان، چقدر جدی است؟ وضع سالنهای نمایش فیلم در سیرجان به چه شکل است؟ آموزش و تحلیل فیلم و مطالعۀ کتابهای سینمایی، چقدر به شکل جدی دنبال میشود؟
همۀ این پرسشها، در آغاز سفر به سیرجان، مرا بر آن داشت تا میزگردی با موضوع بررسی کلی وضعیتِ سینما در سیرجان داشته باشیم. برخی از فعالان این عرصه در سیرجان را گردآوردیم و این پرسشها را با ایشان در میان گذاشتیم. همراهان در این میزگرد، آقایان: «جواد شمس زاده»، «رضا سیوند»، «محمدجواد علیزاده» و «مهرداد محسنی» هریک از دیدگاه خود، به این پرسشها پاسخ داده و در خلال آن دغدغههای خود را نیز مطرح نمودند. مهمترین دغدغۀ مشترک میان این جمع توجیه نبودن مسئولان سیرجان در ارتباط با سینما بود. مسئلهای که باعث میشد نتوانند زیرساختهای لازم برای پدیدآوردن دفتر انجمن سینمای جوانان در سیرجان را فراهم نمایند.
جواد شمس زاده، از فیلمسازان باسابقۀ سیرجان، نبود امکانات و افراد حرفهای و بالا بودن قیمت اجارۀ ابزار و تجهیزات را مشکل اغلب فیلمسازان این شهر میداند. این نکته تقریباً در صحبتهای همۀ حاضران در این میزگرد، مشترک بود. او، تغیر سیاستهای کلی کشور و عوض شدن مسئولان را مشکلی مهم در جهت توجیه مدیران هر دوره عنوان میکند. شمس زاده، از دورانی که حمید نیکنفس مسئول ادارۀ ارشاد اسلامی سیرجان بود، بهعنوان تنها دورهای یاد میکند که اهالی سینما در سیرجان گرد هم جمع میشدند و فیلمهای مطرح سینمای جهان را در کنار هم میدیدند.
رضا سیوند، مسئول گروه هنر و تجربه در سیرجان، همچون دیگر همکارانش در این میزگرد، از نبود نهاد رسمی همچون انجمن سینمای جوانان گلایه میکند و از بوروکراسی اداری با عنوانهای «مزخرف» و «مسخره» نام برد که دستوپا گیر هستند. او توقع جمعی از ادارۀ ارشاد را اینگونه مطرح میکند: «سینماها را در اختیار ما بگذارد یا جایی برایمان فراهم کند تا فعالیتهایمان را دنبال کنیم.» از دید او، توجیه نبودن مسئولان دولتی و گل گهر سیرجان سبب شده که نسبت به سینما اهمیتی قائل نباشند.
محمدجواد علیزاده، دیگر فعال سینمایی، وضعیت سینما در سیرجان را حتی به نسبت سایر شهرستانهای کوچک استان، بد ارزیابی میکند و مهمترین دلیل آن را هم نبودن یک انجمن یا متولی میداند. او از نبود امکانات سختافزاری مثل دوربین و سیستم صدا و نور و... هم گلایه کرد و رایزنیهای انجامشده با معینهای اقتصادی در سیرجان را بینتیجه خواند. از دیدگاه او، اگر چند شرکت بهطور مشارکتی سرمایهگذاری میکردند تا این تجهیزات را بخرند، این مشکل حل میشد.
مهرداد محسنی، دانشآموختۀ سینما و فیلمساز سیرجانی، فیلمسازی در سیرجان را کاری برای دلخوشی عنوان نمود که نگاه جدی از سمت مردم و مسئولان نسبت به آن وجود ندارد. از دید او اگر فیلمسازی به کاری درآمدزا بدل شود، احساس مسئولیت هم بیشتر خواهد شد. محسنی، سیرجان را شهری پر از ایده برای فیلمسازی معرفی میکند که از کمبود امکانات و تجهیزات رنج میبرد. او نبود انجمن سینمای جوانان و نداشتن سینمایی به جهت دیدن فیلمهای مهم تاریخ سینما را آسیبهایی مهم در مسیر آموزش این رشته دانسته و یکدست نبودن سطح دانش را عامل اخلال در روند آموزش عنوان نمود.
این گفتوگو، صبح یکی از روزهای آذرماه در یکی از آموزشگاههای موسیقی شهرستان سیرجان انجام گرفت. گاهی صدای ملودیهایی که توسط هنرجویان نواخته میشد؛ فضای آموزشگاه را پر میکرد و حال و هوایی شیرین به گپ و گفت ما میداد. شرح این میزگرد، پیش روی شما خوانندگان عزیز قرار دارد.
خیلی ممنون که این گفتوگو را پذیرفتید و خوشحالم از اینکه در جمع شما و در شهر شما هستم تا دربارۀ وضعیت سینما در سیرجان صحبت کنیم. در ابتدا میخواهم کمی از وضعیت کلی سینما و فیلمسازی در سیرجان بگویید. چه فعالیتهایی انجام میشود و این فعالیتها در چه سطحی هستند؟
جواد شمسزاده: من ابتدا خدمتتان خیرمقدم عرض میکنم. سه چهار سالی است که اینجا اتفاقاتی میافتد و یکی دو مستند ساخته شده است. نبود امکانات و افراد حرفهای و بالا بودن قیمت اجارۀ ابزار و تجهیزات، مشکل اغلب فیلمسازان است. مشکل آموزش هم وجود دارد و بچهها باید خودشان مطالعه کنند و بهصورت آکادمیک دنبال این قضیه نرفتهاند.
رضا سیوند: سینما هنوز در سیرجان جا نیفتاده است. اینکه کسی کارگردان یا مستندساز باشد، هنوز نداریم. هزار برابر سینما، تئاتر و بازیگری در سیرجان رشد کرده و راه خودش را پیدا کرده است. دورهای که به شهرستانها انجمن سینمای جوان میدادند، به سیرجان ندادند. کسی هم نبود که پیگیر شود. رفسنجان و بم گرفتند؛ کرمان هم که از قبل داشت. اینها دارند فعالیت میکنند. بهخصوص بچههای رفسنجان که خیلی خوب فعالیت میکنند. سیرجان برخلاف سایر شهرستانها خواست زیادی نداشت و برای همین روی زمین مانده است. یکسری علاقهمندان هستند که خودشان فیلمنامه مینویسند، خودشان تصویربرداری میکنند، خودشان میسازند و... خودشان همۀ کار را انجام میدهند؛ اما نتیجه را که نگاه کنید، میبینید هیچ نشانی از فیلم در آنها دیده نمیشود. ما یک بستر سینمایی مثل انجمن سینمای جوان میخواهیم تا بتوانیم بدون منت فیلم بسازیم. بههرحال سینما یک صنعت است که ابزار میخواهد. بچههای سیرجان در حوزۀ مستند هم فعال بودهاند که کارهایشان بد نبوده است.
مهرداد محسنی: من فکر نمیکنم کسی در سیرجان فیلمسازی را بهعنوان شغل انجام دهد؛ یعنی بچهها کار دیگری انجام میدهند و در کنار آن بهعنوان دلخوشیشان فیلم میسازند. اگر بخواهیم به چشم کار به فیلمسازی نگاه کنیم، فکر نکنم هیچکدام از بچههای سیرجان از راه فیلمسازی حتی بتوانند یک زندگی عادی برای خودشان به وجود بیاورند. اگر هم کاری ساختهاند، با پولی بوده که از جای دیگری و از کار دیگری درآوردهاند و برای دلخوشی و علاقۀ خودشان فیلم ساختهاند. این کار به زندگی و کار شخصی ما هم لطمه میزند. چون به کار اصلیمان هم نمیرسیم، وگرنه خیلی درآمد کسب میکردیم. هیچکس هم این را نمیفهمد. فکر میکنند ما یک عده بیکار و دلخوش هستیم که این کار را انجام میدهیم. تا اینجا که من دیدهام، هم نگاه مردم و هم نگاه مسئولان اینجور بوده است.
به نظر شما این نگاه را چگونه میتوان تغییر داد؟
محسنی: باید این کار را جدی بگیریم؛ یعنی اگر قرار است مؤسسهای راه بیفتد، اولین قدم این است که چند نفر حقوق بگیرند و آنجا کار کنند. ما همه اینجا برای همدیگر به شکل دوستانه کار میکنیم. هیچکس هم خودش را مسئول نمیداند و تازه برای همدیگر منت هم دارند. حتی اگر کار بد از آب درآمد هم نمیتوانند به همدیگر چیزی بگویند. موقعی که برای کاری که انجام میدهیم، به همدیگر حقوق بدهیم، این احساس مسئولیت هم بیشتر میشود. ضمن اینکه در شهر ما که شهر صنعتی هست، جا برای کار زیاد است. کلی موضوع و ایده داریم. شما یک جلسه تشکیل دهید و از بچۀ ۱۳-۱۲ ساله تا بزرگترها بخواهید ایدههایشان را بیان کنند، ببینید چقدر ایده دارند. از طرفی بچههای داستاننویسی سیرجان قوی کار کردهاند و برای همین، ایدههای خوبی برای فیلم دارند. وقتی با بچههای یزد، شیراز یا تهران کار میکنیم، میبینیم که آنها کمبود ایده و داستان دارند. مسئولان این شهر باید بدانند که اگر فرهنگ این شهر مشکل دارد، سینما میتواند این مشکل را حل کند. حتی در بحث صنعتی و تبلیغاتی هم سینما میتواند کمک کند. فرآیندی برد- برد است؛ یعنی میتواند کاری فرهنگی و صنعتی و درعینحال درآمدزا باشد. اصل سینما در دنیا همین است. ولی ما نمیتوانیم این را به مسئولان بفهمانیم. اگر من پیش یکی از این مسئولان بروم، مرا آدم بیکاری حساب میکند که از روی سرگرمی میخواهم فیلم بسازم.
شما وضعیت کلی تولید فیلم و فیلمسازی در سیرجان را چگونه میبینید؟
محمدجواد علیزاده: ببینید، حتی به نسبت سایر شهرستانهای کوچک استان، اصلاً وضعیت سینما در سیرجان خوب نیست. چون یا باید افراد با هم در ارتباط باشند تا فیلمی ساخته شود، یا باید جایی برای نشان دادن فیلمها وجود داشته باشد؛ اما هیچکدام از اینها نیست. حتی جایی که چند نفر از بچههای سینما دورهم جمع بشوند، وجود ندارد.
...
دبیر بخش سینما
https://srmshq.ir/0pxjog
چرا آموزش سینما بیشتر در چهارچوبهای تئوری گیر کرده و جنبۀ عملی به خود نگرفته است؟ آیا جریان تولید سینما در ایران، توان پاسخگویی به تعداد زیاد دانشآموختگان سینما را دارد؟ چرا سیستم آموزشی نباید متناسب با جریان تولید هنرجو یا دانشجو جذب کند؟ چرا تهیهکنندگان و کارگردانان سینمای ایران، دانشآموختگان این رشته را به کار نمیگیرد؟ چرا نیروهای متخصص در کرمان نمیمانند تا ظرفیت سینمایی و فرهنگی شهر را گستردهتر نمایند؟ همۀ این پرسشها، موضوع بحث بخش سوم و پایانی میزگرد آموزش سینما در کرمان را تشکیل دادهاند.
در بخش نخست این میزگرد، «مسعود محمدی»، فیلمساز، عکاس و دانشآموختۀ کارشناسی مونتاژ، در ابتدا از عدمحمایت مسئولین اداره کل فرهنگ و ارشاد و آموزشوپرورش از این رشته در مقطع هنرستان گلایه کرد. او نبود امکانات آموزشی لازم، امکانات تولید فیلم و بهویژه کمبود نیروهای انسانی متخصص به جهت آموزش این رشته در مقطع هنرستان را در میان گفتارش یادآور شد. محمدی در ادامۀ گفتارش، از تجربۀ تألیف سه کتاب برای دروس مختلف مقطع هنرستان یاد کرد که هماکنون از یکی از این کتابها (فن سینما) بهعنوان منبع آموزشی آن درس بهره میبرد. او، مشکلات انتشار و تکثیر این منابع را نیز در میان صحبتهایش خاطرنشان کرد. محمدی در بخش پایانی صحبتهایش در میزگرد پیشین، از سیستم گزینش هنرجویان در سالهای گذشته گلایه کرد و گزینش هنرجویان امسال را امیدوارکننده دانست.
«محسن مجیدی»، دانشآموختۀ کارشناسی کارگردانی سینما و کارشناس ارشد پژوهش هنر نیز در نخستین بخش این میزگرد، اینگونه عنوان کرد: «متأسفانه... افرادی که بتوانند گلیم آموزش را از آب بکشند، کم هستند. سعی خودم بر این بود که در طی این سالها به دوستانی که دانشگاه رفتهاند، درس خواندهاند و مدرک تخصصی این رشته را دارند یا کار تجربی در این رشته انجام دادهاند؛ توصیه یا از آنها خواهش کنم به حوزۀ آموزش ورود کنند و خلأ مدرسین آموزش را پوشش دهند.» او همچنین از کمبود فضاهای نقد و گفتمان هنری، در کنار مراکز رسمی آموزش هنری گلایه کرده و آن را یکی از خلأهای آموزشی دانست. وی در بخش پایانی صحبتهایش، در نظر گرفتن معیارهای اخلاقی و تربیتی را در بحث گزینش هنرجویان هنرستان، نشانۀ سلب مسئولیت اجتماعی مدیران فرهنگی قلمداد نمود و پیشنهاد پذیرش هنرجویان علاقهمند و بیسرپرست یا بد سرپرست را مطرح کرد.
در ادامۀ مباحث بخش دوم میزگرد آموزش سینما، محمدی، غرور و افادۀ برخی از هنرجویان و دانشجویان این رشته را آسیبزا دانست و سرمنشأ این غرور را هم خودِ سینما معرفی کرد. او بهترین قاضی را نسبت به کار استادان و آموزگاران، هنرجویان و دانشجویان آنها دانسته و باور دارد که باید بهترین بازخورد را از آنها گرفت. او آموزش را امری مهم برشمرد که باید برای آن وقت گذاشت و نباید وقت تلف کرد. محمدی، محسوس بودن عدم حضور مجیدی و شفیعیبافتی در مجموعۀ آموزشی هنرستان هنرهای زیبا را نوعی قدردانی از ایشان تلقی کرد و این را نشان از عشقِ این دو آموزگار نسبت به کارشان دانست. او، همچون دیگر همکارش (مجیدی) رعایت استاندارهای سطح آموزش در هر مقطع را از لازمههای آموزش برشمرد و اظهار داشت: «هنرجویان ظرفیت محدودی برای یادگیری و آموزش دارند. وقتی بیشازحد ظرفیتش به او یاد بدهید، بهاصطلاح اور دوز میکند؛ یعنی زده میشود.»
مجیدی، دیگر کارشناس حاضر در این میزگرد، دلیل اهمیت ندادن به مقولۀ آموزش را رویکردهای فرهنگی حاکم بر جامعه دانست و ایجاد انگیزه در افراد متخصص در این زمینه، پر و بال دادن به آنها و اعتماد به آنها را یکی از ارکان مهم بالندگی و شکوفایی این افراد یاد کرد. او ایجاد تعامل دوستانه با هنرجویان و دانشجویان را عامل مهمی در راستای پذیرفته شدن آموزگار در میان شاگردان عنوان کرد. مجیدی، آموزش مباحثی سنگینتر از سطح هر مقطعی را اشتباه و آموزگاران را ملزم به پیروی از سرفصلهای ارائه شده از سوی مراکز آموزشی دانست. او در پایان این گفتوگو، انگیزۀ فردیاش از راهاندازی کارگاههای آموزشی در حوزۀ هنری کرمان را داشتن یک جامعۀ فرهنگی و فرهیختهتر که در آن سینما را بهتر بشناسند عنوان نمود.
در این شماره و در بخش پایانی این میزگرد، کوشیدیم تا در ادامۀ مباحث دو شمارۀ گذشته، به زوایایی تازه از مباحث مربوط به آموزش سینما در کرمان بپردازیم. مسعود محمدی و محسن مجیدی، هریک در پاسخ به پرسشهای مطرح شده، پاسخهایی جداگانه دادند:
مسعود محمدی، هنرستانها را محل آموزش عملی و پایهای هنر عنوان کرد که آموزش و عمل را در کنار هم پیش میبرند. او در این شماره نیز همچون بخش نخست این میزگرد، از بیتوجهی مسئولان آموزشی و فرهنگی در استان نسبت به فراهم نمودن امکانات فنی لازم به جهت آموزش رشتۀ سینما در مقطع هنرستان گلایه کرد. محمدی تحصیل در رشتۀ سینما را ضمانت فیلمساز شدنِ دانشآموختگان این رشته ندانسته و رسیدن به این نقطه را وابسته به تلاش افراد عنوان کرد. او ضعف اصلی محدودیت بازار کار سینما را نبود نگاه صنعتی برشمرد و در بخش آخر صحبتهایش، داشتن غرور کاذب، در بین هنرجویان و دانشجویان سینما را مانعی اساسی در آموزش این عرصه دانست.
محسن مجیدی، دیگر کارشناس این میزگرد، همچون شمارۀ نخست، کمبود فضاهای پیرامونی فرهنگی را عامل اصلی شکاف میان دانش تئوری و عملی برشمرد. او فرآیند فعالیت سینما و تولیدِ فیلم و فرآیند شعورمند شدن و فرهنگی شدن افراد جامعه با سینما را دو مقولۀ جداگانه دانست و در ادامۀ این بحث عنوان کرد که در بحث آموزش سینما، به دنبال مقولۀ دوم است. به باور مجیدی، قرار نیست همۀ کسانی که وارد رشتۀ سینما شدهاند، وارد عرصۀ کار بشوند؛ چون ظرفیتش وجود ندارد. او در این گفتوگو خاطرنشان کرد: «چون دانشگاه باعث شعورمندی و تغییر رفتار اجتماعی در سطح شهر میشود. ما باید دنبال این باشیم، نه دنبال اینکه هرکس فارغالتحصیل سینما شد، لزوماً فیلمساز شود!» از دیدگاه او ظرفیت سینمایی، به وجود نیامده است تا فیلمسازان ایران، بتوانند روی عوامل کرمانی در تولید فیلمهایشان حساب باز کنند. مجیدی، دلیل عمدۀ این مسئله را نبود مدیر فرهنگی فرهیخته در همۀ دورانها عنوان کرد. مجیدی، در پایان صحبتهایش، دلیل تخریبگری بین فیلمسازان شهر را بیکاری و عقدههای ناشی از نادیده گرفته شدنشان تلقی نمود.
این میزگرد، در صبحگاهان یکی از روزهای پاییز، در دفتر ماهنامۀ «سرمشق» انجام گرفت. بخش سوم میزگرد آموزش سینما، پیش روی شما قرار دارد. امید است که مجموع این میزگرد، برای خوانندگان گرامی سرمشق سودمند بوده باشد.
...