دبیر بخش تاریخ
https://srmshq.ir/urz2x7
با توجه به موقعیت جغرافیایی ایالت کرمان و معضل همیشگی آب در این منطقه، همواره یکی از مهمترین مسائل این منطقه، آب بوده است، به نحوی که باستانی پاریزی، زندگی و تهیه آب در منطقه کویری همچون کرمان را حماسه دانسته و آورده است: «... در سرزمینی با یک میلیون و ششصد هزار کیلومترمربع وسعت، که یک ثلث آن بیابان فقر است، و یک ثلث آن نیمهخشک و برّی با ده دوازده سانت باران سالیانه و بقیه سرزمینهایی متوسط مثل سایر سرزمینهایی که مردم در آن زندگی میکنند ـ بهراستی، آدمی که از هشت فرسنگ راه یک لوله آب باریک را از ۱۸۰ متر زیر زمین به روی زمین میآورد تا توبرهای گندم و انبانی جو بکارد و بردارد، آیا زندگی او حماسه نیست.»۱
او در جایی دیگر، ضمن تأکید بیشتر بر این مهم، آب را مسئله اول منطقه کرمان از گذشتههای بسیار دور تا کنون میداند: «شک نیست که مسئله آب در پهندشت کرمان اولویت تامه دارد. آن ده بیست سانت باران سالیانه را کوهستانهای غربی کرمان ـ از حدود یزد تا نزدیک کهنوج ـ از آسمان میربایند و به زمین فرو میآوردند و بعد به صورت مخازن آبی در دشتها جمع میشوند که مردم آن مخازن را جستجو میکنند و به صورت قنات ـ که شاهکار فنی کرمان و یزد است ـ به روی زمین میآوردند و به گل و سبزه و باغ تبدیل میکنند و این مخازن گاهی در ۱۸۰ متری زیر زمین قرار دارند و به همین دلیل با تراز کردن مسیر قنات که گاهی طول آن به شش هفت فرسنگ (بیش از سی چهل کیلومتر) میرسد. چنان که مادر چاه قنات گنجعلی خان ـ که در شهر کرمان مظهر میشده ـ در کوهستانهای ماهان بوده است.»۲
با توجه به این نکته و از طرفی با نظری به قدمت و پیشینه کهن کرمان، این مسئله مشخص میگردد که بهرغم تمامی معضلات و مشکلات حاصل از کمبود آب، به لطف سختکوشی و تیزهوشی مردم ساکن در منطقه، مسئله آب با حفر «قنات»، احداث «آبانبارها»، «یخدانها» و ... مرتفع گردیده است.
در خصوص ریشه کلمۀ قنات آمده است: «ریشه کلمۀ «قنات» مأخوذ از کلمۀ «کانو» آکادی است، به معنای «نی» که در عبری به «کانا» و در آرامی به «کانیا» تبدیل شده است. از روی همین واژههاست که یونانیها و لاتینها تقلید کردهاند. واژه «کانیا» ی لاتینی به طور موازی به کانو ـ کانات شرقی تحول یافته؛ زیرا «کانالیس» در واقع بر مبنای چیزی است که شکل نی دارد و «کانال» به معنای مجرا، از آن ساخته شده است.
بنابراین احتمال دارد که معدنچیان آکادی، دهلیزهای تخلیه آب را دیده یا ساختهاند، «کانو» (صورت جمع، قنات) نامیده باشند ... از سویی کلمۀ قنات نام خود را به شهر «کاناتا» که در تورات آمده داده شده است؛ جایی که دورانی متعلق به قبل از آمدن مادها و پارسها در این بخش از جهان، برای استفاده از آب، کانالهایی بعضاً زیر زمین که بخشی از آن رو باز بوده وجود داشته است؛ بنابراین تصور میشود که نام «کاناتا» از طریق تطابق کلمه قنات به این نوع از کانالها به آن داده شده باشد ... کلمه قنات ریشه ایرانی ندارد. واژۀ ایرانی «کن» به معنای حفر کردن به دو نام قنات، شکل داده است. یکی از آنها فقط به کمک اسناد مکتوب پهلوی شناخته شده است، بهویژه در فصل بیست و دوم «مدیگان هزار دادستان» که رسالهای است قضایی که علاوه بر مسائل دیگر، مسائل حقوقی «کتس کاتس» را که همان قنات است مطرح کرده است.
واژه دیگر که مشهورتر است و هنوز در ایران استفاده میشود، واژه «کاریز» است که از ریشههای «کن» (کندن) و «ریز» (ریختن و خالی کردن) مشتق میشود ... بنابراین کلمه کاریز چه از لحاظ جغرافیایی و چه از نظر تاریخی نسبت به کلمه قنات رواج کمتری دارد.»۳
در تعریف قنات نیز آمده است: «قنات؛ تکنیکی است دارای ویژگیهای استخراج معادن و عبارت است از بهرهبرداری از سفرههای آب زیرزمینی به کمک دهلیزهای زهکشی آب.»۴
احداث قنات توسط انسان به روزگار بسیار کهن نسبت داده شده است. «زمان پیدایش قناتها را میتوان با آغاز گسترش و پیدایی علوم و صنایع ابتدایی در هزاره سوم پیش از میلاد همزمان بوده دانست؛ یعنی در حقیقت زمانی بهرهبرداری انسان از قنات آغاز شد که وی توانست به دانشهای مورد لزوم در این مورد پی برد؛ یعنی به بیان دیگر توانست که فراز و نشیبهای زمینها را سنجیده و تراز کشیده و شکل شیبدادن به کف قنات را حل کند و از طرفی دیگر قادر به محاسبه گردید و دانسته است که آب قنات به کدام زمین فرو خواهد نشست. نیز از سویی دیگر، در این سیر تکاملی از وسایل و ابزارهای گوناگون هر چند ساده ـ بیل، کلنگ، چرخ و چراغ ـ استفاده کند.»۵
اما به روایتی، زادگاه قنات به کرمان منسوب گردیده است. سید سجادی در این خصوص با اشاره به روایتی از ابن فقیه همدانی آورده است:
«در همین رابطه یعنی نحوه اختراع قنات، ابنفقیه همدانی افسانهای را در مورد چگونگی پیدایش شهر کرمان نقل میکند، مبنی بر اینکه گویا یکی از پادشاهان ایران دستهای از فیلسوفان را جمع کرده، به آنها دستور میدهد تا در کرمان سکنی گزینند و منطقه کرمان چنان بود که در ژرفای کمتر از پنجاه گز آب نمیداد؛ بنابراین فیلسوفان مورد بحث برای استخراج آب نقشهای کشیده و آب را به روی زمین آوردند و سپس درختکاری کردند تا آن که کرمان از درخت پوشیده شد و مردم آن نقشه را آموختند.»۶
وی در جای دیگر در خصوص ویژگیهای قناتهای کرمان آورده است: «از شهرهای مهم دیگر قناتدار ایران، کرمان است که بنا به گفته ابنفقیه، زادگاه قنات است و به گفته کرسی معروف است که یک هفتم مردم آن مقنی هستند. این شهر به همراه یزد به طور سنتی جزو شهرهای قناتخیز ایران محسوب میشوند. به هر حال قناتهای کرمان بسیار زیاد و طولانی هستند، بهویژه در اطراف شهرهای کرمان، رفسنجان و سیرجان. در نزدیکی کرمان در بخش شهداد (خبیص) بیش از ۳۰ رشته قنات وجود دارد که به دهات اطراف تکاب میرود و اغلب آنها مخروبه و بایر هستند. قناتهای مهم و قابل یادآوری شهداد عبارتاند از: کاریزهای کهنه و خرابه اللهآباد با چهار فرسخ طول، قنات کهن مادی، قنات نو و قنات حسنآباد که در غرب شهداد قرار دارند.»۷
با توجه به روایات متعددی که در منابع آمده، بهعنوان مثال پیشینۀ قنات جوپار کرمان به روزگار میتراپرستی نسبت داده شده است، از طرف دیگر، با توجه به پیشینه سکونت در منطقه و کمبود آب، اگر کرمان زادگاه قنات نیز نبوده، اما بیشک از اولین مکانهایی بوده است که در قنات در آن حفر گردیده و مردم از آن استفاده میکردند.