مقدمه

سکینه عرب‌نژاد
سکینه عرب‌نژاد

دبیر بخش تئاتر

برای این‌که بگویم صحنه‌های تئاتر کرمان در بهار ۹۸، همچنان خزان زده‌اند، نیاز نیست که از تشبیه و استعاره و آرایه‌های ادبی مدد بگیرم وقتی درواقع با گذشت سه ماه از سال جدید تنها سه نمایش بر صحنه رفته است؛ نمایش‌های «آهسته با گل سرخ» نوشته اکبر رادی با کارگردانی صادق منشی و حمیدرضا معصومی، «به خنده گندم که رویای آرد» نوشته مرتضی شاه کرم و کارگردانی محمدرضا حیدری و نمایش «صلح انفرادی» نوشته تام استوپارد با کارگردانی امیرحسین ماژورزاده.

همچنین در روزهای پایانی خردادماه نمایش «هفت دقیقه» نوشته استفانو ماسینی با کارگردانی آرش عباسی که به دعوت آموزشگاه هنرهای نمایشی مکتب هزار و یکشب کرمان، شش اجرا در تالار همایون داشت با استقبال بسیار خوبی مواجه شد. نکته جالب‌توجه در این رویداد این بود که به نظر می‌رسد درصد بالایی از تماشاگران این اثر مخاطبان جدید تئاتر بودند.

اما در این شماره گفت‌وگویی با عبدالرضا قراری رئیس و مازیار رشیدصالحی عضو انجمن نمایش استان کرمان انجام داده‌ایم در مورد تأسیس تئاتر شهر کرمان. طی سال‌های اخیر قصۀ دامنه‌دار کمبود زیرساخت‌های تئاتری که گریبان‌گیر همه جغرافیای ایران است، فعالان تئاتر کرمان را بر آن داشت که با هزینه شخصی سالن‌هایی با حداقل امکانات نمایشی برپا کنند که جوابگوی حجم درخواست‌های کمّی و کیفی تئاتر کرمان نیست؛ بنابراین اختصاص دادن ساختمان مجتمع فرهنگی هنری ارشاد در چهارراه طهماسب آباد به مجموعه تئاتر شهر برای رونق تئاتر در کرمان امری لازم به نظر می‌رسید. مسئله‌ای که با افت و خیزها و حرف و حدیث‌هایی همراه بود که البته پاسخ‌ها و نیازهای منطقی جامعه تئاتر را با خود به همراه داشت. به هرحال در نیمه‌های اردیبهشت ۹۸ تفاهم‌نامه این مجموعه با انجمن نمایش به امضا رسید و حالا تئاتری‌های کرمان منتظر افتتاح مرحله اول این مجموعه هستند. روند این رویداد را با دو عضو انجمن نمایش استان کرمان به گفتگو نشسته‌ایم که هر دو به‌عنوان نمایندگان جامعه تئاتری معتقد به تعامل و همکاری با دیگر رشته‌های هنری برای بالندگی هنر تئاتر هستند.

تئاتر شهر یک پدیدۀ فرهنگی-هنری عام‌المنفعه

سکینه عرب‌نژاد
سکینه عرب‌نژاد

دبیر بخش تئاتر

تئاتر شهر یک پدیدۀ فرهنگی-هنری عام‌المنفعه

عرب‌نژاد: ممنون که برای گفت‌وگو تشریف آوردید. قرار هست در مورد تأسیس تئاتر شهر کرمان صحبت کنیم. موضوعی که جوانب مثبت آن نه‌تنها برای تئاتر استان واجد اهمیت است، بلکه در درازمدت تأثیر فرهنگی ویژه‌ای بر کل جامعه خواهد داشت. از آنجا که شما جناب آقای قراری از ابتدا پیگیر این مسئله بودید و به‌نوعی تاریخچه این قضیه را به‌طور کامل در اختیار دارید، گفت‌وگو را با شما شروع می‌کنیم. بد نیست که ابتدا از منظر تاریخی نگاهی به این جریان داشته باشیم، اینکه اوضاع تئاتر کرمان از نظر زیرساخت‌های فیزیکی چگونه بوده تا برسیم به مطالبۀ جامعۀ تئاتر برای داشتن مجموعه‌ای اختصاصی.

قراری: اول تشکر می‌کنم از این فرصتی که ایجاد شده چون فکر می‌کنم مستندسازی و ایجاد یک تاریخ بهترین بخشی است که در طی روند یک مطالبه صنفی می‌تواند صورت بگیرد تا آگاهی قشری ایجاد شود. اعتقاد بسیاری از هنرمندان این است که در دهه ۶۰ و ۷۰ بسیاری از فرصت‌هایی که هنر و به‌ویژه هنر نمایش برای بروز و ظهور خود و برای ارتباط با مخاطب داشت، از آن دریغ شد. این مسئله نیاز به یک تحلیل تاریخی و اجتماعی دارد. این‌که چرا این اتفاق افتاد و چه کسانی مسئول این اتفاق بودند، من پیشنهاد می‌کنم که به لحاظ تاریخی نباید از برخی از آدم‌ها گذشت، آن هم به دلیل تصمیمات اشتباهی که در مقاطع مختلف گرفتند و تأثیرات و تبعاتی که به جامعه و آدم‌ها تحمیل کردند. به هرحال در شهر کرمان شاهد این هستیم که تا مقطع انقلاب و اواسط دهه ۵۰ سالن‌های متعددی به‌راحتی و با هماهنگی در اختیار اجرای نمایش قرار گیرد مثل تالار فارابی در خیابان مدیریت که امروز مرکز آموزش پزشکی هست یا سالن پادگان صفر- پنج که تبدیل به موزه جنگ شده. این مسئله در مورد سالن‌های دیگری که در سطح شهر وجود داشت نیز صدق می‌کرد. مثل سالنی که امروزه به اسم اتحادیه انجمن‌های اسلامی می‌شناسیم، کانون شهید ایرانمنش یا همان کانون امور تربیتی که امروزه به اسم کانون اندیشه شناخته می‌شود، سالن خانه شهر و خیلی مراکز دیگر. به‌ویژه سالن‌هایی که در مراکز آموزشی وجود داشتند. خود من حداقل دبیرستان ایرانشهر، دبیرستان امام، دبیرستان شهدای ۱۰ و یک دبیرستان دیگر حوالی مشتاق را به یاد دارم که وقتی گروه‌های تئاتر می‌خواستند تمرین کنند از سالن‌هایی که در فضاهای آموزشی بود استفاده می‌کردند و برای اجرا هم از فضاهای موجود. ولی این رابطه کم‌کم قطع شد و سیاست‌های فرهنگی استان به سمتی رفت که هر روز عرصۀ فعالیت برای جامعه هنری به‌ویژه اهالی تئاتر تنگ‌تر شد. دیگر در سالن فارابی اجرایی نداشتیم. سالن صفر- پنج سال‌ها در دست تعمیر بود. کانون اندیشه که زمانی به اجرای تئاتر دانش‌آموزی و تئاتر کودک اختصاص داشت، الآن نزدیک بیست‌وسه چهار سال است که فرصت اجرای تئاتر از آن گرفته شده. این اتفاق برای سالن اتحادیه انجمن‌های اسلامی و خانه شهر هم به همین شکل رقم خورد. به هرحال این‌ها فضاهایی بودند که به‌صورت منطقی و به دلیل دانشی که نزد مدیران دستگاه‌های مختلف وجود داشت و ضرورت هنر و نمایش را در جامعه درک می‌کردند، به‌راحتی و بدون نیاز به استدلال زیاد در اختیار هنرمندان قرار می‌گرفت.

اما متأسفانه برای دو دهه عرصه بر هنر نمایش تنگ شد. فضاها یکی‌یکی از دست رفتند و همه منابع محدود شد به فضاهایی که ارشاد می‌توانست در اختیار هنرمندان قرار بدهد و این فضاها بسیار اندک بودند. درواقع فقط یک مرکز بود در خیابان فردوسی، روبروی عباس علی که به اسم خانه فرهنگ شناخته می‌شد. یک سالن حدوداً ۱۲۰ نفره که معمولاً حرکت‌های فرهنگی مثل جلسات شب‌شعر خواجو و نشست‌های قصه و داستان در آن برگزار می‌شد. به دلیل محدودیت فضای فیزیکی درگیری‌های زیادی بر سر تمرین و زمان تمرین وجود داشت. کمی بعد همین یک مرکز هم به تشخیص اداره ارشاد به هنرستان تغییر کاربری داد. البته واقعیت امر این است که تا وقتی مسئولین هنرستان افرادی مثل آقای نواب زاده، تاج‌سلیمان، جلال‌کمالی و دوستانی بودند که آشنایی با هنر داشتند به‌راحتی در اختیار برنامه‌های هنری قرار می‌گرفت. ولی زمانی که دیگر این دوستان در رأس کار نبودند همان یک سالن هم بسیار سخت در دسترس بود. تقریباً دیگر جامعه هنری مخصوصاً تئاتر فضایی برای کار نداشتند و این یکی از مطالباتی بود که مدام به مدیران ارشد چه در اداره ارشاد و چه در استانداری اعلام می‌شد. این مذاکره از اولین دوره تشکیل انجمن نمایش صورت گرفت و آقای جعفری مدیرکل وقت ارشاد با آقای ثانی رئیس انجمن نمایش قرار گذاشتند که سالن اتحادیه انجمن‌های اسلامی اجاره شود و در اختیار تئاتر قرار گیرد. قرارداد این اجاره به مدت ۶ ماه بسته شد. ولی فکر می‌کنم نزدیک به سه، چهار ماه بیشتر دوام نیاورد، آن هم به دو دلیل؛ یکی به دلیل اینکه مجموعه‌ای که آنجا بودند بردباری رفتار با هنرمندان را نداشتند و دوم اینکه منابع مالی اجاره آن مرکز تأمین نشد. آقای سلطانی‌زاده، ثانی، نواب‌زاده، عتیق و فلاح خاطرشان هست که یک بعدازظهر همه اثاثیه انجمن نمایش ریخته شد توی پیاده‌رو.

در همین سال‌ها سیاست دولت به سمت طراحی مجتمع‌های فرهنگی- هنری پیش رفت. مجتمع فرهنگی- هنری شهر کرمان ساختش به مدت سیزده، چهارده سال طول کشید و حوالی سال ۷۴ به بهره‌برداری رسید. آن زمان اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی جایی برای استقرار نداشت، بنابراین ساختمان استیجاری در چهارراه خورشید را تخلیه کرد و در اختیار کانون هنر گذاشت و خودش تقریباً به مدت هفت، هشت سال به‌عنوان ساختار تشکیلاتی و اداری ساکن مجتمع فرهنگی- هنری بود.

...