بر این رواق زبرجد نوشته‌اند به زر...

مجید نیک پور
مجید نیک پور

اخیراً کتابی با عنوان «رواق زِبَر جَد» (تلاشگران پیشرفت کرمان ۱۴۰۰ ـ ۱۳۰۰ ش) به کوشش محسن جلال‌پور توسط نشر گویا منتشر گردیده است.

آن‌گونه که از محتوای کتاب و مقدمۀ آقای محسن جلال‌پور۱، سخن پژوهشگر مجموعه -آقای محمدمهدی ملک قاسمی۲- و یادداشت آقای علی‌اکبر عبدالرشیدی۳ مشخص می‌گردد، می‌توان این کتاب را در حوزۀ «تاریخ شفاهی» یا به تعبیری دیگر «تاریخ‌نگاری شفاهی» محسوب نمود. لذا قبل از پرداختن به معرفی و اشاراتی در خصوص این مجموعه، در راستای اشراف بیشتر خوانندگان محترم مجله و همچنین نکاتی که در ادامه گفته خواهد شد، اشاره‌ای مجمل به حوزۀ تاریخ شفاهی، محاسن و معایب آن داشته باشیم و در ادامه به نکاتی از کتاب مزبور خواهیم پرداخت.

تاریخ شفاهی؛ تاریخ‌نگاری شفاهی

تاریخ شفاهی (Oral History) یکی از شیوه‌های پژوهش است که به شرح و شناسایی وقایع، رویدادها و حوادث تاریخی بر اساس دیدگاه‌ها، شنیده‌ها و عملکرد شاهدان، ناظران و فعالان آن ماجراها می‌پردازد.

از تاریخ شفاهی تعریف‌های مختلفی شده است که اغلب دارای تشابه هستند چون: مارتا راس که معتقد است: «تاریخ شفاهی، بیانگر یک روش تحقیق کیفی است که بر مبنای مصاحبه با اشخاص استوار است؛ برای درک معانی، تفاسیر، روابط و تجربه‌های ذهنی. تاریخ شفاهی محصولی صوتی و تصویری است که سند اصلیِ (دست اول) تاریخی و منبع اصلیِ پژوهش‌های تاریخی است. تاریخ شفاهی، روشی پژوهشی برای ایجاد و نگهداری اطلاعات اصلی تاریخی از حافظۀ افراد سهیم در رخدادهای تاریخی و یا شاهدان عینی آن‌ها است.»

یا به عقیدۀ لیندا شاپز: «تاریخ شفاهی، اصطلاحی است که به طرز عجیبی مبهم است. این اصطلاح، به مفاهیمی در تاریخ اشاره دارد؛ از واقعه‌نگاری سازمان‌یافته گرفته تا گفت‌وگوهای غیررسمی دربارۀ دوران گذشته در بین اعضای خانواده، همسایگان و همکاران؛ از همخوانی داستان‌های بیان شده دربارۀ گذشته، تا مصاحبه‌های ضبط شده با افرادی که داستان مهمی برای گفتن دارند.

«جودیت میر» نیز تاریخ شفاهی را جمع‌آوری سازمان یافتۀ مجموعۀ خاطرات افراد زنده در مورد تجربه‌هایشان تعریف کرده و گفته است: «تاریخ شفاهی، فرهنگ‌عامه، شایعه و یا شنیده نیست.»

یا طبق نظری دیگر: «تاریخ شفاهی روش ضبط اطلاعات تاریخی به‌وسیلۀ انجام مصاحبه با یک فرد دربارۀ وقایع گذشته است.»

اما از آنجایی که تاریخ‌نگاری شفاهی را می‌توان جمع‌آوری اطلاعات در زمینه‌هایی از تاریخ معاصر دانست که یا هیچ‌گونه اطلاعاتی از آن‌ها وجود ندارد یا اسناد و مدارک کمی در دسترس است و در واقع با این روش تاریخ‌نگاری منبع یا اسناد جدیدی خلق می‌شود و می‌توان گفت:« تاریخ شفاهی روشی است برای تولید سند تاریخی با تکیه بر داده‌های شفاهی»

بنابراین و با تجمیع نظرات فوق، به طور کلی می‌توان گفت: تاریخ شفاهی، یک روش پژوهش تاریخی برای جمع‌آوری و نگهداری اطلاعات تاریخی از حافظۀ افراد سهیم در رخدادهای تاریخی و یا شاهدان عینی آن‌ها در هر طبقه اجتماعی است. تاریخ شفاهی، سندی از جنس صوت و تصویر است که یک منبع دست اول تاریخی است. تاریخ شفاهی، در جستجوی اطلاعات مستند شفاهی است و در پی ثبت هرگونه تجربۀ انسانی است که به مرور زمان و در پی بروز تغییرات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی در خطر نابودی قرار دارد. تاریخ شفاهی به بازآفرینی تاریخ کمک می‌کند و مورخ را به صحنۀ رخدادهای واقعی تاریخ وارد می‌کند و این امکان را به او می‌بخشد که با یاری گرفتن از حافظۀ افراد، تاریخ را بازآفریند. هرچند که این آفرینشِ دوباره، جامع و کامل نباشد.

در خصوص پیشینۀ تاریخ شفاهی نیز گرچه برخی معتقدند این نوع تاریخ‌نگاری ریشه در تاریخ روایی و نقلی دارد، لذا می‌توان آن را کهن‌ترین شیوه تاریخ‌نگاری محسوب نمود. آنان بر این مدعا معتقدند: در واقع انسان‌ها در دوران اولیه، تاریخ خود را از طریق نقل و روایت اشعار و افسانه‌ها، به نسل‌های بعدی انتقال دادند. این شیوه انتقال تاریخ در ایران و اسلام سابقه بس غنی و عمیق دارد. شاهنامه فردوسی را می‌توان نمونه‌ای از تاریخ شفاهی ایرانی دانست و همچنین احادیث و روایاتی که از ائمه به ما رسیده را می‌توان نوعی تاریخ‌نگاری شفاهی اسلامی دانست، که نسل به نسل منتقل گشت تا این که به صورت مکتوب درآمد؛ بنابراین می‌توان گفت: تاریخ شفاهی یکی از راه‌هایی است که می‌تواند پیوند بین نسل دیروز و نسل امروز را برقرار کند.

اما در معنا و مفهوم خاص و شیوه امروزی، پیشینۀ تاریخ شفاهی به بعد از جنگ جهانی دوم و پس از اختراع ضبط‌صوت و سپس تأسیس بخش تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد در سال ۱۹۶۷ م. برمی‌گردد.

ابوالفضل حسن‌آبادی در کتاب «تاریخ شفاهی در ایران» که سال ۱۳۸۵ ش. توسط سازمان کتابخانه‌ها، ‌موزه‌ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی منتشر نموده است، ضمن ارائه بیست‌وشش تعریف از تاریخ شفاهی به زبان متخصصان، ارائه یک تعریف جامع از تاریخ شفاهی را مستلزم داشتن این شرایط می‌داند:

۱. تاریخ شفاهی، علمی چندوجهی است ۲. تاریخ شفاهی گفت‌وگوی آگاهانه درباره گذشته است. ۳. تاریخ شفاهی می‌تواند خاطرات شخصی و جمعی را در بر گیرد. ۴. تاریخ شفاهی به‌عنوان یک منبع تحقیقی می‌تواند مورد استفادۀ محققان قرار گیرد. ۵. تاریخ شفاهی راهی برای درگیر کردن تمام افراد جامعه در ساختن تاریخ خودشان و درک انتقادی از گذشته است. ۶. سطح تاریخ شفاهی می‌تواند از کودکان، نوجوانان و جوانان تا افراد مسن را در بر گیرد.