در میهمانی تئاتری‌های سیرجان

سکینه عرب‌نژاد
سکینه عرب‌نژاد

دبیر بخش تئاتر

در این شماره میهمان تئاتری‌های سیرجان بودیم و در گفت‌وگوهایی که می‌تواند همچنان میان ما و خودشان برقرار باشد، به بررسی تئاترشان پرداختیم. گفت‌وگوهایی که به‌جرئت و راستی می‌توانم بگویم که از صریح‌ترین و روراست‌ترین گفت‌وگوهایی است که در بخش تئاتر نشریه داشته‌ایم.

تئاتر سیرجان دو رو دارد، یک رویش آن است که ما غیر سیرجانی‌ها می‌بینیم، ما مخاطبان راه دور و هر از گاهی تئاتر این شهر. روی تر و تمیز و شسته و رفته و پر و پیمانش. رویی که گاه حسادت ما را برمی‌انگیزد. چه با نمایش‌هایی که روی صحنه می‌برند، چه با راحتی و آرامشی که در تولید تئاترشان دارند نسبت به سایر شهرهای استان و چه با تماشاگرانی که همواره سالن‌های تئاترشان را پر می‌کنند؛ اما این تئاتر رشک‌برانگیز، امروز یک روی دیگر نیز دارد. آنجا که فقط خودشان می‌دانند، خودشان درکش می‌کنند، از وضعیت حال حاضرشان ناراضی و البته منتقد صریح و بی‌پروای خودشان هستند و چقدر خوب است این خصلت. خصلتی که می‌تواند تئاتر سیرجان را به روزهای اوج خودش بازگرداند. در این گذر کوتاه سعی داشتیم هم نگاه تاریخی به تئاتر سیرجان داشته باشیم و هم نگاهی به وضعیت امروز تئاتر این شهر. در بخش مرور تاریخی با محمود ستوده به صحبت نشستیم که از نویسندگان و کارگردانان پیشکسوت تئاتر سیرجان است و گذری کوتاه بر تئاتر سیرجان از قبل از انقلاب تا امروز داشتیم. این گفت‌وگو هرچند بیشتر تاریخی و کمتر تحلیلی است، اما شناختی کلی از تئاتر سیرجان ارائه می‌کند و قاعدتاً همه تاریخ تئاتر سیرجان نیست. برای بررسی تئاتر امروز این شهر میزگردی با حضور شش نفر از کارگردانان برگزار شد که به نظرم گفت‌وگویی صادقانه، دلسوزانه و راهگشاست. از آنجا که مسائلی که بر سر آن‌ها در این گفت‌وگو بحث شد بومی بود و برای این‌که گفت‌وگویی صورت بگیرد باید نسبت به آن‌ها آگاهی وجود می‌داشت از حسین اطمینان به‌عنوان یک تماشاگر حرفه‌ای و مطلع که هم تئاتر سیرجان را پی می‌گیرد و هم تئاترهای کرمان و تهران را، خواستم که میزگرد را هدایت کند.

مسئله دیگری که شاید تئاتر سیرجان بیشتر از سایر شهرهای استان درگیر آن است، مسئله بازخواست‌ها و سانسورهای پس و حین اجراهاست، یعنی دقیقاً زمانی که اجراها مجوز شورای نظارت را هم دریافت کرده‌اند. قرار بود این خود به‌عنوان یک موضوع جداگانه مورد بحث قرار گیرد که بنا به دلایلی این اتفاق نیفتاد و فقط در میزگرد به آن اشاراتی شد. اتفاقاً این موضوع بسیار جدی است و مطرح کردن آن در نشریه می‌توانست فتح بابی باشد بر انتقاد و آسیب‌شناسی این مورد.

در آخر قطعاً و شخصاً باید از میزبانی دوستان سیرجانی تشکر ویژه‌ای داشته باشم، به‌ویژه از همراهی بی‌دریغ حسین اطمینان و هم‌چنین نشریه پاسارگاد و سردبیر محترمشان عبدالرضا محمودآبادی که بی‌هیچ چشمداشتی دو روز دفتر نشریه پاسارگاد را در اختیار بخش تئاتر نشریه سرمشق قرار دادند.

رونق کمّی و نزول کیفی/ میزگردی دربارۀ وضعیت تئاتر سیرجان با حضور ابراهیم اسدی، حسین خاکسارپور، امیرحسین طاهری، مریم مسعودی، رضا مسلمی‌زاده و سیدحمید موسوی

حسین اطمینان
حسین اطمینان
رونق کمّی و نزول کیفی/ میزگردی دربارۀ وضعیت تئاتر سیرجان با حضور ابراهیم اسدی، حسین خاکسارپور، امیرحسین طاهری، مریم مسعودی، رضا مسلمی‌زاده و سیدحمید موسوی

ممنون از همه دوستان که در این گفت‌وگو شرکت کردند. اگر اجازه بدهید با این سؤال شروع کنیم که آیا ما در تئاتر سیرجان نزول داشته‌ایم یا خیر؟ و اصلاً تئاترمان را با چه معیاری مقایسه می‌کنیم، با تئاتر قبل از خودش، با تئاتر بقیه شهرستان‌ها، با کشور، با دنیا؟

خاکسارپور: من فکر می‌کنم با خودمان و سال‌های گذشته خودمان و با توجه به جشنواره‌ها مقایسه می‌کنیم. همانطور که می‌دانید در جشنواره‌های اخیر سیرجان نه کار خوبی ارائه کرده و نه مقامی به دست آورده. کار از شهرستان‌های دیگر به جشنواره فجر معرفی می‌شود و نه از سیرجان. در وهله اول ما خودمان را با خودمان می‌سنجیم، با گذشته خودمان. ما قبلاً بهتر کار می‌کردیم تا امروز.

یعنی شما معتقدید که تئاتر سیرجان از خودش هم نزول پیدا کرده؟

خاکسارپور: بله. از نظر کیفی از چند سال پیش خودش نزول پیدا کرده. پیشرفت نکردیم، یک جا هم نماندیم، به‌طور واضح افت کردیم.

موسوی: نسبت به چند سال قبل این مقایسه را می‌کنید؟

خاکسارپور: نسبت به پنج، شش سال قبل.

دوستان موافقند با این گفته؟ این‌که تئاتر سیرجان نزول داشته حالا چه نسبت به خودمان و چه نسبت به شهرهای دیگر؟

موسوی: به نظر من اگر روند تئاتر سیرجان را از ابتدا درنظر بگیریم، از بعد از انقلاب منظورم است، تئاتر سیرجان با کارهای جنگی و انقلابی شروع شد و به قول قدیمی‌ترها مثل آقای ستوده، بسیاری از این کارها در کرمان هم اجرا می‌شد و کرمان هم در این قضیه خیلی از سیرجان حمایت می‌کرده.

خاکسارپور: در زمان مدیرکلی آقای نیلی و آقای جعفری از سیرجان برای اجرا در کرمان دعوت می‌کردند.

موسوی: منظورم از این مقدمه این است که اگر بخواهیم با توجه به روند پیشرفت جامعه حساب کنیم، آن زمان خیلی شرایط جامعه فرق می‌کرد. حتی آقای ستوده دهه ۶۰ در جشنواره تئاتر فجر هم کار اجرا کردند. آن‌وقت‌ها شرایط پذیرش جشنواره‌ها فرق می‌کرد، نوع و جنس کارها فرق می‌کرد. در کل نظر من این است که ما اگر بخواهیم تئاتر را بسنجیم، نمی‌توانیم نسبت به خودمان بسنجیم. باید نسبت به کل جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم، شهرستان، استان و کشور این کار را انجام دهیم. البته من هم موافقم که کیفیت تئاتر در سیرجان نزول پیدا کرده. من معتقدم که تئاتر سیرجان نسبت به وضعیت خودش نزول کیفی داشته. حالا نسبت به جامعه بزرگ‌تر مثل استان و یا کشور بسنجیم این نزول صد در صد است. در جشنواره امسال ما شاهد اجراهای خوبی از شهرهای دیگر غیر از سیرجان بودیم. نمی‌گویم که اختلاف بین تئاتر شهرستان‌های دیگر و سیرجان خیلی زیاد بود، ولی به حدی بود که بتوان تشخیص داد که کارهای دیگران کارهای خوبی بودند. ما نسبت به خودمان و تئاتر خودمان هم افت داشتیم. کارگردانانی را داریم که پنج سال قبل کار بهتری از آن‌ها می‌دیدیم یعنی این روند در همه‌چیز کند شده است. این نظر شخصی من است که در این چند سال پیگیر تئاتر سیرجان بوده‌ام و این نزول دلایل متعددی دارد.

نظر شما در این مورد چیست، خانم مسعودی؟

مسعودی: من هم موافقم که تئاتر سیرجان افت پیدا کرده، هم نسبت به سال‌های خیلی گذشته که هر سال بد از بدتر شده و هم این‌که آقای موسوی می‌گویند، نسبت به کلیت جامعه. الآن فضا طوری شده که امکان دیدن تئاترهای شهرهای دیگر را هم داریم، بچه‌ها کارهای دیگران را می‌بینند و مقایسه می‌کنند و متوجه می‌شوند که اصلاً خلاقیتی در تئاتر سیرجان دیده نمی‌شود و کسی از خلاقیتش استفاده نمی‌کند. انگار از یک جایی شروع شده به کپی کار کردن و دیگر این خلاقیت کنار گذاشته شده. این مسئله خیلی به تئاتر سیرجان ضربه زده. این را همه متوجه می‌شوند، هم عام می‌داند، هم بچه‌هایی که تئاتر کار می‌کنند؛ بنابراین واقعاً ما در همه زمینه‌ها افت داشتیم، هم یک کارگردان نسبت به کارهای قبلی خودش، هم نسبت به کارهای گذشته کارگردان‌های دیگر و هم نسبت به شهرهای دیگر.

یعنی شما معتقدید که ما به یک نقطه‌ای در تئاتر رسیده بودیم، حالا بقیه جاهای دیگر صعود داشتند، ما نه‌تنها روی آن نقطه نماندیم بلکه پس‌رفت هم داشتیم، درست است؟

مسعودی: دقیقاً همینطور است.

نظر شما چیست آقای اسدی؟

اسدی: من نمی‌توانم دقیقاً بگویم نزول. به نظرم در مقطعی، بخشی از فعالیت‌ها و تولیدات متوقف شدند و در یک سطح ماندند. من که دارم نگاه می‌کنم استقبال دوستان نسبت به تئاتر بیشتر شده و تئاتر جای خودش را در جامعه سیرجان بیشتر باز کرده تأثیرش هم نسبت به ده سال پیش در همه عرصه‌ها بیشتر شده، حتی در عرصه‌های مدیریت کلان‌شهری می‌بینیم که تئاتر جایگاه خودش را باز کرده و این به‌واسطه فعالیت‌هایی است که صورت گرفته، اما احساس می‌کنم که این فعالیت‌ها در مقطعی متوقف شده و این توقف طولانی شده. ولی در این سال‌ها بقیه شهرها که به نظر می‌رسید هم‌سطح سیرجان نبودند، تلاش کردند به سطح سیرجان رسیدند و حتی متوقف نشدند و دارند مراحل را بالاتر می‌روند. هم در عرصه تئاتر تجربی و هم در بحث آکادمیک. می‌بینیم فارغ‌التحصیلان تئاترشان روزبه‌روز بیشتر می‌شوند و تأثیرشان را بر جامعه تئاتر تجربی می‌گذارند. کسانی هم که کار تجربی می‌کنند، سعی می‌کنند آموزش ببینند.

بسیاری از دوستان در شهرهای دیگر استان در کارگاه‌های آموزشی شرکت می‌کنند، این یعنی یک جریان آموزشی در شهرهای دیگر وجود دارد و بچه‌ها سفت و سخت دنبالش هستند. در اینجا من متأسفانه این مسئله را نمی‌بینم. بچه‌ها در دیگر شهرستان‌های استان نسبت به آموزش حریص‌ترند تا بچه‌های سیرجان و این بر روند کیفی تئاتر سیرجان تأثیر گذاشته. مثلاً من در دوران اول کارگاه آقای سعید اسدی بودم ولی کارگاه دومش را به‌واسطه مشغولیات کاری نتوانستم شرکت کنم و خیلی هم حسرت خوردم. به خود آقای اسدی هم پیام دادم. بعد متوجه شدم که خیلی از دوستان دیگر هم این کارگاه را از دست دادند، یعنی خیلی‌ها که همین‌جا بودند و می‌توانستند به کارگاه بروند، نرفتند و این فرصت را از دست دادند. به‌طور خلاصه می‌خواهم بگویم که بچه‌های تئاتر سیرجان متوقف شده‌اند، بقیه شهرستان‌ها نه‌تنها متوقف نشده‌اند، بلکه پیشرفت کرده‌اند.

طاهری: من الآن در شرف قطع فعالیت‌های تئاتری‌ام هستم، اما کاش ده سالی زودتر این کار را می‌کردم. به این دلیل که شاید الآن می‌توانستم وقتی می‌خواهم حرف بزنم از این قضیه مطمئن شوم که سوء برداشتی نمی‌شود که می‌خواهم چیزی را از چیزی جدا کنم یا جریان خاصی را تقویت و جریان دیگری را سرکوب کنم. من فکر می‌کنم همین‌که الآن اینجا نشستیم و داریم راجع به این موضوع صحبت می‌کنیم خودش نشان‌دهنده بحران هست، یعنی اصلاً نیازی نیست که بپرسیم آیا بحرانی وجود دارد یا نه؟ همین‌که داریم راجع به این موضوع صحبت می‌کنیم، یعنی که وجود دارد. البته این‌که بخواهیم این امر را با معیاری مثل جشنواره بسنجیم، می‌شود اما قبول کنید که معیار خیلی درستی نیست. به این دلیل که جشنواره مسائل خودش را دارد. ورودی خاصی را می‌طلبد که مثلاً شامل نمایشنامه‌های خارجی نیست، تعدادی هستند که اصولاً دیگر در جشنواره شرکت نمی‌کنند حالا یا به رسمیت نمی‌شناسند یا سطح خودشان را بالاتر از جشنواره می‌دانند یا دچار یک اختلاف سیاستی با سیاست‌گذاران جشنواره هستند و به همین دلیل جشنواره لزوماً نشان‌دهنده حقیقت تئاتر نیست، هیچ‌وقت هم نبوده. خیلی تأسف‌آور است که ما قضاوت شخصی خودمان را آن‌قدر از دست بدهیم که بخواهیم معیارهایمان را در جاهای دیگر دنبال کنیم؛ جاهایی مثل ورود به جشنواره، جوایز، تماشاگر، حمایت شرکت‌ها و... به‌عنوان آدمی که بخش اعظمی از عمر مفیدش را صرف تئاتر کرده الآن دیگر باید به قضاوتی رسیده باشیم که خودمان متوجه بشویم که چه اتفاقی دارد در تئاتر این شهر می‌افتد.

...

نجواها و دیدگاه‌های متفاوت عامل رونق تئاتر سیرجان است /گذری کوتاه بر تاریخ تئاتر سیرجان در گفت‌وگو با محمود ستوده، نمایشنامه‌نویس و بازیگر

سکینه عرب‌نژاد و حسین اطمینان
سکینه عرب‌نژاد و حسین اطمینان
نجواها و دیدگاه‌های متفاوت عامل رونق تئاتر سیرجان است /گذری کوتاه بر تاریخ تئاتر سیرجان در گفت‌وگو با محمود ستوده، نمایشنامه‌نویس و بازیگر

عرب‌نژاد: ممنونم از حضور شما در این گفت‌وگو. قصد ما مروری کوتاه بر تاریخ تئاتر سیرجان است که از آن همواره به عنوان تئاتری پویا و رو به پیشرفت یاد شده است. از آنجا که متأسفانه مانند بسیاری از شهرهای دیگر سیرجان نیز در زمینه تئاتر تاریخ مکتوبی ندارد، به سراغ شما آمدیم تا به‌عنوان یکی از پیشکسوتان و قدیمی‌های تئاتر این شهر گپ و گفتی در این زمینه داشته باشیم. البته از دوستان دیگر هم برای گفت‌وگو دعوت به عمل آمد که دیدار با هرکدام بنا به دلایل مختلف صورت نگرفت. اگر موافق باشید مقدمه کوتاهی از شما بشنویم.

من تقریباً از ابتدا در بطن تئاتر سیرجان بودم. قبل از انقلاب سیرجان شهر کوچکی بود و جمعیت زیادی نداشت. شهر اصلاً به این گستردگی نبود. تئاتر شهرستان نیز بیشتر آموزشگاهی و جشنواره‌های دانش‌آموزی خیلی همه‌گیرتر بود؛ جشنواره‌های رقص، موسیقی، تئاتر، روزنامه‌نگاری، نقالی و... این جشنواره‌ها اول در سطح شهرستان‌ها برگزار می‌شد و بعد در استان‌ها. یادم نمی‌آید که به شکل کشوری هم برگزار می‌شد یا نه. متولی تئاتر قبل از انقلاب در سیرجان بیشتر وزارت فرهنگ و هنر بود که در اینجا هم دفتر نمایندگی داشت. بیشتر اجراها هم در دبیرستان ابن‌سینا بود. یکی، دو سال قبل از انقلاب ما در مدرسه نمایشنامه «از پا نیفتاده‌ها» نوشته غلامحسین ساعدی را بعد از پنج ماه تمرین اجرا کردیم. این کار در مسابقات آموزشگاهی شهرستان سیرجان اول شد و در کرمان هم به نمایندگی از استان مقام آوردیم. اتفاقاً هفتمین جشن فرهنگ و هنر منطقه‌ای بین یزد، سیستان، هرمزگان، شیراز و کرمان بود که در کرمان برگزار می‌شد و همزمان شده بود با درگیری‌های اول انقلاب. یادم می‌آید که ما با گروه تئاتر سیستان و بلوچستان در یک اتوبوس بودیم و آن‌ها یک آهنگ محلی می‌خواندند و دست می‌زدند که ساواک فکر کرده بود ما در اتوبوس داریم شعار می‌دهیم. خلاصه در آن جشن نمایش «از پا نیفتاده‌ها» از سیرجان و یک تئاتر از یزد مشترکا دوم شدند. تئاتر آب، باد، خاک از سیستان هم اول شد. این مسئله خیلی انگیزه خوبی برای من و امثال من بود. از آن گروه محمود سلطان احمدی، احمد گلزاری، من، مهدی افصحی و محسن افصحی تئاتر را ادامه دادند. در سیرجان هم آقای مسعود معین‌الدینی رئیس آموزش‌وپرورش وقت و فرمانداری برای ما جشن گرفتند و این مقام را به ما تبریک گفتند.

بعداً علی گلزاری گروهی تشکیل دادند به نام «گروه آزاد تئاتر اسلامی». مرامنامه اصلی گروه هم این بود که کار بومی باشد، نوشته خودمان باشد، اسلامی و مربوط به مسائل صدر اسلام باشد. چند کار خیلی خوب هم انجام شد. من به کمک علی گلزاری و ماشاالله رکنی از روی کتاب سفیر حسن جلایر نمایش پیشتازان شهادت را کار کردیم که جریان قیس ابن مطهر بود. این تئاتر را در مهدیه سیرجان تمرین می‌کردیم. آقای کافی که از مهدیه رفته بودند، ولی هنوز وسایلشان آنجا بود. ما با معرفی‌نامه فرهنگ و هنر برای تمرین به آنجا رفتیم. حین تمرین قالی‌ها را کنار زده بودیم و با گچ‌های رنگی روی زمین میزانسن‌ها و یک نقشه کلی از کار را روی سیمان‌های کف مهدیه طراحی کرده بودیم. یک‌دفعه دیدیم که از اطراف ریختند، دو سرباز ترک بودند. آن زمان آقای سروان محمدی رئیس آگاهی بود که شروع خوب و طوفانی داشت. ما بیست و دو، سه نفر بازیگر بودیم که حدود ده، دوازده نفر بازیگر کم سن هم داشتیم. در این کار که اتفاقاً برای ترویج انقلاب هم بود یک همسرایی داشتیم که در کوفه آن زمان شب‌نامه‌ها را پخش می‌کردند. ما را بردند آگاهی. بچه‌ها و بزرگ‌ترها را از هم جدا کردند. گفتند شنیدیم اینجا تریاک جابجا می‌کنید، می‌خواهیم ببینیم مسبب اصلی کیست. تا نصف شب ما را نگه داشتند و بعد که متوجه شدند قصه چیست از ما تعهد گرفتند که دیگر بدون مجوز کار نکنیم.

اطمینان: موازی با شما گروه دیگری هم بود که کار تئاتر می‌کرد؟

بله. گروه تئاتر پیشاهنگ.

اطمینان: من فکر می‌کنم تئاتر قبل از انقلاب سیرجان و حتی تا مدتی بعد از انقلاب با تئاترهای مدرسه‌ای پیوند خورده، این برداشت درستی است یا جریان دیگری غیر از آن هم داشتیم؟

نه. همه همین‌ها بودند. دو گروه داشتیم. گروه پیشاهنگ و آزاد که از مدارس و دبیرستان‌ها جذب آن‌ها می‌شدند.

عرب‌نژاد: گروه پیشاهنگ هم تم کارهایش مثل گروه شما انقلابی و اسلامی بود؟ در همان فضا کار می‌کردند؟ چون مثلاً خود شما با ساعدی شروع کردید و یک‌دفعه وارد کار اسلامی و انقلابی شدید.

کار ساعدی انتخاب آقای محمود شبیری معلم پرورشی دبیرستان ابن‌سینا بود برای جشنواره تئاتر شاهنشاهی. بعد از موفقیت در این کار بود که اوایل انقلاب آقای گلزاری گروه تئاتر آزاد را تشکیل دادند و شروع آن کار هم به شکل کارهای اسلامی بود؛ یعنی در واقع تئاتر از پا نیفتاده ها اولین کار من بود و نه گروه تئاتر آزاد. در گروه تئاتر آزاد که در بحبوحه انقلاب بود ما در کنارش کوه می‌رفتیم، جلسات قرآن داشتیم و در واقع گروه به این شکل پیش می‌رفت.

عرب‌نژاد: اعضای گروه تئاتر آزاد و پیشاهنگ همه مرد بودند؟

بله. همه مرد بودیم؛ اما من خودم سال ۶۸ در یک اجرا ۱۲ خانم و ۸ آقا روی صحنه بردم.

...