طعم شیرین دوبلاژ

کورش تقی زاده
کورش تقی زاده
طعم شیرین دوبلاژ

اواخر خردادماه سال جاری، کرمان، میزبان نصرالله مدقالچی، یکی از دوبلورهای باسابقه ایران بود. گوینده‌ای که در کارنامۀ پربارش، دوبلۀ نقش‌های ماندگار فیلم‌های جاودانۀ تاریخ سینما را دارد. او به دعوت امیرحسین روحانیان (دلارام) و با همکاری کانون فرهنگ و ادب دانشکدۀ فنی دانشگاه علوم، ۲۲ و ۲۳ خردادماه به کرمان آمد تا در شب دوبلاژ ایران -که به بهانۀ بزرگداشت او برپا شده بود- شرکت کرده و در حاشیۀ این برنامه نیز کارگاهی یک‌روزه با موضوع فن بیان و گویندگی را برای علاقه‌مندانِ نوپا در این عرصه برگزار نماید. در ادامۀ این برنامه‌ها، نشستی تخصصی در این زمینه با عنوان: «بررسی تاریخچۀ دوبله و نقش آن در سینمای ایران» با حضور نصرالله مدقالچی، دکتر آرش شفیعی بافتی و امیر دلارام در کافه گالری آزاد برگزار گردید. وحید محمدخانی، شرح دقیق‌تر چگونگی برپایی این دو برنامه را در گزارشی به‌تفصیل آورده است که آن را در ادامۀ این پرونده خواهید خواند. به بهانۀ این برنامه و حضور مدقالچی در کرمان، پروندۀ این شماره را به دوبله اختصاص دادیم و کوشیدیم تا اندکی به این مقولۀ ارزشمند و البته مهجور بپردازیم.

آغاز این پرونده گفت‌وگویی با نصرالله مدقالچی است. او در طی این گفت‌وگو، از تجربه‌هایش در گویندگی به‌جای نقش‌های گوناگون، با تأکید بر دوبلۀ نقش آنتونی هاپکینز در فیلم «سکوت بره‌ها» سخن گفت.

در ادامۀ مطالب این پرونده، امیر دلارام، نگاهی به برخی از نقش‌های گوناگونی داشته که مدقالچی، با صدای گرم خود، آن‌ها را در ذهن و خاطر ما جاودانه کرده است.

عطیه حجت در یادداشتی، به نقد و معرفی کتاب «چه‌گونه فیلم دوبله کنیم؟» به قلم «ابوالحسن تهامی» پرداخته است. این یادداشت، از مدت‌زمانی پیش آمادۀ چاپ بود؛ اما در نظر داشتم آن را در شماره‌ای مناسب به چاپ برسانم. نیکبختانه حضور مدقالچی در کرمان و برنامه‌هایی که با همراهی او برگزار شد، مناسبت لازم را برای چاپ این مطلب فراهم آورد.

از دیگر برنامه‌هایی که در طول این ماه در کرمان برگزار شد، می‌توان به نشست تخصصی «اقتباس در سینما» در کافه تجریش اشاره کرد. کارشناسان این نشست، دکتر آرش شفیعی بافتی، کورش تقی‌زاده و محسن مجیدی کوشیدند تا با بررسی ماهیت اقتباس، رابطۀ بین ادبیات و سینما را واکاوی کنند.

نشست شب «ناخدا خورشید» نیز برنامۀ دیگری بود که با حضور رضا زنگی‌آبادی، دکتر آرش شفیعی بافتی و کورش تقی‌زاده در کتاب‌سرای اردیبهشت برپا شد. در این شب، هریک از کارشناسان، به ارتباط بین رمان «داشتن و نداشتن» ارنست همینگوی و فیلمی که تقوایی به اقتباس از این داستان ساخته است؛ پرداختند.

به بهانۀ تیرماه (ماهی که زاد و مرگ سهراب شهید ثالث و عباس کیارستمی در آن رخ داده است.) کتاب‌سرای اردیبهشت، سه شب پیاپی متفاوت دیگر نیز تدارک دید:

نخست، شب سهراب شهید ثالث بود که سه‌شنبه ۱۰ تیر، با شرکت دکتر آرش شفیعی بافتی، جلیل امیری و هادی مهدوی، کوشش شد تا برخی ویژگی‌های فیلم‌ها و نگره‌های شهید ثالث موردبررسی کوتاهی قرار گیرند.

در شب دوم و در ادامۀ این سلسله شب‌ها، دکتر آرش شفیعی بافتی، رضا شمسی و مسعود اشجعی، در میزگردی در حضور اندک مخاطبان علاقه‌مند، اهمیت و راز ماندگاری جایگاه فیلم «دونده» ساختۀ امیر نادری را یادآور شده و هریک، دلایل ماندگاری این اثر را برشمردند.

در آخرین شب از این سری شب‌ها، بابک دقیقی، محسن مجیدی و حمید عسکری، هریک جداگانه از عباس کیارستمی گفتند. ارزش‌های فیلم‌های او را یادآور شدند و شیوۀ کار و فیلم‌سازی او را تشریح کردند. از منش و شخصیت او و نگاهی که در زندگی و آثارش دنبال می‌کرد، گفتند و یاد او را گرامی داشتند.

برپایی نشست‌هایی ازاین‌دست و حضور مخاطبان علاقه‌مند در آن‌ها، به افزایش گستره و عمق درک عموم مردم و حتی اهل‌فن، کمک شایانی خواهد کرد. امید است که با استقبال مخاطبان بیشتری روبه‌رو شوند.

معاون هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کرمان در گفت‌وگویی با گفتار نو، سینماها را موظف به عرضۀ بلیط نیم‌بها دانست. وی دلیل این سیاست‌گذاری را استقبال اندک تماشاگران از سینما عنوان نمود. امیدواریم که با پیگیری‌های لازم این اتفاق هرچه سریع‌تر رخ دهد و موجبات آشتی دوبارۀ مردم کرمان را با سینما فراهم آورد.

گفت‌وگو با:«نصرالله مدقالچی» / راز ارزش دوبلۀ ایرانی، در موسیقی زبان فارسی است

کورش تقی زاده
کورش تقی زاده
گفت‌وگو با:«نصرالله مدقالچی» / راز ارزش دوبلۀ ایرانی، در موسیقی زبان فارسی است

نصرالله مدقالچی، زادۀ ۷ مهرماه ۱۳۲۳ خورشیدی در کوچۀ مدقالچی‌های محلۀ اهراب شهر تبریز است. مدقالچی در بین اهالی خانواده و سایر دوستانش با نام «ناصر» شهره است. او، در کنار «ناصر ممدوح» و «سعید مظفری»، از سرشناس‌ترین دوبلور‌های نسل دوم دوبلاژ ایران به شمار می‌رود. ازجمله مهم‌ترین بازیگرانی که وی، به‌جای آن‌ها گویندگی کرده است می‌توان به «ژان گابن»، «چارلز برانسون»، «آنتونی هاپکینز»، «مایکل آنسارا»، «جین هکمن»، «باد اسپنسر»، «همفری بوگارت»، «ماکس فون سیدو»، «ریچارد هریس» و «گریگوری پک» اشاره نمود. وی همچنین سرپرستی گویندگان سریال انیمیشن به یادماندنی «آن‌شرلی» را نیز در کارنامۀ خود دارد.

گفت‌وگو با نصرالله مدقالچی، پیشکسوت عرصۀ دوبلاژ در ایران، عصرگاه یکی از روزهای گرمِ اواخر بهار در کرمان انجام شد. وقتی برای انجام گفت‌وگو نزد او رفتم، متانت و فروتنی او در برخورد، برایم سرشار از آموزه‌های اخلاقی بود. او با سینه‌ای گشاده به پرسش‌هایم گوش سپرد و با مهربانی و شکیبایی یک‌به‌یک را پاسخ گفت. گرمای سرشار از مهربانی صدای او، (جاودان باد!) برای من و دیگر دوستانم که در این نشست ما را همراهی می‌کردند، لذتی داشت که توصیف آن در توان واژگان نیست.

در طول این گفت‌وگو، امیرحسین روحانیان (دلارام) نیز در کنار من حضور داشت و گاهی به‌تناسب مبحث مصاحبه، ما را همراهی می‌کرد. مدقالچی در طی این گفت‌وگو به وضعیت درآمد دوبلورها و نبودن فیلم‌های خارجی خوب در چرخۀ اکران داخلی انتقاد کرد و بر اهمیت توجه دوبلور به جزئیات بازی بازیگر در کار دوبله تأکید نمود.

گفت‌وگویی که در ادامه خواهید خواند، نتیجۀ ساعتی هم‌نشینی با او است. امیدوارم شما نیز همچون من، از شنیدن طنین گرم صدای مدقالچی از لابه‌لای تک‌تک واژگان، لذت ببرید.

کورش تقی‌زاده: جناب مدقالچی عزیز، سپاسگزارم که گفت‌وگو با مرا پذیرفتید. اگر اجازه دهید، به‌عنوان پرسش اول به این مسئله بپردازیم که چه چیزی شما را به سمت حرفۀ دوبله سوق داد و ترغیبتان کرد که این مسیر را ادامه دهید و در این حرفه بمانید؟

نصرالله مدقالچی: این سؤال را همیشه از من می‌پرسند؛ اما می‌توان یک توضیح کوچک داد. ما در دوران مدرسه تئاتر کار می‌کردیم. من به این کارها علاقه‌مند بودم. وقتی‌که تأیید شد صدای مناسبی دارم و می‌توانم قدم اول را بردارم، در این حیطه ماندم و دیدم که قدم دوم، سوم و چهارم را هم برداشتم و موردحمایت واقع و بعد کاملاً وارد عرصۀ دوبله شدم.

تقی‌زاده: دورانی که شما کارتان را درزمینۀ دوبله آغاز کردید، هم‌زمان با شما چه کسانی (از بین خانم‌ها و آقایان) وارد عرصۀ دوبله شدند؟

مدقالچی: قبل از من، نزدیک‌ترین کسانی که ازنظر زمانی وارد کار دوبله شده بودند، دوستان عزیز و بسیار محترمم، آقایان ناصر ممدوح، سعید مظفری و فریدون دائمی بودند.

تقی‌زاده: از بین خانم‌ها چطور؟

مدقالچی: از بین خانم‌ها کسی هم‌دوره با ما نبود.

تقی‌زاده: می‌خواهم پرسشی مطرح کنم که شاید کمی خصوصی باشد. میزان دستمزدی که دوبلورها قبل از انقلاب می‌گرفتند، آیا مقدار قابل‌توجهی بود یا که نه، با وضع کنونی تفاوت چندانی نداشت؟

مدقالچی: ببینید، دستمزد ما آن زمان کفاف زندگی را می‌داد، چراکه پول ارزش داشت. سال ۱۳۵۰، پشت وزارت کار، خانۀ ۱۳۵ متری دوطبقه‌ای بود که طبقۀ بالای آن را به مبلغ ۷۰۰ تومان اجاره کرده بودم. همان دوره، یک رُل (نقش) اول هم که دوبله می‌کردم، ۷۰۰ تومان دستمزد می‌گرفتم. الآن ۱۹۰ میلیون تومان پول پیش خانه داده‌ام و یک میلیون و پانصد هزار تومان هم اجاره می‌دهم. البته این قرارداد تا آبان ماه است و بعد از آن نمی‌دانم چقدر قرار است روی اجارۀ خانه بیاید. خب! مگر برای یک رُل اول، چقدر به ما می‌دهند؟! اگر خیلی بدهند، ۷۰۰ هزار تومان می‌دهند. شما حساب کنید، ۷۰۰ هزار تومان دستمزد کجا و یک میلیون و پانصد هزار تومان اجاره خانه کجا؟! یعنی اگر به نسبت دستمزد حساب کنید، درواقع ممکن است اجاره خانۀ من چیزی حدود ۵/۸ تا ۹ میلیون تومان باشد. آن زمان اگر سه تا رُل اول در ماه می‌گفتم، زندگی شاهانه‌ای می‌توانستم داشته باشم. برنج کیلویی ۱۸ هزار بود و حبوبات هم کیلویی ۱۲ هزار. خب! الآن پول ما بی‌ارزش شده است و کاغذ پاره‌ای بیش نیست. پنجاه‌هزار تومان امروز، به عقیدۀ من، ارزشش به‌اندازۀ ۱۰ شاهی زمان گذشته است. آن موقع ما گله‌ای نداشتیم و زندگی می‌کردیم. درست است که دستمزد به نسبت کار کم بود ولی زندگی راحتی داشتیم. الآن مشکل است. حالا مشکل ما جور دیگری حل می‌شود و بیرون از فضای دوبلاژ فیلم و سینما، کار نریشن تبلیغات و تیزر و... را هم انجام می‌دهیم؛ ولی دوستانی که صرفاً در کار دوبله مشغول هستند، کمیتشان لنگ است. خرج برای همۀ ما یکسان است، ولی درآمد هریک از ما مختلف است. یک دوبلور چقدر باید کار کند تا از عهدۀ مخارجش برآید؟

بی‌سخن آوازۀ عالم نبود۱

عطیه حجت
عطیه حجت
بی‌سخن آوازۀ عالم نبود1

اولین صدایی که به گوش می‌رسد دل‌نشین و آرامش‌بخش است. صدای دیگر، چنان طنینی پرشکوه دارد که نفس در سینه حبس می‌ماند. صداهای آراسته به لحن کودکانه ما را در دنیای کودکی غوطه‌ور می‌کند و صداهایی با لحن طنازانه شادی‌آور است. خنده‌ها، گریه‌ها، بغض‌ها، فریادها... این صدای هنرمندان دوبلۀ ایران است؛ و ما سرشار و مبهوت...

««دوبله، Dubbing» یعنی دوباره‌کاری؛ چون به‌جای آن‌که تصویر و صدا را هم‌زمان ضبط کنند، یک‌بار تصویر را ضبط می‌کردند و یک‌بار هم‌صدا را»۲. در ایران هنر دوبله، در دهۀ چهل به اوج رسید و تا دهۀ پنجاه نیز ادامه یافت، به‌گونه‌ای که در این برهه، دوران طلایی دوبله شکل گرفت. در سال‌های قبل از دهۀ شصت، فیلم‌های مطرح و به‌روز سینمای جهان، به زبان فارسی دوبله و هم‌زمان با اکران جهانی در سینماهای ایران اکران می‌شد. همین امر دلیل عمدۀ استقبال زیاد مردم از سینما بوده است. مخاطب می‌توانست بازیگر موردعلاقه‌اش را بر پردۀ سینما ببیند و اعجوبه‌های دوبله، کلام آن بازیگر را به گوش مخاطب ایرانی آشنا می‌کردند. در حقیقت، هنرنمایی بازیگران بزرگ دنیا در کنار صدای دوبلورهای بزرگ ایران جان می‌گرفت و به‌این‌ترتیب، مخاطب از دیدن فیلم‌های خوب دنیا، آن‌هم با زبان مادری‌اش، بر پردۀ سینما بهره‌مند می‌شد. امری که متأسفانه امروزه در کشور انجام نمی‌شود و هیچ فیلم خارجی بر پردۀ سینماهای کشور نقش نمی‌بندد. این در حالی است که در اکثر کشورهای دنیا، همۀ سینماها به‌صورت مجتمع بوده و شامل چند سالن هستند؛ هر فیلم هم‌زمان با اکران جهانی، حداقل به دو زبان (زبان‌اصلی فیلم و زبان کشوری که فیلم را اکران می‌کند) در سالن‌های مجزای مجتمع سینمایی اکران می‌شود.

حذف هنر دوبله از پردۀ سینماهای کشور، این هنر را مختص تلویزیون، ویدیو رسانه و چند سایت پخش فیلم کرده است. دوبله از معدود هنرهایی است که در ایران برجسته و والاست و هنرمندان دوبلۀ ایران در سطح جهانی مطرح‌اند؛ اما متأسفانه با این روند موجود، به این هنر زیبا لطمه‌هایی وارد شده که چنانچه این وضع ادامه یابد به‌احتمال‌زیاد جبران‌ناپذیر خواهد بود.

دراین‌بین نام می‌بریم از استاد «ابوالحسن تهامی» یکی از بزرگان عرصۀ دوبله که علاوه بر گویندگی، در مواردی چون ترجمه‌‌، مدیریت دوبلاژ و بازیگری نیز استاد است. کتاب «چه‌گونه فیلم دوبله کنیم» به تألیف ایشان شامل چهار کتاب است: کتاب اول به توضیح و آموزش وظایف مدیر دوبلاژ می‌پردازد، کتاب دوم، فن بیان و گویندگی است، کتاب سوم، تاریخچۀ دوبلۀ فیلم به زبان فارسی به روایت محمد تهامی‌نژاد و کتاب چهارم آرشیوی است از عکس‌های هنرمندان عرصۀ دوبلاژ کشور.

استاد تهامی بیانی فصیح، شیرین، دل‌نشین، گیرا و آموزنده دارد. لحن نوشتار ایشان چنان صمیمانه است که مخاطب تجربۀ کتاب خواندنش را به‌گونه‌ای واقعی تجربه می‌کند؛ انگار استادی باتجربه، در جمعی دوستانه، با رویی خوش و کلامی شیوا، سخاوتمندانه تجربه‌های پرارزش خود در عرصۀ دوبله را به مهمانانش تعارف می‌کند. کلام ایشان آراسته به طنز است که صمیمت و راحتی را برای مخاطب افزایش می‌دهد و همین امر مانع خستگی و یکنواختی گفتار نیز می‌شود. با اطمینان می‌توان گفت این آموزش‌ها و تجارب به‌قدری غنی و جامع است که هر مخاطبی به فراخور علاقه و نیاز خود می‌تواند توشه‌ای از کلام نویسنده برگیرد.

بازماندۀ نسل طلایی

امیر دلارام
امیر دلارام
بازماندۀ نسل طلایی

صدای نصرالله مدقالچی در زمرۀ صداهای بَم و پرطنین دوبله قرار می‌گیرد. آوایی که در عین استحکام‌ و صلابت، دارای یک خَشِ گوش‌نواز همراه با ریتمی متوازن و ملایم در بیان کلمات است. این نوع صدا می‌تواند با اندک تغییراتی در لحن، هم بجای نقش‌های مثبت بنشیند و هم بجای نقش‌های منفی باورپذیر باشد.

اوایل دهۀ چهل که وی وارد دوبله شد -از این منظر او را می‌توان از نسل دومی‌های دوبله دانست- گویندگانی چون زنده‌یادان حسین عرفانی، فرشید فرزان و هوشنگ کاظمی دارای چنین جنس آوایی بودند.

استاد مدقالچی دریکی از روزهای تابستان ۱۳۴۱ که تازه ۱۸ سالش را تمام کرده بود توسط یکی از آشنایانش به استاد مهدی علی محمدی جهت کار دوبله معرفی شد. اولین روز او با اشتیاق فراوان به استودیو عصر طلایی که در خیابان پدر ثانی قرار داشت می‌رود. در آنجا تعدادی از گویندگان را می‌بیند که در حالِ دوبلۀ فیلمی هندی هستند. نصراللهِ جوان، چندساعتی پشتِ سر دوبلورها می‌ایستد و کارشان را تماشا می‌کند. ناگهان مدیرِ دوبلاژ رو به او می‌کند و می‌گوید: می‌توانی در این سکانس بجای آن گزمه بگویی: بله، قربان؟

او جواب می‌دهد: بله... آن صحنه را نمایش می‌دهند و نصرالله مدقالچی بااینکه مضطرب بود، اولین‌ جمله‌اش در دوبله را با تسلط بیان می‌کند.

پس از گفتن این جمله او کم‌کم توسط استودیوهای دیگر به کار دعوت می‌شود و ازآن‌پس نزد بزرگانی چون ژاله علو، هوشنگ مرادی، علی کسمایی، محمدعلی زرندی، عطاالله کاملی و مانی خواجویی‌ها فعالیت خود را ادامه می‌دهد و نقش‌های کوتاهی می‌گوید‌؛ اما نصرالله مدقالچی به فرصتی نیاز داشت تا بتواند توانایی‌های خود را برای گفتن نقش‌های بزرگ‌تر به مدیران دوبلاژ اثبات کند. تا اینکه روزی استاد هوشنگ لطیف‌پور -که از مدیران دوبلاژ نامدار این عرصه است- او را در تلویزیون فیلم ‌می‌بیند و برای دوبلۀ فیلمِ باغ آلبالوی چخوف دعوتش می‌کند. این دعوت سرآغازی می‌شود بر نقش گویی ماندگار او بجای جرج مک‌ریدی در سریال مشهور پیتون پِلِیس در سال ۱۳۴۵. دوبلۀ این نقش نقطۀ جهشی در کارنامه اوست که طی آن به یکی از صداهای ماندگار دوبله بدل می‌شود. پس‌ازآن گویندگی خوب او بجای چارلز برانسون در فیلم ۱۲ مرد خبیث موجب می‌شود که در آثار مختلف این بازیگر صحبت کند و تماشاگران صدای او را بر چهره برانسون بپذیرند. از اواخر دهه ۴۰ استاد مدقالچی علاوه بر دوبلۀ فیلم‌ها و سریال‌های خارجی، دوبلۀ فیلم‌های فارسی را نیز بر عهده گرفت.

گویندگی به‌جای عنایت بخشی در فیلم «فریاد زیر آب» و به‌جای مرتضی عقیلی در فیلم‌های «آقا مهدی وارد می‌شود» و «مهدی پاشنه طلا» از آثار قابل‌تحسین مدقالچی درزمینۀ دوبلۀ فیلم‌های فارسی است. در دهۀ ۵۰ برای اولین بار استاد مدقالچی بجای ژان گابن در فیلمِ «بینوایان» صحبت کرد. چنان این صدا و اجرا بر چهرۀ گابن در نقش ژان والژان درخشید که پس‌ازآن بسیاری از گابن‌ها را او گفت. طی سال‌های ۵۸ و ۵۹ وی دو نقش ماندگارِ دیگر را به کارنامه‌اش اضافه می‌کند. نخست گویندگی بی‌نقص و تحسین‌برانگیز او بجای مایکل آنسارا در نقش ابوسفیان در فیلم «محمد رسول‌الله (ص)» (مصطفی عقاد) است. این فیلم به مدیریت استاد منوچهر اسماعیلی دوبله شد و مدقالچی توانست با درک کامل شخصیت ابوسفیان صدای پرطنین خود را با این کاراکتر تطابق دهد و با حفظ ریتم کلامی خود اثری زیبا را به یادگار بگذارد. در سکانسی که ابوسفیان می‌گوید: شرف؟ شرف من بر پشت شترهامه! اوج خلاقیت گوینده را شاهد هستیم.

فیلم شاخص دیگر کارنامۀ آقای مدقالچی گویندگی بجای ایلای والاک در نقش زشت در نسخه ویدئویی فیلم «خوب، بد، زشت» (سرجیولئونه) است. مدقالچی در اینجا کمی صدایش را به‌صورت زیر ارائه می‌دهد و سعی می‌کند تندوتیز و مطابق با لبان و حرکات بازیگر نقش گویی کند. گوینده با تمام توان، خباثت و لاقیدی این شخصیت را در کلام به بیننده منتقل می‌کند. درجاهایی که این پرسوناژ مقداری طنز را چاشنی کلامش می‌کند، مدقالچی نیز با فراست این شوخی‌ها را دریافته و در بیانش به کار می‌گیرد.

در دهۀ ۷۰ او در مجموعه فیلم‌های «دکتر مابوزه» در تلویزیون نیز گویندگی قابل‌اعتنایی انجام ‌می‌دهد؛ اما یکی دیگر از شاهکارهای نصرالله مدقالچی گویندگی بجای آنتونی هاپکینز در فیلم «سکوت بره‌ها» است. او چنان شخصیت دکتر لکتر را درک کرده بود که نگارنده وقتی برای اولین بار این دوبله را دید لحظاتی طولانی مبهوت و مسحور این دوبله گردید. مدقالچی از یک‌سو می‌بایست کلامش را با شخصی تحصیل‌کرده و باهوش که دارای ذهنی آماده و روحیه‌ای مقاوم است تطبیق دهد و از طرف دیگر، وجهی متفاوت از شخصیت او که یک قاتل سنگدل و خون‌آشام است را به نمایش بگذارد. اینجا است که تجربۀ سالیان طولانی در دوبله به یاری وی می‌آید و یکی از نقاط عطف تاریخ دوبلاژ رقم‌ می‌خورد.

نصرالله مدقالچی از نسل گویندگان دوره طلایی دوبله است که کارنامه پربارش نشان از توانائی‌هایش دارد. او در ۷۵ سالگی همچنان با ذهنی پویا و روحیه‌ای ستودنی پشت میکروفن می‌نشیند و نقش گویی می‌کند.

با آرزوی سلامتی و تندرستی برای این صدای آشنا!

بزم افسونگرانۀ صدا

وحید محمدخانی
وحید محمدخانی
بزم افسونگرانۀ صدا

در این عصر، پیشرفت در همۀ عرصه‌ها، به لطفِ وجودِ تکنولوژی، شکل متفاوت‌تری به خود گرفته است و این مسئله، دوبله (این هنر در سایه) را نیز بی‌نصیب نگذاشته است. تکنولوژی همان‌قدر که به دوبله یاری رسانده، به همان میزان هم آسیب رسانده است. در دسترس قرار گرفتن ابزار ضبط و تولید صدا، فرایند صداگذاری را آسان‌تر نموده و هر مشتاق بااستعداد متفاوت را جسارت بخشیده تا دست به تولید بزند. تولیدِ واژه در هر عصر و تزریق آن به زبانِ عامه، به عهدۀ یک جریانِ فرهنگی بوده که روزگاری در دستگاه شعر غنائی شکل می‌گرفته است و با جلوتر آمدن زمان، این وظیفه بر عهده تشکیلات رسانه‌ای اعم از رادیو، تلویزیون، سینما و موسیقی گذاشته شد. عموم جامعه امروز کمتر می‌خوانند و بیشتر می‌شنوند. پس بر ماست که با تبیین اثر باکیفیت و بی‌کیفیت ساحت زبان را جلا بخشیده و به همگان معرفی کنیم. این بار قرعۀ این مهم به دوبله افتاد تا با معرفی دوبلۀ اصیل و قدردانی از آن، روزنه‌ای هدایت بخش را در کرمان به روی علاقه‌مندان بگشاییم.

***

مراسمِِ شبِ دوبلاژ ایران، ایده‌ای اولیه برای معرفی دوبلۀ اصیلِ ایران در دهه‌های گذشته بود که با جلسات متعدد و هم‌اندیشی اعضای کانون فرهنگ و ادب دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه شهید باهنر کرمان و ادارۀ کل امور فرهنگی دانشگاه باهنر شکل گرفت و در نهایت مقرر گشت که این برنامه به آیین بزرگداشت یکی از چهره‌های ماندگار نسل طلایی این حرفه نیز مزین گردد که به‌اتفاق نظر اعضا، استاد نصرالله مدقالچی انتخاب گردیدند.

***

مراسمِ شبِ دوبلاژ ایران و آیین بزرگداشت استاد مدقالچی در شامگاه بیست و دوم خردادماه سال جاری و به همت کانون فرهنگ و ادب در تالار وحدت دانشگاه شهید باهنر کرمان برگزار گردید. در ابتدا به‌رسم ادب دکتر یدالله آقاعباسی به حضار و مهمان ویژه خوش‌آمد گفتند و به‌اختصار، روابط هنری بین بازیگران تئاتر در دهۀ سی و ورود ایشان به دورۀ اولیۀ دوبلۀ ایران را تشریح کردند و به ستایش از نسل طلایی دوبله و میراث جاودانه آن‌ها پرداختند.

در جریان برگزاری برنامه، دو کلیپ که در کانون تهیه و تولید شده بودند را با عنوان «صداهای ماندگار» با بهره از صدای مخملی اساتیدی همچون منوچهر اسماعیلی، منوچهر والی زاده، سعید مظفری، چنگیز جلیلوند، جلال مقامی، ناصر طهماسب، ژرژ پطرسی، خسرو خسروشاهی و رفعت هاشم‌پور و ... و دیگری با عنوان «یادبود درگذشتگان» با یادی از اساتید شامخ این هنر، زنده‌یادان؛ احمد رسول‌زاده، بهرام زند، ژاله کاظمی و فهیمه راست‌کار و ... پخش شد که با اقبال عمومی حاضران روبه‌رو گشت. در ادامه، آقای امیرحسین روحانیان (دلارام) فعال حوزۀ تاریخ‌نگاری دوبله به بیان چند خاطرۀ تاریخی از جریانات دوبله که منجر به شکل‌گیری نقطه‌های عطف دوبلۀ ایران شده بود مبادرت ورزیدند.

بخش نوستالژیک این مراسم اما، دعوت از استاد مدقالچی برای بازخوانی تیتراژ خاطره‌انگیز سریال «آن شرلی» بود که تشویق ممتد حاضران را در پی داشت. در جریان مراسم نیز کلیپ تولیدشدۀ دیگری در کانون فرهنگ و ادب، در رابطه با استاد مدقالچی و وقایع‌نگاری زندگی ایشان به نمایش گذاشته شد. پایان‌بخش این مراسم، دعوت از استاد نصرالله مدقالچی بود که در آیین بزرگداشت شب دوبلاژ ایران توسط دکتر یدالله آقا عباسی مورد تجلیل قرار گرفتند.

***

در ادامۀ برنامه‌ها و نشست‌های فرهنگی آقای مدقالچی، پنجشنبه بیست و سوم خرداد جلسه‌ای با عنوان «بررسی تاریخچۀ دوبله و نقش آن در سینمای ایران»، در کافه گالری آزاد برگزار گردید. کارشناسان این برنامه آقایان آرش شفیعی و امیرحسین روحانیان (دلارام)، مهمان ویژه استاد مدقالچی و بانی مراسم و مجری نشست وحید محمدخانی بودند. در ابتدا آقای شفیعی با بررسی جایگاه ادبیات در زبان‌شناسی، نقش این پدیده را در شکل‌گیری ادبیات غنی نسل طلایی دهۀ چهل واکاوی کردند. بعد از بیان این دیدگاه، استاد مدقالچی در تأیید صحبت‌های آقای شفیعی، به بیان خاطرات و رویدادهایی پرداختند که موجب سنگینی کلمه و زبان در میان خود و همکارانشان شده است و وجود انواع گونه‌های ادبیات، در شاکلۀ اصلی زبان در جامعه را حائز اهمیت برشمردند. آقای روحانیان -که در حوزۀ تاریخ‌نگاری دوبله فعال‌اند- نیز به بررسی جایگاه ارتباطی دوبله با سایر علوم اشاره کردند و با تبیین موضوعات اشاره‌شده، از دوبلوران جوان و گروه‌های زیرزمینی انتقاد کردند.

از حاشیه‌های جالب برنامه، شیطنت آقای روحانیان و درخواست ایشان از استاد مدقالچی بود تا با همان تحکم و حس همیشگی خویش، اپیلوگ معروف «آنتونی هاپکینز» در فیلم «سکوت بره‌ها» را بازگویند که ایشان نیز با مناعت طبع پذیرفتند. این حرکت مورد استقبال حاضران قرار گرفت.

در سخنی دیگر، آقای شفیعی به این نکته اشاره کردند که نسل عزیزانی چون آقای مدقالچی و صدای جادویی آن‌ها، همگی دارای شخصیت و کاراکتر هستند و آن را مانیفستی برای کار دوبلوران نسل طلایی برشمردند.

بخش پایانی این برنامه، پرسش و پاسخ بود. عمدۀ پرسش‌ها نیز در رابطه با ورود به دوبله، جریانات مافیایی و کیفیت دوبله سال‌های اخیر بود.