دانشگاه‌های کرمان به رشتۀ سینما روی خوش نشان نمی‌دهند/ درهای بسته

کورش تقی‌زاده
کورش تقی‌زاده
دانشگاه‌های کرمان به رشتۀ سینما روی خوش نشان نمی‌دهند/ درهای بسته

آموزش سینما در کرمان، سالیان سال، محدود بود به انجمن سینمای جوانان؛ که در شمار زیرشاخۀ انجمن‌های مستقر در کانون هنر، وابسته به ادارۀ کل فرهنگ و ارشاد تعریف شده بود. این روند ادامه داشت تا سال ۱۳۸۶ خورشیدی که دکتر «مجید فدایی» و دکتر «آرش شفیعی بافتی»، با همیاری یکدیگر این رشته را در مقطع هنرستان تأسیس نمودند. «آرش شفیعی بافتی» -که تا آن هنگام ساکنِ تهران بود و اغلب به‌عنوان آموزگار در مراکز آموزشی سینمایی تهران و همچنین در بدنۀ تولید سینمای حرفه‌ای ایران در سمت مستندساز، دستیار اول کارگردان و مدیر برنامه‌ریزی به کار مشغول بود- با روی کار آمدن دولت «محمود احمدی‌نژاد» به کرمان بازگشت تا بکوشد رخدادهایی مثبت را برای زادگاه خویش رقم بزند. این رویداد، در زمان مدیریت «محمدرضا علیزاده» (مدیرکل کنونی ادارۀ کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان و مدیر اسبق هنرستان هنرهای زیبای پسران) و به پیشنهاد ایشان در ملاقاتی که فدایی و شفیعی بافتی با علیزاده در ادارۀ کل ارشاد استان داشتند، انجام پذیرفت. در آن زمان، علیزاده، به تازگی به مدیریت هنرستان هنرهای زیبای پسران کرمان منصوب شده بود. شاید آوردن این نکته در اینجا بد نباشد که نگارنده، در شمار نخستین نسل دانش‌آموختگان این رشته در این هنرستان بوده است.

پیش‌ازاین، اما در سال‌های پایانی دهۀ ۱۳۶۰ و آغازین سال‌های دهۀ ۱۳۷۰ خورشیدی، با تلاش و پیگیری پروفسور «فرهاد ناظرزاده کرمانی»، مجوز تأسیس دانشکدۀ سینما و تئاتر (وابسته به دانشگاه باهنر کرمان) از سوی وزارت علوم، تحقیقات و فن‌آوری صادر گردیده بود؛ اما گروهی به دلایلی نامشخص، از گشایش و آغاز به کار این دانشکده جلوگیری نمودند. حتی تلاش‌های پی‌درپی شفیعی بافتی و فدایی در سال‌های ۱۳۸۶ و ۱۳۸۷ نیز بی‌نتیجه ماند. رشتۀ تئاتر (با گرایش بازیگری- کارگردانی) در سال‌های اخیر (سال‌های آغازین دهۀ ۱۳۹۰ خورشیدی) کار خود را با پذیرش دانشجویان علاقه‌مند آغاز کرد؛ اما همچنان رشتۀ سینما در کرمان، با درهای بستۀ دانشگاه مواجه است و تنها مرکز آموزشی دانشگاهی این رشته، دانشگاه علمی- کاربردی الماس هنر کیمیا است که در طبقۀ فوقانی هنرستان هنرهای زیبای پسران کارش را آغاز نمود و پس از چندی، از این مجموعه جدا شده و اکنون نیز با همکاری بخش خصوصی، کار خود را ادامه می‌دهد.

جز این سه مرکز آموزشی (انجمن سینمای جوان، هنرستان هنرهای زیبا و دانشگاه علمی- کاربردی)، مراکز آموزشی رسمی دیگری در شهر وجود ندارد. «مجید فدایی»، پس از راه‌اندازی و پا گرفتن این رشته، به مدت سه ماه سرگروه این رشته در هنرستان بود که البته به جهت ادامۀ تحصیل، این سمت را به «محسن مجیدی» واگذار نمود.

در همان سالِ نخست، این رشته با چالش‌های گوناگون بسیاری روبه‌رو شد که هر یک می‌توانست ادامۀ کار این رشته را به خطر انداخته و یا آن را برای همیشه تعطیل کند. مجموعۀ ادارۀ کل ارشاد استان کرمان در زمان مدیرکل اسبق این مجموعه، نگاه سازنده‌ای به هنرستان نداشت. در این ارتباط می‌توان به حذف جایگاه‌های استخدامی مربوط به استخدام آموزگاران هنرستان از جایگاه شغلی ادارۀ ارشاد و اختصاص دادن آن به بخشی دیگر و نیز زمزمۀ تعطیلی هنرستان و اجارۀ آن به یک مرکز آموزش عالی دیگر اشاره کردکه نیک‌بختانه با تلاش‌ها و پیگیری‌های «آرش شفیعی بافتی» و «محمدرضا علیزاده» و رایزنی‌هایی که با مسئولین وقت وزارت فرهنگ و ارشاد داشتند؛ از این رخداد جلوگیری به عمل آمد.

تمامی دروس تخصصی این رشته در مقطع هنرستان، در آن دوره بر شانۀ دو تن بود: «آرش شفیعی بافتی» و «محسن مجیدی». یکی دو سال بعد، «مسعود محمدی» نیز به این مجموعه افزون گشت که با تغییر شغل مجیدی و استقرار او در سمت مسئول واحد هنرهای تصویری حوزۀ هنری کرمان، سرگروهی این رشته را نیز به عهده گرفت. شفیعی بافتی نیز در بهمن‌ماه سال ۱۳۸۹ خورشیدی، راهی قبرس شمالی شد تا در آنجا تحصیل خود را در مقطع دکتری، پی گیرد. هنرستان هنرهای زیبا، با رفتن دکتر «مجید فدایی»، دکتر «آرش شفیعی بافتی»، «محسن مجیدی» و سپس «محمدرضا علیزاده»، دستخوش فرازوفرودها و دگرگونی‌های نا خوش‌آیندی شد. دگرگونی‌هایی که بی گزاف، بر پیکرۀ آموزشی هنرستان لطمه‌های جبران‌ناپذیری وارد آورد. تنها شانس هنرستان در این برهۀ، حضور «مسعود محمدی» در مقام سرگروه این رشته بود که البته بدون همیاری نیروهای کاردان و متخصص و البته امکانات آموزشی لازم، کار چندانی از دستش ساخته نبود.

انجمن سینمای جوانان کرمان نیز که تا آن دوره توسط نیروهای غیرمتخصص اداره می‌شد، با روی کار آمدن هنرآموزان تازه‌نفس در مقطع هنرستان، کوشید تا با به‌کارگیری آ‌ن‌ها، تحولی در سیستم آموزش انجمن ایجاد کند. این مرکز، از دوران پیش از انقلاب ۱۳۵۷، با برپایی دوره‌های کوتاه‌مدت آموزشی و فراهم کردن امکانات تولید فیلم کوتاه، با هدف رشد و فراگیری فرهنگ عمومی سینمایی در کشور پایه‌گذاری شده بود. در بحث آموزش، انجمن، سال‌ها است که به آموزش مبانی اصلی فیلم‌سازی می‌پردازد. امروز، فعالیت این مرکز، محدود به همین دوره‌های آموزشی کوتاه‌مدت شده و به دلیل کمبود امکانات و منابع مالی، کمتر از پیش به حمایت از تولید فیلم کوتاه می‌پردازد. این مشکل، در سطح مراکز شهرستان‌ها و به‌ویژه شهرستان‌های دور از پایتخت، بیش‌تر دیده می‌شود.

...

میزگردی پیرامون آموزش سینما در کرمان/ جوانان بیایند جای خالی استادان را پر کنند با حضور: مسعود محمدی و محسن مجیدی

کورش تقی‌زاده
کورش تقی‌زاده
میزگردی پیرامون آموزش سینما در کرمان/ جوانان بیایند جای خالی استادان را پر کنند با حضور: مسعود محمدی و محسن مجیدی

سطح آموزش سینما در کرمان چگونه است؟ تأثیر آن به چه شکل نمود پیدا کرده است؟ کاستی‌های سیستم آموزشی، در سطوح گوناگون چیست؟ این پرسش‌ها و بسیاری پرسش‌های دیگر، مرا واداشت تا میزگردی با موضوع آموزش سینما در کرمان را برپا نمایم. هم‌اکنون، سه مرکز، به شکل جداگانه، آموزش این رشته را دنبال می‌کنند: انجمن سینمای جوانان، هنرستان هنرهای زیبا و دانشگاه علمی- کاربردی الماس هنر کیمیا. کوشیدم تا از هرکدام از این مراکز آموزشی، آموزگاری را به‌عنوان مهمان در این نشست دعوت کنم. بدین‌جهت، مسعود محمدی (سرگروه و آموزگار سینما در هنرستان هنرهای زیبای پسران) و محسن مجیدی (نمایندۀ جامعۀ دانشگاهی و آموزگار انجمن سینمای جوانان کرمان) را به‌عنوان کارشناسان مهمان در این نشست در نظر گرفتم. در آغاز، بنا بود دکتر آرش شفیعی بافتی نیز ما را در این میزگرد همراهی نماید، اما با پیش آمد ناگهانی سفر ایشان به کانادا، فرصت استفاده از حضور ایشان را از کف دادیم. ازاین‌رو، پرسش‌های طرح شدۀ مربوط به ایشان را تا زمان بازگشتشان به ایران نزد خود نگاه داشته و به مخاطبان عزیز سرمشق، قول می‌دهیم که با ایشان گفت‌وگویی جداگانه پیرامون این موضوع در یکی از شماره‌های آتی داشته باشیم.

این میزگرد، در یکی از روزهای پاییز، در دفتر ماهنامۀ «سرمشق» برگزار شد. نخست، تصمیم داشتم تا یکی از آموزگاران تخصصی این رشته در هنرستان هنرهای زیبای دختران را نیز به این میزگرد دعوت کنم؛ اما شخص مناسب را بدین منظور نیافتم. آموزگاران این رشته در سطح هنرستان دخترانه، اغلب، دانش‌آموختۀ گرایش‌های گوناگون تئاتر هستند که به‌ناچار، آموزش دروس تخصصی سینما را نیز به عهده گرفته‌اند. در ابتدا صحبت این بود که هنرآموزان تخصصی این رشته در هنرستان هنرهای زیبای پسران، برای آموزش دروس تخصصی با هنرستان دختران نیز همکاری داشته باشند؛ اما محدودیت حضور آموزگاران مرد در مجموعۀ آموزشی دخترانه، مانع از این رخداد گردید. از سویی دیگر این هنرستان نوبنیاد بوده و دومین سالی است که در این رشته هنرجو می‌پذیرد. به همین دلیل، شاید بررسی برخی مسائل آموزشی در آنجا اندکی زود باشد.

مسعود محمدی، فیلم‌ساز، عکاس و دانش‌آموختۀ کارشناسی مونتاژ، در ابتدا از عدم‌حمایت مسئولان اداره کل فرهنگ و ارشاد و آموزش‌وپرورش از این رشته در مقطع هنرستان می‌گوید. او نبود امکانات آموزشی لازم، امکان تولید فیلم و به‌ویژه کمبود نیروهای انسانی متخصص به جهت آموزش این رشته در مقطع هنرستان را در میان گفتارش یادآور شد. او از اینکه برای جبران کاستی آموزگاران متخصص، به هر دری زده و حتی دست به دامن کارمندان تلویزیون نیز گشته است ابراز ناخشنودی می‌کند. نکته‌ای که مورد گلایۀ محسن مجیدی، همکار او و مهمان دیگر این میزگرد نیز هست. محمدی، در ادامۀ گفتارش، از تجربۀ تألیف سه کتاب برای دروس مختلف مقطع هنرستان یاد کرد که هم‌اکنون از یکی از این کتاب‌ها (فن سینما) به‌عنوان منبع آموزشی آن درس بهره می‌برد. او، مشکلات انتشار و تکثیر این منابع را نیز در میان صحبت‌هایش خاطرنشان کرد. وی هم‌اکنون تلاش دارد تا این کتاب‌ها را به‌عنوان منابع تألیفی این رشته در سطح هنرستان‌های هنرهای زیبای سراسر کشور در آموزش‌وپرورش به ثبت رسانده تا به‌عنوان منبع درسی، در اختیار هنرجویان این رشته در سرتاسر ایران قرار گیرد. وی در ادامۀ صحبت‌هایش، تخصیص بودجه برای خرید تجهیزات در هنرستان هنرهای زیبا را با سایر هنرستان‌های فنی و حرفه‌ای شهر غیرقابل مقایسه دانسته و از این بی‌توجهی مسئولان آموزش‌وپرورش و ادارۀ کل فرهنگ و ارشاد گلایه می‌کند. محمدی، در بخش پایانی صحبت‌هایش از سیستم گزینشی هنرستان می‌گوید: «هرکسی که به نیت رشتۀ سینما می‌آمد، مصاحبه و آزمون سوری از او می‌گرفتیم تا ظاهر قضیه را حفظ کنیم. حتی اگر نمره‌ای هم در این آزمون کسب نمی‌کرد، او را ثبت‌نام می‌کردیم... کار به‌جایی رسید که در دی‌ماه و آذرماه هنوز در این رشته ثبت‌نام انجام می‌شد. داد من درآمد که چرا در این موقع از سال تحصیلی باید سه هنرجو به کلاس ما اضافه شوند؟!» او از پافشاری روی کیفیت ثبت‌نام هنرجویان یاد کرده و گزینش امسال را امیدوارکننده می‌داند.

محسن مجیدی، فیلمساز، دانش‌آموختۀ کارشناسی کارگردانی سینما و کارشناس ارشد پژوهش هنر، علت شکاف مقطعی حضورش در هنرستان را تغییر شغل بیان کرده و باور دارد که همواره نسبت به هنرستان و هنرجویانش دغدغه‌مند بوده است. او دلیل چشمگیر بودن عدم حضورش در آن دوره از هنرستان را «کمبود مدرسین شایسته در حوزۀ سینما» می‌داند: «متأسفانه... افرادی که بتوانند گلیم آموزش را از آب بکشند، کم هستند. سعی خودم بر این بود که در طی این سال‌ها به دوستانی که دانشگاه رفته‌اند، درس خوانده‌اند و مدرک تخصصی این رشته را دارند یا کار تجربی در این رشته انجام داده‌اند؛ توصیه یا از آن‌ها خواهش کنم به حوزۀ آموزش ورود کنند و خلأ مدرسین آموزش را پوشش دهند.» وی این کمبود را در سطح دانشگاه جدی‌تر دانسته و از کمبود امکانات برای تولید فیلم در کنار آموزش مباحث تئوری سینمایی و همچنین کمبود فضاهای نقد و گفتمان هنری، در کنار مراکز رسمی آموزش هنری گلایه کرده و از آن به‌عنوان یک خلأ آموزشی یاد می‌کند: «حتی در دانشگاه رسمی شهر ما (دانشگاه باهنر) هم به‌ندرت اتفاق می‌افتد که فضاهای کافی برای شکل‌گیری مباحث هنری به وجود بیاورند؛ چه رسد به اینکه بخواهند در مورد مباحث تخصصی سینما و هنرهای دراماتیک و صحنه‌ای صحبت کنند. این هم یکی از خلأهای آموزشی است.» مجیدی، در ادامۀ این گفت‌وگو، مراکز آموزشی سینما در کرمان را نوپا دانسته و ارزیابی تأثیر این مراکز آموزشی را زودهنگام می‌داند. وی در بخش پایانی صحبت‌هایش، در نظر گرفتن معیارهای اخلاقی و تربیتی را در بحث گزینش هنرجویان هنرستان، نشانۀ سلب مسئولیت اجتماعی مدیران فرهنگی قلمداد نموده و پیشنهاد پذیرش هنرجویان علاقه‌مند و بی‌سرپرست یا بدسرپرست را مطرح می‌کند.

این میزگرد در سه بخش به خوانندگان و علاقه‌مندان به سینما عرضه خواهد شد. بخشِ نخستِ شرحِ مفصلِ گفت‌وگو با این دو آموزگار سینما را در ادامه خواهید خواند.

سپاسگزارم که به این میزگرد تشریف آوردید. خب! جناب آقای محمدی عزیز، اگر اجازه بفرمایید، به‌رسم کسوت، از شما آغاز کنیم. به‌عنوان پرسش نخست، بپردازیم به لازمه‌های آموزش سینما. با توجه به تجربۀ سه دهۀ شما در زمینۀ تدریس در نظام آموزش‌وپرورش، لازمه‌های آموزشِ سینما در ساختارِ آموزش‌وپرورش را چه چیزهایی می‌دانید؟

مسعود محمدی: ساختار کلی آموزش‌وپرورش، در ارتباط با رشته‌های مختلف، متفاوت است. رشته‌هایی مثل نمایش، سینما و انیمیشن، رشته‌هایی استثنایی هستند که آموزش‌وپرورش به دلیل یکسری مسائل خاص، ادارۀ ارشاد را تکیه‌گاه اصلی این رشته‌ها قرار داده است. این به سیستم هنرستان لطمه می‌زند. از یک طرف آموزش‌وپرورش با این مدعا که متولی ما ارشاد است، کمکی به ما نمی‌کند و از سمت دیگر، ارشاد هم مسئولیت را متوجه آموزش‌وپرورش کرده و از زیر بار مسئولیت شانه خالی می‌کند. من در هنرستان‌های مختلف تدریس داشته‌ام. امکانات هنرستان هنرهای زیبای پسران را با دیگر هنرستان‌ها، به‌خصوص هنرستان‌های دخترانه مقایسه کنید و ببینید امکانات در چه حد است. کارهایی که ما تولید می‌کنیم در چه حد است و کارهای آن‌ها در چه حد است! ما در سطح استان حرف برای گفتن داریم. حتی در سال‌های گذشته در سطح کشور هم جزو هنرستان‌های اول تا سوم بودیم، اما مدتی است به دلیل مشکلات خاصی که هنرستان داشته، (ازجمله همین نداشتن امکانات لازم) افت کرده‌ایم. این را نمی‌توانیم پای بی‌سوادی هنرآموزان هنرستان بگذاریم. استادانی مثل دکتر آرش شفیعی، به دلیل مسائلی ازجمله ادامه تحصیلش از هنرستان رفت. استاد مجیدی سرگروه سینما بود و بعد از رفتنش بنده جایگزین ایشان شده و سرگروهی این رشته به من واگذار شد. البته سرگروهی یک رشته، غیر از مسئولیت، چیز دیگری ندارد. رشتۀ سینما در بین تمام رشته‌های فنی و حرفه‌ای تک است. چون ما در سطح استان، هنرستان هنرهای زیبای دیگری نداریم که این رشته‌ها را همراه با سرگروهی برای مدیریت‌شان داشته باشد. بارها می‌شد که مدیران هنرستان از من دربارۀ هنرآموزان این رشته نظرخواهی می‌کردند. خب! اگر فلان هنرآموز به درد تدریس در این رشته نمی‌خورد، چه کسی را می‌خواهید به‌جای او بیاورید؟! زمانی که آقای شفیعی و آقای مجیدی از هنرستان رفتند، ما آقایان امین شجاعی، مجتبی دهقانی و مجتبی صفرعلیزاده، علی سلطانی و برادرش احمدرضا سلطانی را به‌جای ایشان آوردیم که هرکدام در این شهر جایگاهی داشتند.

...