https://srmshq.ir/dha95u
به نظر میرسد باید همه کارها را رها کرد و تنها به هر آنچه پرداخت که مربوط به کودک است. باید همه انرژیها مصروف این موجود بیدفاع آیندهساز شود. ما برای کودکانمان چه کردهایم؟
با این ایده و این پرسش به سراغ فعالان تئاتر کودک کرمان رفتیم. به نظر میرسد با تمام تلاشی که در این حیطه داشتهاند، آرزوهایی دارند که هنوز محقق نشده است. یکی از راههای تحقق این آرزوها به هم پیوستن حرکتهای فردی و کوچک به یکدیگر است که میتواند تبدیل به جریانی تأثیرگذار و مستمر در تئاتر کودک کرمان شود.
به همین مقدمه مختصر اکتفا میکنم و گپوگفتها با این هنرمندان درباره هر آنچه مربوط به تئاتر کودک و فعالیتهای آن در کرمان است را پیش روی شما قرار میدهیم. گفتوگوهای صریحی که برخی از آنها برای اولین بار در رسانهای عمومی میشوند.
https://srmshq.ir/2wuz17
ممنونم از حضور همگی. ابتدای سخن میخواهم بگویم که میشود تئاتر کودک را در این تقسیمبندی گنجاند: تئاتر کودک و نوجوان؛ تئاتر دانشآموزی؛ تئاتر عروسکی که در واقع دو بخش کودک و بزرگسال دارد و در آخر هم کارهایی که برای مهدکودکها میشود و من اسم آنها را گذاشتهام شوهای مهدکودکی. از این بخش شروع نمیکنم که به آن نقد دارم و فکر میکنم به هویت فرهنگی بچهها آسیب میزند. برای شروع خواهش میکنم اگر آقای دکتر عباسی درباره ماهیت تئاتر کودک و تاریخچه مختصر آن در کرمان صحبت کنند تا بعد برسیم به اینکه کجاها خوب پیش رفت و کجاها رو به افول رفت و دچار آسیب شد و در ادامه به نمایش خلاق هم بپردازیم که به نظر من خیلی بهتر و بیشتر میشد از آن استفاده شود و تأثیر آن را در تئاتر کودک نمیتوان نادیده گرفت. بخش خیلی پرکاربرد و مؤثری که آغازگرش هم خود دکتر آقاعباسی بودند.
آقاعباسی: بهترین تعریف تئاتر کودک این است: تئاتری که برای مخاطب کودک است. حالا تئاتر با کودک یا تئاتر برای کودکان که بازیگرهای بزرگسال برای بچهها کار میکنند یا با بچهها کار میکنند. من در بحث نمایش خلاق به چند حلقه تئاتر کودک و نوجوان معتقدم. اولین حلقه به اعتقاد من نمایش خلاق است. البته درست است که نمایش خلاق برای همه سنین میتواند کار شود و مشخصاً برای بچهها. بعد اصرار دارم که بچهها تا حدود ۹ سالگی اصلاً در تئاتر بازی نکنند، مگر با شرایطی. شرایطش هم این است که قبلاً با تئاتر آشنا شده باشند، با نمایش خلاق. روی صحنه رفته باشند. نقد شده باشند که لطمه نبینند. حدوداً از این سن میتوانیم بگوییم که تئاتر کودک با بچهها کار میشود. به اعتقاد من سختترین قضیه همین بخش تئاتر کودکان است یعنی تئاتری که خود بچهها بازی میکنند. به دلیل اینکه کودک نمیتواند از خودش دفاع کند. بزرگسالان برخورد میکنند، سازمانهایی هستند، منتقدان هستند، گزارشگران هستند، ولی بچهها بیدفاع هستند. ما نگاه سادهای داریم و تئاتر کودک را خیلی ساده برگزار میکنیم. فکر میکنیم بچهها را سرگرم میکنیم و هیچ اتفاقی نمیافتد. حقیقت این است که برای بچهها و برای آینده بچهها، این خیلی مهم است و به اعتقاد من جنایت میکنند کسانی که نادانسته تئاتر کودک کار میکنند و بچهها را صرفاً و به هر قیمتی سرگرم میکنند. صرفاً سرگرم کردن اگر سالم باشد باز قابلاغماض است، ولی مسئله این است که بعد با ادعا وارد میشوند، مینویسند، کار میکنند ولی بدون اینکه روانشناسی بدانند، بدون اینکه کودک را بشناسند، نیازهایش را بدانند، مراحل رشد را بشناسند، انگیزهها و رفتارها را بدانند. این از تئاتر کودک که بسیار سخت است. بعد از تئاتر کودک، تئاتر نوجوان را داریم. در همین تئاتر نوجوان هم تئاتر دانشآموزی و دانشجویی را داریم. متأسفانه این وسط حلقههای مفقودی داریم. برای همین است که میبینید دانشجویان میآیند در دانشگاه بدون اینکه هیچ شناختی از تئاتر داشته باشند. بدون اینکه تئاتر کار کرده باشند میآیند رشته تئاتر و ناگهان پرت میشوند به سمت چیزی که یا علاقه ندارند یا در آن توانایی ندارند و این به کل تئاتر کشور لطمه میزند. این مجموعه تعریفی است که من از تئاتر کودک دارم.
اگر ممکن است در مورد تاریخچه تئاتر کودک در کرمان مختصری توضیح دهید.
آقاعباسی: درست است که سابقه تئاتر کرمان به صد و خردهای سال پیش میرسد، ولی فقط روی کاغذ. ما فقط یک صحنه تئاتر داریم که آقای صنعتی اجرا کرده و سالها بعد، تقریباً در دهه سی دوباره شروع به کار کردند. در واقع خود تئاتر کودک هم در جهان مولود جدیدی است. صد و خردهای سال بیشتر از سنش نمیگذرد. در جهان هم تئاتر کودک با همین روانشناسی کودک، با کتابخانههای کودک در کشورهای مختلف شکلگرفته. بنابراین ما هم در کرمان سابقه زیادی در این زمینه نداریم. من به یاد ندارم که در بچگی من تئاتر کودک کار شده باشد. خود من هم بیشتر تئاتر نوجوان کار کردم. قبل از انقلاب و زمانی که کارشناس کانون پرورش فکری بودم هم بعضی از همین نمایشنامههایی که بعداً بهصورت کتاب درآمد را کار کردم. آن زمان دو مربی آمدند آنجا و تئاتر کودک کار کردند. یکی از آنها رضا خضرایی بود که الآن تهران است. از دوستان من بودند که با هم در نمایشهای مختلفی قبل از انقلاب کار کرده بودیم. یک نمایشنامه به کمک هم نوشتیم که الآن اسمش یادم نیست و آن را اجرا کردیم. یک کار دیگر هم مهدی ثانی اجرا کرد. اینها درست زمانی بود که داشت انقلاب میشد و بلافاصله بعد از انقلاب هم اجرا شدند. من این دو کار را یادم هست، شاید اجراهای دیگری هم باشد از قبل از انقلاب که من حالا یادم نمیآید. تا آنجایی که در ذهن من است این دو تا کار که با بچههای کانون انجام شد، تئاتر کودک و نوجوان بودند؛ اما اولین تئاتر کودکی که در کرمان بعد از انقلاب دیدم، اجرایی بود که سیمین امیریان با کمک امیر دژاکام در خانه فرهنگ اجرا کردند. بعد از آن من دیگر سابقه تئاتر کودک را ندیدم و من دور بودم. حالا تئاتر دانشآموزی فراوان بود. تا وقتیکه به کار ایمان تاج سلیمان برخوردم. از دوستانی که در کانون بودند و برای بچهها کار میکردند من دیگر خیلی سابقه ندارم و به نظرم تئاتر کودک و البته نوجوان را بعداً داشتیم که محسن میرزایی در زمینه تئاتر نوجوان با معلولان کار کردند و میکنند و احتمالاً کسان دیگری هم کار کردند و میکنند و من نمیشناسم. ولی تئاتر نوجوان و دانشآموزی به هر حال کار میشد. نکتهای که میخواهم بگویم این است که بعضی جاها تئاتر کودک بسیار تقویت شده. تهران در زمینه تئاتر کودک بهشدت فعال است و خیلی حرفهای کار میکنند. البته عارضههایی هم دارند. از نوع بچه سرگرمکن هم داخلشان کارهایی پیدا میشود، اما کسانی هستند که در تهران کار کودک را خیلی خوب کار میکنند یا در همدان به دلیل برگزاری هرسالۀ جشنواره تئاتر کودک واقعاً پیشرفت کرده. من سالها قبل به جشنواره تئاتر کودک فکر میکردم که در کرمان راهاندازی شود، ولی امکانش فراهم نشد و به نتیجه نرسید. چند جایی در کشور هست که تئاتر کودک خوب کار میشود، اما در کرمان به نظرم چندان فعال نیست.
...
دبیر بخش تئاتر
https://srmshq.ir/tprhm8
ممنون از حضورتان. قرار ما گفتوگو در مورد تئاتر کودک است و اینکه چرا شما سه نفر اینجا هستید، به این دلیل است که زمینه کاری مشترکی دارید. میخواهیم در مورد آن بخش از تئاتر صحبت کنیم که با بچههای مهدکودک و دبستانی کار میشود، چه بهصورت آموزش تئاتر یا تولید تئاتر و یا هر شکل دیگری که به تئاتر مرتبط باشد. بخش عمده این فعالیت ممکن است سرگرمی باشد، شادی باشد ولی من معتقدم که خود این سرگرمی و شادی همراه با آموزش هست یا باید باشد. میخواهیم در این مورد صحبت کنیم که در این زمینه در شهر کرمان چه اتفاقی میافتد؟ من سعی میکنم کمتر حرف بزنم و امیدوارم بین خودتان یک گفتوگوی چالشی شکل گیرد.
یوشعی: اجازه بدهید با این مقدمه شروع کنم که من معتقدم جدای از بحث تخصصی در حوزه تئاتر کودک، مقوله کودک یک بحث کاملاً روانشناسانه هم هست. جدای از اینکه ما به بچهها آموزش میدهیم، بچهها خودشان چون هنوز وارد وادی جدی و پرمشغله زندگی نشدهاند و ذهنشان رهاست، بسیار مستعد یادگیری هستند. خودشان بهنوعی بازیگر هستند و خیلی راحت میتوانند نقشی را باور کنند و بازی کنند. خیلی راحت با تئاتری که اجرا میشود و آموزشی که میبینند، ارتباط میگیرند. این مسئله برای ما که با کودک سر و کار داریم انرژی مضاعف است. تئاتر برای کودکان و نمایش خلاق مهمتر از همه بسیاری از معضلات و مشکلات اجتماعی و شخصی را حل میکند.
کمساری: کار کردن برای کودک در هر زمینهای راه رفتن روی لبه تیغ است. خیلی مهم و ظریف است. ما حتی در انجمن نمایش کرمان کارشناس تئاتر کودک نداریم. در صورتی که کار کودک نیاز به کارشناس کودک دارد. اینها همه آسیبزاست. این بیدقتیها آسیب تئاتر کودک است. گاهی اصلاً هیچ سنخیتی با کودک ندارند. باید این سؤال را پرسید که اصلاً چه ضرورتی دارد تئاتر کودک کار کنیم؟ نه اینکه ضرورت نداشته باشد، اتفاقاً بسیار هم امر ضروری است، اما این ضرورت به سرانجام نمیرسد. قصه این است که ما پس از گذراندن همه دردسرها و موانع تولید کار کودک، تازه با جالبترین صحنه روبرو میشویم و آن هم زمانی است که کار را برای آموزش و پرورش میبریم. کارشناس تئاتر که اصلاً متخصص تئاتر نیست میگوید چرا موسیقی شاد است؟ مگر موسیقی کودک نباید شاد باشد؟ من چه موسیقی بگذارم که بچه را جذب کنم؟ ایرادهایی از این دست میگیرند.
یوشعی: تازه الآن اوضاع خیلی بهتر شده. زمانی بود که تئاتر باید تک جنسیتی کار میشد. دخترها با دخترها و پسرها با پسرها.
کمساری: اداره ارشاد به کار مجوز میدهد، بعد آموزش و پرورش سنگ میاندازد. با این حال بعد از همه اینها تازه مشکلات اجرایی شروع میشود؛ لباس، دکور، سالن، بلیط... کار عملاً از نظر اقتصادی ضرر میدهد؛ بنابراین باید از کار تئاتر خداحافظی کرد.
همه این مشکلات که البته و قاعدتاً نباید باشد در تئاتر بزرگسال هم هست، اما دارند کار میکنند. چرا تئاتر کودک کرمان کار نمیکند و تولید ندارد؟
کمساری: بله با همه این مشکلات در تئاتر بزرگسال دارند کار میکنند. میدانید چرا؟ شاید کسانی که در این زمینه کار میکنند شغلشان چیز دیگری است و چندان نیاز به بخش اقتصادی تئاتر ندارند.
یوشعی: ولی در همین تئاتر بزرگسال بعضیها واقعاً دارند از جیب هم خرج میکنند. ارشاد کمک مالی نمیکند.
کمساری: نه ارشاد کمک نمیکند. اصلاً نمیتواند کمک کند. خیلی از بچههای تئاتر کودک در کرمان مدت زیادی است که کار صحنهای انجام نمیدهند. من خودم الآن ۴ سال است که دیگر در حیطه کودک کار صحنهای نکردهام. گذاشتهام کنار و در جاهای دیگر دارم کار میکنم. مشکلات اقتصادی ماها را از صحنه تئاتر کودک حذف کرده.
علیرغم اینکه تئاتر کودک نسبت به تئاتر بزرگسال حوزه پولسازتری است و از نظر اقتصادی موفقتر است؟
کمساری: وقتی ضرورتش نیست و حمایت نمیشود، اجرا هم نمیشود. آخرین تئاتر کودک جدی و صحنهای نمایش گاوی که میخواست شیر شود، بود که ۴ سال قبل روی صحنه رفت. استقبال فوقالعادهای هم از آن شد. چون بهترین کسی که میشد تئاتر کودک در کرمان کار کند، این کار را انجام داد، متخصصترین شخص در تئاتر کودک کرمان، ایمان تاج سلیمان. طوری که تحملش نکردند و از کانون آمد بیرون.
حالا که صحبت به اینجا رسید، سؤالم از هر سه نفر این است که کاری که دارید با آموزش و پرورش یا با مهدکودکها انجام میدهید، جایگزین کار صحنهای کودک شده؟ اگر امکان فعالیت در آن زمینه را داشتید، الآن این جا کار نمیکردید؟
کمساری: من منظورم این است که این ضرورت در کل جامعه احساس نمیشود. نه در ارشاد، نه آموزش و پرورش، نه در کانون یا هر جای دیگری.
امیری: سالهاست که جشنواره تئاتر استانی برگزار میشود، کدام طرح را فرستادند و گفتند در جشنواره میشود کارهای کودک و نوجوان هم داشت؟ من بارها پیگیر این مسئله شدم، ولی پیش نرفت.
یوشعی: حتی آقای تاج سلیمان با تشکیل یک گروه و دعوت از بچهها خواستند انجمنی تشکیل بدهند و این کار را بکنند که این هم به نتیجه نرسید.
امیری: راه نجات و مهمترین بخش یک جامعه کودکان هستند؛ اما متأسفانه در ایران و به نظر من بهویژه در کرمان، کار برای کودک را بچهبازی میدانند. برایشان شوخی است و به چشم یک کار جدی به آن نگاه نمیشود. در صورتی که جدیترین مقوله یک کار فرهنگی است و به قول امیر راه رفتن بر لبه تیغ است. میشود کاری کرد که بچه متنفر شود یا برعکس. کاری کرد که چیزهای خوب یاد بگیرد یا برعکس. من بهشخصه خیلی دوست دارم که سطح کرمان در زمینه کار کودک بالا برود، چون سطح کار من هم در کنارش بالا میرود. من الآن خودم از کار خودم راضی نیستم، چرا؟ چون در سطح معمول کار میکنم. ما باید تئاتر کودک حرفهای داشته باشیم و تئاتر کودک حرفهای ببینیم. آنوقت من وظیفهام این است که سطح کار خودم را بالا ببرم. میخواهم بگویم که سطح تئاتر کودک در کرمان پایین است، چون کسی به آن اهمیتی نمیدهد. همهچیز به شکل جنگ است. من الآن به جای این که تئاتر کار کنم، جنگ برگزار میکنم.
یوشعی: ما متخصص تئاتر کودک و آموزش تئاتر کودک در کرمان نداریم. انجمن نمایش میتواند بخش آموزش را با دعوت از اساتید و متخصصین تقویت کند. حتی این کار هم نشده. باید برای ماها هم که در این زمینه کار کردهایم کارگاههای آموزشی بگذارند. این کار در بعضی از شهرستانها بهتر برگزار میشود، نمونهاش در شهرستان رفسنجان که خیلی خوب دارد کار میکند.
مگر یک توافق جمعی نیست که ایمان تاج سلیمان جزو بهترینهای تئاتر کودک کرمان است؟ پس چرا آن طرحی که داد پیش نرفت؟
کمساری: هر چیزی هزینههایی دارد. زمانی خود کانون پرورش فکری مکانی را در اختیار آقای تاج سلیمان گذاشت که تئاتر کودک کار کند و تئاتر فرار گوسفندی که در کشور هم مورد استقبال قرار گرفت، در آنجا تمرین شد. ولی متأسفانه کاری کردند که آن فضا را از آقای تاج سلیمان گرفتند.
امیری: ما الآن جایی داریم به نام کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان کرمان، آیا در این سالها یک خروجی از این کانون دیدهاید؟ کانون یعنی محل استقرار گروهها و بخشهای مختلف هنری، کی کانون پرورشی استان کرمان این امکان را برای ما یا گروههای دیگر ایجاد کرده است؟
...
دبیر بخش تئاتر
https://srmshq.ir/gm6twe
ممنونم از حضورتان. همانطور که میدانید قرار ما صحبت بر سر تئاتر کودک در کرمان است که با همه فراز و نشیبهایی که داشته ولی انگار هیچوقت توقف نداشته. هرچند نقدهایی هم بر آن هست. اینکه شما دو نفر به این جلسه دعوت شدید به این دلیل است که هر دو سالها نمایش خلاق تدریس میکنید و در کنار آن یکی از شما تئاتر دانشآموزی کار میکند و دیگری بیشتر داوری تئاتر دانشآموزی را دارد. میخواهیم به این دو موضوع و بیشتر به نمایش خلاق و شرایط و جایگاهش در کرمان، نقاط ضعف و قوتش و نقد و نظرها و پیشنهاداتی که در این مورد هست، بپردازیم. اگر ممکن هست ابتدا از تجربیاتتان در زمینه نمایش خلاق بگویید.
اخوان: من دوره نمایش خلاق را نزد استاد آقاعباسی گذراندم. بهواسطه اینکه همیشه دوست داشتم تئاتر کودک و نوجوان کار کنم. منتها این اتفاق زمانی افتاد که من در یک مهدکودک مدیر داخلی بودم و از روی خوشاقبالی پیگیر مسئله آموزشها و دورههای مختلف میشدم و علاوه بر دوره نمایش خلاق دورههای دیگر را که مربوط به آموزش کودک بود، گذراندم؛ مثل مهارت زندگی، روانشناسی، بازیهای فکری و نمایشی، سرگرمی و قصهگویی. وجه اشتراکاتی بین این دورهها و نمایش خلاق که قبلاً دیده بودم، پیدا کردم. این شد که وقتی برای تدریس نمایش خلاق به مهدکودکها و مدارس رفتم، متوجه شدم اگر تلفیقی از نمایش خلاق و آموزشهای دیگر بهویژه مهارتهای زندگی را کنار هم بگذارم، کلاسهایم بسیار موفقتر هستند. اثراتش را در بچهها میدیدم. ترکیبی بود از شعر و قصه و نمایش و بازی و مهارتهای دیگر. بسیاری از مشکلات بچهها تا حدی با این تکنیکها حل میشد. نمونههای زیادی را من در کلاسهایم دیدهام. نمایش خلاق بسیار هوشمندانه دارد تأثیر خودش را در اجتماع میگذارد. من خیلی دوست دارم که این هنر در مدارس بهطورجدی دنبال شود. الآن مدرسهای که وضع مالی خوبی داشته باشد و بتواند پول مدرس را بدهد از نمایش خلاق حمایت میکند. ولی مدارس دیگر نه. کاش میشد آموزش و پرورش نمایش خلاق را وارد درسهای مدرسه میکرد. جای خالیاش در مدارس بسیار خالی است. اعتماد به نفس پایین بچهها، لکنت زبانشان و مشکلاتی از این دست میتواند با نمایش خلاق مرتفع شود. آموزش و پرورش باید وظیفه خودش بداند که یک نیروی نمایش خلاق بهطور مداوم در مدارس داشته باشد. خیلی از آسیبهایی که الآن در مدارس هست میتواند با نمایش خلاق دیگر نباشد. برایشان راهکار میدهد. الآن ما بهسختی در مدارس نمایش خلاق کار میکنیم. مسئله هزینه و دستمزد یکطرف، بعد اینکه در کلاست دوربین میگذارند یا یک اتفاقی که برای خود من پیش آمد این بود که یک نیروی خدماتی کنار دست من گذاشته بودند در کلاس به این عنوان که اگر بچهها کاری داشتند، انجام دهد، بعدها فهمیدم که از همان شخص برای آموزش نمایش خلاق در مدرسه دارند استفاده میکنند. این روند بسیار اشتباهی است و مطمئناً آن شخص بهاشتباه تدریس خواهد کرد. آنقدری که مدیران و معاونان ما را اذیت میکنند، دانش آموزان نمیکنند. نظام آموزش و پرورش یک نظام خشک و تکراری است، برعکس فضای نمایش و تئاتر و هنر و خلاقیت. چرا نباید این بخش را تقویت کرد و با همین آموزشها و تکنیکها ضعفهای بخش دیگر را پوشاند و به کمکش رفت؟ آموزش و پرورش متأسفانه هنوز ضرورت نمایش خلاق را درک نکرده.
ارجمندی: من هم فکر میکنم نمایش خلاق گرچه سالها آمده، اما هنوز باید پدر و مادرها و مسئولین را راجع به آن توجیه کرد. اینکه نمایش خلاق چه کارکردهایی دارد. قرار هست چه اتفاقی برای بچهها بیفتد؟ وقتی یک دوره نمایش خلاق تمام میشود، باید چه توقعاتی از ما داشته باشند؟ آنها را به این درک برسانی که راجع به هر تمرینی که در کلاسها ارائه میشود، فکر شده، برنامهریزی شده. چیزی که در نمایش خلاق اهمیت زیادی دارد، خلاقیت است. خلاقیت هم برای به وجود آمدن زمینه میخواهد. عواملی هستند که خلاقیت را به وجود میآورند، عواملی هم هستند که خلاقیت را از بین میبرند. در جامعه ما زمینههای مخل خلاقیت بسیار بیشتر است. ما میخواهیم از خلاقیت برای موانع و مشکلات زندگیمان راهکار پیدا کنیم، میخواهیم به اختراع برسیم. میخواهیم از خلاقیت به چیزهایی برسیم که جز با خلاقیت به آنها نمیرسیم. عوامل مخل خلاقیت چیزهایی مانند استرس، اضطراب، تنش، هیجانات کاذب، پرخاشگری، ترس و مواردی از این دست هستند. اگر بچههای ما بدون خلاقیت بزرگ شوند، در نهایت هر جایگاهی که در جامعه پیدا کنند نمیتوانند فرد مفیدی باشند. شاید دلشان بخواهد و آدمهای بدی نباشند، چون زمینهاش را ندارند هرگز نمیتوانند کاری کنند. از آن طرف زمینههای به وجود آمدن خلاقیت این است که ما در بچگی عوامل مخل خلاقیت را از بین ببریم. ما میتوانیم اینها را فقط در دوران کودکی از بین ببریم، بنابراین زمینه خلاقیت به وجود میآید و ما خواهناخواه و بهصورت غیرمستقیم به یک آدم خلاق تبدیل میشویم. پیشروترین انسانها در دنیا آدمهای خلاق هستند. چون برای هر مسئلهای یک راهکار پیدا میکنند. از طرف دیگر جوامع هم از آدمهای خلاق و هم از آدمهای غیرخلاق تأثیر میگیرند. اتفاقاً آدمهای غیرخلاق از آن جهت که شاید آدمهای خلاق را سرکوب کنند، تأثیر بهشدت بیشتری دارند. قدرت آدمهای غیرخلاق بعضی جاها در جهت منفی خیلی بیشتر است.
میخواهم نمایش خلاق را به خلاقیت متصل کنم. نمایش خلاق زمینههای بروز خلاقیت در بچهها را فعال میکند. باقدرت و تند هم دارد پیش میرود و من باجرئت و قدرت میگویم که از همه هنرها هم جلوتر است. چون اغلب هنرها زمینه انفرادی برای کار دارند، ولی نمایش خلاق از این جهت با بقیه متفاوت و پیشروتر است که یک هنر جمعی و گروهی است. بزرگترین مشکلی که در جوامع وجود دارد، حتی جوامع خیلی کوچک مثل خانواده این است که ارتباطجمعی و گروهی ما مشکل دارد. وقتی این مشکل وجود داشته باشد، نمیتوانیم در جهت رشد خودمان و جامعه حرکت کنیم. دوم اینکه نمایش خلاق تجربیاتی را در اختیار بچهها قرار میدهد که رایگان هستند. من هرگز نمیتوانم تجربهای را در زندگی از سر بگذرانم که هزینهای برایش پرداخت نکنم، ولی در نمایش خلاق چون داری وانمود میکنی، بنابراین داری تجربهاش میکنی، ولی بهصورت رایگان. تو ممکن است تند رانندگی کنی و تصادف کنی این یک تجربه است که برایش هزینه بالایی میدهی. بچهها در نمایش خلاق به این دلیل که دارند وانمود میکنند، تجربه میکنند ولی لذتش را هم میبرند. بچهها با کلاس ارتباط میگیرند چون در آنجا آرامش پیدا میکنند. در وهله اول اضطرابها، تنشها، ترسها و... از آنها گرفته میشود.
...
دبیر بخش تئاتر
https://srmshq.ir/mxjp4h
مجید حاج عزیزی سالها قبل با راهاندازی موسسۀ باغ اساطیر و آموزش و اجرای تئاتر در این مکان نام نیکی از خود بر جای گذاشت. او حالا و پس از چند سال تعطیلی این موسسه بنا به دلایلی که در تعطیلی امور فرهنگی بر همۀ ما آشکار است، با ایدهای نو به فضای تئاتر رو آورده است.
ممنون که در این گفتوگو شرکت کردید. میخواهم با این سؤال شروع کنم که چه شد بعد از تعطیلی موسسه باغ اساطیر و سالها دوری از فضای تئاتر، دوباره به تئاتر رو آوردید و حالا به بخش آموزش و آموزش در حیطه نمایش خلاق؟ چه ضرورتی باعث شد که مسئولیت برگزاری دوره تربیت مربی نمایش خلاق را پی بگیرید و با موسسه صنعتی در این مورد همکاری کنید؟ تا جایی که من اطلاع دارم فعالیتهای باغ اساطیر فقط در حیطه تئاتر بزرگسال بود، چه آموزش، چه تولید و اجرا. آن زمان حتی اگر دغدغه کار کودک هم داشتید، در باغ اساطیر کار نمیکردید. سوالم این است که پیشنهاد برگزاری مجدد دورههای تربیت مربی نمایش خلاق از سمت شما بود یا دکتر آقاعباسی؟ دورههایی که بدون تبلیغات پر سروصدا و عجیبوغریب دارد خیلی آرام و منظم انجام میشود که البته فکر میکنم این نوع رویکرد خیلی مرتبط با روحیه خودتان هم باشد که زیاد اهل سر و صدا و در بوق و کرنا کردن مسئلهای نیستید.
میشود گفت باغ اساطیر برای من شروع خیلی کارها بود. ما در باغ اساطیر هم تئاتر کودک کار میکردیم، ولی با این تفاوت که در خود باغ اساطیر اجرا و انجام نمیشد. سالن سینمای هتل پارس را ماهی ۳۰۰ هزار تومان اجاره کرده بودیم، کارهای کودک را در باغ اساطیر تمرین میکردیم و در سینمای هتل پارس برای مهدکودکها اجرا میکردیم. گروه آماده بود و ما تقریباً همیشه کار برای اجرا داشتیم. چون جای تئاتر کودک برای مهدکودکها خالی بود، استقبال از این اجراها زیاد بود نه اینکه کار ما کاملاً خوب و بدون نقص باشد. کار دیگری که با مهدکودکها میکردیم این بود که تعاملی با سازمان آب کرده بودیم و برایشان در مورد آب در مهدکودکها اجرا میکردیم. به ازای هر اجرایی هم ۲۵ هزار تومان از اداره آب میگرفتیم، اما برای این کار تبلیغات خاصی نمیکردیم و این کار خارج از فضای پلاتوهای باغ اساطیر بود. کارهای کودکی هم که برای جشنوارهها و بخشهای حرفهای کار میشد در باغ اساطیر تمرین میشد و اصلاً بابت این کار پولی دریافت نمیکردیم. تنها پولی که دریافت شد ایمان تاج سلیمان داد که ۱۰۰ هزار تومان بود بعد از اینکه کارش به جشنواره رفت و گفت برای باغ اساطیر هزینه کن.
بعد که باغ اساطیر تعطیل شد من خودم را یک واکاوی کردم که اصلاً موسسه چه ضرورتی داشت؟ چه بود؟ در باغ اساطیر چه کردیم و اصلاً چرا باید باشد؟ تا اینکه به این نتیجه رسیدم که باید یک باغ هنر درست کنم. باید فضا کاملاً غیرانتفاعی باشد، مال خودم باشد و دیگر هیچ دغدغهای نداشته باشم. دیگر نگرشم به تئاتر هم تئاتر رزومه سازی و جشنوارهای نبود. هدفم این بود که فضایی آماده کنم تا آدمها میل پیدا کنند به تئاتر، نه اینکه تمرین تئاتر انجام دهند فقط برای اجرا در جشنوارهها یا اجراهای عمومی. برای این کار بایستی اول گروهی تشکیل میدادم و تعدادی را با خودم همراه میکردم. من ابتدا سرپرست گروه تئاتر زا بودم. بعد فکر کردم باید راهم را عوض کنم. در اداره ارشاد گروهی ثبت دادیم به اسم گروه نمایش «بند». هدف از تشکیل این گروه که در اساسنامه هم ذکر شده این است که گروه بند گروهی باشد فرایند محور برای آموزش هنر به بچههای بیسرپرست و بدسرپرست. آشنایی من با آقای دکتر عباسی خیلی زیاد نیست. بعد از اینکه موسسه تعطیل شد دورههای تربیت مربی نمایش خلاق را نزد ایشان دیدم. بعد از اتمام دورهها با همسرم به پرورشگاه دیلمقانی رفتیم. خودم نمایش خلاق درس میدادم و همسرم نقاشی خلاق. به شکل خیریه. با این تجربه دیدیم که ایده گروه تئاتر بند ایده خوبی است و بسیار جای کار دارد.
پس گروه قبل از این تجربهای که گفتید، تشکیل شده بود و این تجربه باعث شد که به درستیاش پی ببرید و در واقع برای اجرایی کردن ایده اولیهتان یک راهکار هم به شما نشان داد؟
درست است. ایده ما این است که همه هنر را به بچهها آموزش بدهیم و نه فقط تئاتر را.
پس با این ایده و دیدگاه، گروهتان یک گروه کاملاً غیرانتفاعی است و برای آموزشهایتان هزینهای دریافت نمیکنید؟
کاملاً غیرانتفاعی است و تا مادامیکه گروه هست و خود من هستم برای فعالیتهایمان هیچ هزینهای دریافت نمیکنیم. در ضمن باید بگویم این اولین باری است که من دارم با رسانهها در مورد این گروه و ساز و کار و ایدههایش صحبت میکنم. خلاصه تجربه ما در پرورشگاه دیلمقانی باعث شد که روی ایدههایمان بیشتر بمانیم و متوجه شدیم بچههایی که در این شرایط زندگی میکنند اگر بتوانند به سمت هنر بروند، در آینده میتوانند از طریق هنر خود را بهتر ابراز کنند و هنرمندان خلاقتری خواهند شد. ساز و کار مالی گروه هم به این شکل است که ما در صحبت با گروههای تئاتری این ایده را سازماندهی کنیم. من در این باره با آقای قراری رئیس انجمن نمایش هم صحبت کوتاهی داشتهام. ایده ما این است که در اجرای هفتم هر گروه که خیلی دوست دارم اسمش را بگذاریم اجرای طلایی، من خیرین را برای تماشای تئاتر بیاورم و آنها بهصورت همت عالی آن اجرا را تماشا کنند. بعد گروه تئاتر این پول را به گروه «بند» بدهد. گروه بند این پولها را جمع کند، بچههای بیسرپرست و بدسرپرست را در زمینههای مختلف هنری استعدادیابی کند و در هر زمینهای که آنها استعداد دارند تا مادامیکه هنر کار میکنند، هزینه آنها را پرداخت کند. اجرای طلایی میتواند در سراسر ایران اتفاق بیفتد. تئاتر همیشه دارد انجام میشود، اجرای طلایی همیشه هست و همیشه پول وارد گروه بند میشود و همیشه از کسانی که میخواهند هنر کار کنند، اما سرپرست ندارند و یا بدسرپرست هستند و نمیتوانند کار کنند، حمایت میشود. این ایده را داشتم، بعد اتفاقی گپ و گفتی با دکتر آقاعباسی زدیم. ایشان گفتند ما دورههای تربیت مربی نمایش خلاق را میخواهیم شروع کنیم. من گفتم میتوانیم تعاملی داشته باشیم با گروه بند که ایشان گفتند من در حال حاضر ترجیح میدهم با شخص مجید حاج عزیزی کار کنم. حالا من کارهای اجرایی دورهها را انجام میدهم و بحث محتوا و علمی را آقای عباسی خودشان بر عهده گرفتند. بعد احساس کردیم باید دوره تکمیلی هم برگزار کنیم که مورد موافقت قرار گرفت و دو دوره تکمیلی برگزار کردیم. چیزی که مدنظرمان هست این است که بتوانیم این دورهها را در شهرستانهای دیگر و استانهای همجوار هم انجام دهیم.
...